کتابخانه های دانشگاهی به عنوان مراکز تامین و اشاعه اطلاعات از ارکان مهم دانشگاه محسوب می شوند و در فرایند رشد و توسعه ی کشور نقش حیاتی دارند. زیرا یکی از پایه های بنیادین تحقیق و توسعه وجود کتابخانه های غنی و با کیفیت است. سنجش کیفیت خدمات در این کتابخانه ها یکی از چالش های فرا روی مدیران در عصر حاضر است و اهمیت ویژه ای دارد؛ چرا که داشتن کتابخانه هایی با کیفیت بالا می تواند فرایند توسعه پایدار در کشورها را تسهیل نماید. بر این اساس هرکتابخانه نیازمند ارزیابی و سنجش کیفیت خدمات خود می باشد تا بتواند خدمات خود را ارتقا دهد. نکته مهم در ارتقای خدمات کتابخانه ها، هماهنگی خدمات ارائه شده براساس انتظارات و نیازهای کاربران از کتابخانه است.
پیمایش نظرات کاربران در کتابخانه های دانشگاهی طی دو دهه گذشته، رایج ترین شیوه بررسی کیفیت خدمات بوده است. در همین راستا ابزارهایی طراحی شده اند که از جمله این ابزارها لیب کوال است که در سطح ملی و بین المللی مورد استفاده قرار می گیرد(هاشمیان،
حسن زاده و آل مختار،1391). هدف از این مدل بررسی کیفیت فعلی خدمات ارائه شده توسط کتابخانه های مورد بررسی، بررسی کیفیت مورد انتظار این خدمات از دیدگاه کاربران و در نهایت سنجش بین این دو وضعیت است. این ابزار بر اساس تحلیل شکاف تهیه شده است و سه بعد تاثیر خدمات، کنترل اطلاعات و کتابخانه به عنوان مکان را در بر می گیرد. بعد نخست به مطالعه جنبه های مربوط به کیفیت خدمات نیروی انسانی می پردازد، بعد کنترل اطلاعات جنبه های مربوط به امکانات و تجهیزات کتابخانه برای فراهم آوری و دسترس پذیر کردن اطلاعات را بررسی می کند و بعد آخر جنبه های مربوط به فضا و مکان کتابخانه را در بر می گیرد. بر همین اساس پاسخ دهنده، ادراک خود را از خدمات کتابخانه در سه سطح حداقل خدمات مورد انتظار، حداکثر خدمات مورد انتظار و سطح موجود خدمات یا (سطح دریافت) بیان می کند. این پژوهش سه سطح کیفیت خدمات شامل حداقل سطح انتظارات کاربران، حداکثر سطح انتظارات کاربران و سطح موجود خدمات را در سه بعد تاثیر خدمات، کنترل اطلاعات و کتابخانه به عنوان مکان، در کتابخانه های دانشگاه شیراز بررسی می نماید. در نتیجه می تواند شکاف های خدماتی این کتابخانه ها را مطالعه نماید و به ارائه راهکار برای بهبود خدمات بپردازد. در واقع در این پژوهش دو نوع شکاف بررسی می گردد. شکاف اول که به بررسی فاصله میان خدمات ارائه شده (سطح موجود) با سطح مطلوب خدمات از دیدگاه کاربران می پردازد و شکاف دوم، فاصله میان خدمات ارائه شده (سطح موجود) را با حداقل سطح انتظارات کاربران بررسی می کند.
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چكیده:
معلولیت به مثابه پدیدهای زیستی و اجتماعی واقعیتی است كه تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی اعماز كشورهای صنعتی و غیر صنعتی با آن مواجه هستند. ارزیابی فضاهای عمومی با توجه به نیازهای معلولان و جانبازان و برنامه ریزی برای آن، یكی از ضروریات هر جامعه، بخصوص جامعه ماست كه بعد از جنگ تحمیلی با جمع كثیری از جانبازان و معلولان مواجه شده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی ترافیك و حمل و نقل شهری با توجه به نیازهای معلولان و جانبازان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 195 پرسشنامه با اطلاعات کامل تکمیل گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیهها از همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین برای ارزیابی و رتبه بندی مناطق نمونه از مدل تصمیم گیری (Topsis)، استفاده گردید.
یافته های نهایی پژوهش نشان می دهند در شهر سنندج نا مناسب بودن وضعیت پیاده روها و ازدحام و شلوغی دست فروش ها، مغازه دارها، مبلمان شهری به عنوان مهمترین مشکل در بحث ترافیك از نظر معلولان و جانبازان برشمرده شده و پس از آن، مناسب نبودن وسایل حمل و نقل عمومی و عدم دسترسی به آنها عنوان شده است. با استفاده از مدل (topsis)، مشخص گردید كه وضعیت ترافیك در مناطق مورد ارزیابی به ترتیب ( 1≤ 0.320≥0)، (1≤ 0.342≥0) (1≤ 0.820≥0) نامطلوب بوده است.
