بی شك یكی از اصلی ترین الیاف مورد مصرف نساجی پلی استر می باشد. گواه این موضوع، میزان تولید و مصرف بالای سالیانه این لیف در جهان می باشد. ازطرفی، بیشترین حجم نخ خاب مورد مصرف فرش ماشینی در ایران، از الیاف اكریلیك تهیه می شود که لیفی نسبتا گران ودارای مشکلات زیست محیطی زیادی می باشد. در این تحقیق تلاش می شود تا خصوصیات نخ پلی استر فیلامنتی را با تغییردر شكل سطح مقطع ونیز تغییر نمره الیاف(dpf)[1] اصلاح نمود. نتیجه این تحقیق می تواند به جایگزین شدن الیاف پلی استر بجای اکریلیک در صنعت فرش ماشینی ایران کمک کند. از آنجا كه منسوجات فرش از طرف پای انسان(راه رفتن)، پایه صندلی و مبل و… همواره تحت بارگذاری دینامیكی واستاتیكی قرار دارد، در نتیجه فشارپذیری یکی از مهمترین خواص فیزیكی- مكانیكی آنها محسوب می شود. بنابراین یک فرش علاوه بر داشتن كاركرد و دوام فنی بالا، باید به عنوان یك كالای تزئینی و لوكس نیز دارای ظاهری زیبا باشد. از جمله عوامل مهم در این زیبایی نظم وترتیب نخ های خاب، درخشندگی و… می باشد. بنابراین دراین تحقیق ابتدا نمونه های تولید شده نخ های پلی استر فیلامنتی شاهد(نخ پلی استر متداول مصرفی صنعت) و اصلاحی در فرش ماشینی خاب بریده بافته شده و سپس نمونه های فرش از لحاظ آزمون های فشار پذیری (استاتیکی، دینامیکی) و بصری بایکدیگرمقایسه می شوند.
2-1- لیف پلی استر
1-2-1- تاریخچه
تا قبل از 1945دانشمندان مختلفی پلی استرهای لیفی زیادی را تهیه نموند ولی تقریبا تمامی آنها از واكنش گرمای آلیفاتیك تهیه میشدند و دارای نقطه ذوب پایینی برای مصارف نساجی بودند، بعلاوه آنكه در حلالهای خشك شویی به آسانی حل میشدند.
دراولین روزهای جنگ جهانی دوم، و ینفیلد و دیكسون (Whinfild & Dickson) توانستند با مطالعه مطالب كارتروز پلی اتیلتن ترفتالات با وزن مولكولی بالا را از واكنش اسیدترفتالیك و استر دی متیل خالص آن با اتیلن گلایكول تهیه نمایند، پلیمر جدید از طریق ذوب ریسی به الیاف تبدیل میشد و دارای خواص نساجی مطلوبی بود. ولی بدلیل جنگ جهانی انتظار جهت تولید تا سال 1945 بطول انجامید. در جولای 1945 شركت (ICI) طبق توافقنامه بلند مدت میان آنها و شركت دوپونت ،حق امتیاز تولید این لیف را به 5 كشور اعطا نمود. تولید پلی استر در دهه 60 و70 بطور گسترده ای افزایش یافت و در سال 1972 پلی استر از نایلون پیشی گرفت و عنوان مهمترین لیف مصنوعی را به خود اختصاص داد[3] .
2-2-1- ساختمان شیمیایی
پلی استر به پلیمرهایی اتلاق میگردد كه دارای گروه استر (–co-o–) در زنجیره اصلی خود باشند. این گروه استری، حاصل واكنش بین الكلهای دو ظرفیتی و كربوكیسلیك اسیدهای دو ظرفیتی میباشد[1].
در این تحقیق منظوراز لیف پلی استر، بیشتر پلی اتیلن ترفلات [1](PET) است که درواقع یکی از مهمترین الیاف مصنوعی در صنعت نساجی میباشد.
فرمول شیمیایی این لیف در شکل (1-1)آمده است.