واژگان كلیدی: برنامه ریزی شهری، ترافیك شهری، معلولان و جانبازان، سنندج، مدل تصمیم گیری Topsis.
مفهوم گروهوارها در هندسه دیفرانسیل در سال 1950 توسط اریزمن[1] مطرح شد که در واقع تعمیمی از گروهها میباشد.یکی از نظریههایی که بر مبنای گروهوارها میتوان ساختارهای آن را مشخص کرد، نظریهی فضاهای پوششی است. این نظریه یکی از مهمترین نظریهها در توپولوژی جبری است که با مطالعهی رستهها، گروهوارها و روابط بین آنها در فضاهای پوششی، مفهوم پوشش بامعنا میشود که این روابط توسط براون[2]، هاردی[3]، آیسن[4] و موسوک[5] در مراجع [2,6,9,10,14,16]، مورد بررسی قرار گرفته است. در سال 1971، هایگنز نشان داد نظریهی گروهوارهای پوششی نقش مهمی را در عملکرد گروهوارها ایفا میکنند. در این نظریه دو نتیجهی مهم و کلیدی وجود دارد که بررسی توپولوژیکی این دو نتیجه، در سال 1976 توسط براون و هاردی در مرجع [2]، بیان شده است. طی این بررسی براون در سال 2006 در مرجع [1]، همارزی رستهی از پوششهای توپولوژیکی و رستهی از گروهوارهای پوششی گروهوار بنیادی را برای
فضای توپولوژیکی که دارای پوشش جهانی میباشد، نشان داد.
در سال 1998، در مرجع [14]، موسوک نظریهی حلقه-گروهوار را تعریف کرد. علاوه بر آن ثابت کرد که برای حلقهی توپولوژیکی ، یک حلقه-گروهوار میشود. سپس همارزی رستهی از پوششهای حلقهای توپولوژیکی و رستهی از پوششهای حلقه-گروهواری را نشان داد.
در فصل اول این پایاننامه، مفاهیمی از توپولوژی جبری مانند هموتوپی، هموتوپیراهی و اولین گروه بنیادی را بیان میکنیم. سپس تعاریفی از نگاشتهای پوششی، بالابرها، رستهها و تابعگونها میآوریم و در آخر به مفاهیمی از فضاهای توپولوژیکی، گروهها وحلقهها میپردازیم.
در فصل دوم، گروهوارها و گروهوارهای توپولوژیکی را معرفی مینماییم، سپس مفاهیمی از هموتوپی و اولین گروه بنیادی روی گروهوارها را مورد بررسی قرار میدهیم.
در فصل سوم، عمل گروهوار روی یک مجموعهمانند ، مدول ضربی گروهواری و -فضاها را مطرح میکنیم و نشان میدهیم رستهی از پوششهای توپولوژیکی، با رستهی از – فضاها همارز میباشد.
در فصل چهارم، حلقه-گروهوارهای توپولوژیکی، ایدهآلهای حلقه-گروهواری و قضایای مربوط به آنها مورد بحث قرار میگیرد. همچنین در این فصل، ثابت میشود که گروهوار بنیادی ، یک حلقه-گروهوار توپولوژیکی است که از این مطلب در فصل پنجم برای تعریف رستهها و همارزی بین آنها استفاده میشود.
در فصل پنجم به معرفی رستههایی در فضاهای پوششی و همچنین رستههایی از پوششهای گروهواری میپردازیم و به کمک بالابرها همارزی بین ، که یک زیررستهی کامل از میباشد و که یک زیررستهی کامل از میباشد، را نشان میدهیم. در نهایت نگاشت بالابرنده روی گروهوارهای پوششی را تعریف میکنیم.
تجمیع باورها، بینش ها و نگرش های فرد و جامعه که اساس فرهنگ آن فرد یا جامعه محسوب می شوند، از راه های گوناگون پدید آمده و انباشت می گردند. بخشی از برنامه ریزی فرهنگی، مدیریت بر این تجمیع باورها، بینش ها و نگرش هاست . در دوران کنونی هر جامعه ای که واجد ابزار مؤثرتر و توانمندتری باشد در پالایش و انتقال ارزش های فرهنگ خود و تعمیم باورهای موردنظر خویش به افراد جامعه موفق تر و مؤثرتر است.