از جمله نامهای تجاری كه امروزه درسطح جهان برای الیاف پلی استر بكار می برند میتوان به ترویرا (Trevira) ، تولیدی شركت هوفست آلمان، ترگال (Tergal) شركت رود یاستا فرانسه، تریتا ل ((Trital شركت رود یانس ایتالیا، تترون (tetron) ژاپن و ویكلرون (Viklerun) شركت ببیانت میلزآمریكا اشاره كرد. [2]
3-2-1- مصارف وكاربردهای الیاف پلی استر
پلی استر به مقدار زیاد با پنبه، ویسكوز، پشم و سایر الیاف طبیعی مخلوط میشود و به این ترتیب كمبودهای الیاف طبیعی تا حدودی مرتفع میگردد. پلی استر را می توان از لحاظ كاربرد در 4 گروه الیاف كوتاه، الیاف بلند، نخهای یكسره و بی بافت هاتقسیم بندی نمود. نمره الیاف پلی استر كه در ریسندگی الیاف كوتاه تولید میشود، در حدود 3-7/1 دسی تكس میباشد. طول این الیاف 38 تا 76 میلیمتر و فرو موج آن 4 تا 6 در سانتیمتر است. كاربرد الیاف كوتاه پلی استر بسیار گسترده است. در صنایع بافندگی تاری پودی انواع مختلف پارچههای پیراهنی، روپوشی، شلواری، رو مبلی، پرده ای، ملافه ای، مقدمات بافندگی و. .. ازاین لیف تهیه میشود.
پلی استر به منظور مخلوط شدن با پشم دارای نمره 3 تا 6 دسی تكس میباشد و طول برش آن 75 تا100 میلی متر میباشد. الیاف بلند پلی استر دارای طیف گسترده ای از كاربردها میباشد از جمله در صنایع بافندگی فاستونی، نیمه فاستونی و پشمی به صورت عموماً كت و شلوار مردانه، منسوجات فنی، پتو، ملافه ، نخ فرش ماشینی و. .. اشاره نمود.
نخ فیلامنتی پلی استر معمولی به صورت تك رشته ای وچند رشته ای مستقیماً در تریكو بافی، بافندگی و تكسچرایزینگ استفاده میشود، نخ فیلامنتی پلی استر با استحكام بالا به مصارف صنعتی مثل نخ تایر خودرو، كمر بند ایمنی، تسمه، نخ خیاطی، طناب،تورماهیگیری ،شیلنگ های صنعتی،چادر مسافرتی،بادبان كشتی و… مورد استفاده قرار میگیرد. بعلاوه در بافندگی حلقوی این لیف درقالب انواع زیر پوش، تی شرت، لباس ورزشی، جوراب و. .. به بازار عرضه میشود.
همانطور كه اشاره شد بخش قابل ملاحظه ای از مصرف پلی استر به صورت الیاف ریسیده میباشد كه در شاخههای مختلف نساجی كاربرد دارد.اما در سالهای اخیر پیشرفت قابل ملاحظه در منسوجات بی بافت صورت
گرفته است و موارد كاربرد زیادی را دارا می باشد از جمله منسوجات فنی،كشاورزی،ژئوتكستایلها،منسوجات محافظ،منسوجات بهداشتی و… .
به علت خواص ویژه پلی استر نظیر براقیّت و نرمی آن به صورت 100% نیز درمواردی چون روسری، شال زنانه استفاده میگردد در صنایع كفپوش و نخ خاب وچلّه فرش ماشینی نیز كاربرد گسترده ای دارد[1].
4-2-1- خواص فیزیكی، مکانیکی وشیمیایی الیاف پلی استر (PET)
1-4-2-1- مقاومت در مقابل کشش اولیه
مقاومت در مقابل كشش اولیه در این گونه الیاف فوق العاده زیاد بوده و از خصوصیات خوب این الیاف است و نشان دهندة این است كه در مقابل فشار كم عملیات نخ پیچی، كششی به این الیاف داده نمی شود.آزمایشات نشان داده كه وزنه 9/0 گرم بر دنیر فقط یك درصد می تواند فیلامنت داكرون را كشش دهد، و وزنه 75/1 گرم بر دنیر باعث 2 درصد كشش در داكرون می شود. تریلین نیز مشابه داكرون می باشد و مقاومت در مقابل كشش اولیه خوبی دارد بنابراین نیروی كه در هنگام پوشیدن لباس وارد می شود ، تغییر شكل اساسی را در لباس بوجود نمی آورد[4] .