اکنون به نظر می رسد مهم ترین ابزار و روش برای انتقال مجموعه باورها، بینش ها و نگرش ها -که یکی از کارکردهای آن تأثیرگذاری بر
رفتار فرهنگی است ، از طریق آموزش رسانه ای اتفاق می افتد ؛ زیرا که امروزه در جهانی زندگی می کنیم که رسانه ها ما را از هر سو احاطه کرده اند و فضای پیرامونی سرشار از اطلاعات و اخبار جدیدی است که هر لحظه بر زندگی ما تأثیر می گذارد.
از سوی دیگر حجم عظیمی از انگاره های مورد نظر مدیران و برنامه ریزان فرهنگی یک جامعه از طریق آموزش های تلویزیونی به مخاطبان منتقل می شود . همین ظرفیت موجب شده که تلویزیون به یکی از مهم ترین ابزارها برای انتقال حجم عظیمی از انگاره های فرهنگی تبدیل شود . به خصوص که در جهان فرهنگی امروز، سرمایه گذاری های عظیمی در حوزه ی آموزش های رسانه ای عمومی انجام می شود.
بنابراین مسئله اصلی این است که چگونه برنامه ریزی فرهنگی می تواند از طریق ظرفیت ها و کارکردهای تلویزیون آموزش های فرهنگی را در حوزه ی انتقال مفاهیم ارزشی و اخلاقی در جهت رفتار فرهنگی مخاطبان ایجاد کند . بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا توسط یک موردکاوی به میزان تأثیر گذاری یک برنامه تلویزیونی –که رسالت اش آموزش مفاهیم فرهنگ دینی و اخلاقی است – به نام ” از تو می پرسند” بر رفتار فرهنگی مردم شهر تهران از نگاه برنامه ریزی فرهنگی بررسی داشته باشد .
رمز بقای هر سازمان، ارایه خدمات با کیفیت بالا و قیمت پایین است. یکی از عوامل موثر در کیفیت و قیمت ارایه خدمات و کالاها، زمان تولید ارایه آن خدمات است. توالی[1] و زمانبندی[2] عملیات در خلال اجرای مجموعهای از وظایف، از مهمترین دغدغههای تصمیمگیرندگان در عرصه صنعت و خدمات بوده است. در دنیای رقابتی امروز زمانبندی و توالی موثر، در ادامه حیات سازمان در بازار رقابتی از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. شرکتها باید سفارش رسیده از سوی مشتریان را بهموقع برآورده کنند، زیرا انجام ندادن بهموقع کار باعث از دست دادن سود است]1[.
زمانبندی تولید، مسالهای است که هم بر روی تحویل بموقع کالاها و هم بر روی استفاده بهینه از سرمایههای سازمان اثرگذار است. در یک مساله زمانبندی زمانهای شروع و پایان فعالیتها، دستگاهها،تجهیزات مورد نیاز و… تعیین میشود.با توجه به تاثیر زمانبندی بر دو هدف اصلی سازمانهای تولیدی، ارایه مدلهای زمانبندی از دیرباز مد نظر بوده است. با اینکه پژوهشگران زیادی در ارایه مدلهای زمانبندی فعالیت کردهاند، ولی هنوز مدلهایی که کاملا جوابگوی سازمانها باشند به صورت جامع ارایه نشدهاند]2[.
1-2- مفهوم زمانبندی
زمانبندی، تخصیص منابع در طول زمان، برای انجام مجموعهای از فعالیتها با هدف بهینهسازی یک یا چند معیار عملکرد است. به عبارتی دیگر، در زمانبندی به دو سوال اساسی زیر پاسخ داده میشود:
رویکرد عملی به مساله برنامهریزی عملیات[3]، ریشه در انقلاب صنعتی و تلاشهای هنری گانت دارد. در اکثر قریب به اتفاق مسایل برنامهریزی به طور اعم و مساله تعیین توالی عملیات به طور اخص، حالات مختلف حل مساله و ترکیبهای حاصل از این تنوع، برنامهریزان را با طیف گستردهای از راه حلهای مساله روبهرو میسازد.
توالی عملیات در برنامهریزی به عنوان یک معیار تصمیمگیری مطرح بوده است، روشهای متفاوتی برای انتخاب نوع تصمیمات وجود دارند که از آن جمله میتوان به روشهای ترکیبی، شبیهسازی، شبکه، الگوریتمهای ابتکاری و فراابتکاری اشاره کرد. مشخص کردن توالیهای بهینه یا مناسب میتواند منجربه میزان قابل توجهی صرفهجویی در زمان و هزینه شود، که این امر به نوبه خود میتواند اثر بسیار مهمی بر عملکرد سازمان داشته باشد، و بهعلاوه باعث رضایت مشتریان از بنگاه شود که مطمئنا در حفظ مشتریان موثر خواهد بود.]2[
[1] sequencing
[2] scheduling
[3] Operation Planning