2-4-2-1- جذب رطوبت
در شرایط معمولی جذب رطوبت الیاف داكرون و تریلین 4/0 درصد است .در نتیجه استحكام كششی و ازدیاد طول تا حد پارگی در حالت خیس و خشك یكسان است .کفپوش پلی استر در حین مصرف ایجاد بار الكتریكی می كنند و در نتیجه خاك و آلودگیهای هوا را به سهولت جذب می كنند[4] .
با توسعه سیستمهای قدرت، ملاحظات زیست محیطی و اقتصادی از یک طرف و مساله امنیت و تداوم کار مطمئن سیستم از سویی دیگر چالشهایی را پیشروی برنامهریزان، طراحان و بهرهبرداران سیستم قرار داده است. این مسائل باعث شده تا در دهههای اخیر محققان به تحقیق راجع به حل این چالشها در صنعت برق بپردازند.
در گذشته سیستمهای قدرت دارای ساختار عمودی[1] بودند، به این معنی که تولید انرژی الکتریکی، انتقال و توزیع آن در یک منطقه، توسط یک واحد کنترل انجام میشد. مصرفکنندگان کوچک و بزرگ انرژی مورد نیازشان را از دولت خریداری میکردند و سیستم بازار برق، تک قطبی[2] (انحصاری) بود. در واقع دولتها با احداث نیروگاههای کوچک و بزرگ در نقاط مختلف کشور یا منطقه و انتقال آن به محلهای مصرف و توزیع، بازار برق را اداره میکردند و بر کل سیستم توسط مرکزی واحد نظارت داشتند. با گسترش روز افزون سیستمهای انرژی الکتریکی و استفاده بهینه از منابع و رقابتهای اقتصادی و محدودیتهای زیست محیطی، گرایش به بازار چند قطبی(رقابتی) توسعه یافت و نیاز به آن باعث شد تا دولتها به تشویق شرکتها و بنگاههای اقتصادی جهت سرمایهگذاری و مشارکت در صنعت برق روی آورند. این تغییر قوانین و اعمال تشویقهای اقتصادی دولتها جهت کنترل رشد فزاینده صنعت برق، تحت عنوان مقرراتزدایی[3] مطرح شد.
این امر که خصوصیسازی صنعت برق را در بخشهای تولید و فروش در پی دارد، در سال 1982 میلادی در شیلی، 1992 در آرژانتین و سپس در کشورهای بولیوی، پرو، گواتمالا، کلمبیا، السالوادور، پاناما، برزیل، مکزیک، اسکاتلند، ایرلند شمالی، نروژ، انگلستان، اسپانیا، هلند و بخشهایی از ایالات متحده آمریکا به شیوههای مختلفی اجرا شده است[1].
در سیستم بازار برق چند قطبی، خریداران میتوانند عرضهکننده انرژی را انتخاب کنند. با تامین سرویس بهتر و انرژی ارزانتر، خریداران بیشتری جذب میشوند که این کار سود بیشتری عاید عرضهکننده مینماید و از طرفی خریداران نیز منافع بیشتری میبرند. عرضهکنندگان یا تامینکنندگان انرژی کارگزارانی[4] هستند که انرژی را به مشتری میفروشند. هرچند که ممکن است آنها تولیدکننده نباشند، اما میتوانند سهم تولید نیروگاهها را بخرند. این ساختار جدید سیستم قدرت، مفاهیم گذشته را به چالش میکشد. در گذشته تمرکز تحقیقات روی فرمولسازی برخی محدودیتهای عملی از قبیل دامنه ولتاژ شینها، محدودیتهای تولید، ظرفیت خطوط انتقال، محدودیتهای احتمالی، ملاحظات محیطی و مسائلی از این قبیل بود.
جهت تضمین دسترسی آزاد[5] عرضهکنندگان و خریداران به سیستم انتقال، بهرهبرداری از سیستم انتقال مستلزم مستقل بودن از سهام[6] بازار است. بهرهبرداران مستقل سیستم[7] نقش هماهنگساز مرکزی را ایفا میکنند، و با فراهم کردن امنیت و قابلیت اطمینان سیستم مسئولیت مهم خود را به انجام میرسانند. همچنین ISO درجه کیفیت و امنیت سیستم را تضمین مینماید.
محیطهای انتقال و توزیع در سیستمهای رقابتی با دسترسی باز بوده و مسائل مرتبط با آنها، اهمیت انکارناپذیری دارد. در ساختارهای مدیریتی شبکه، خواه به صورت ترکیب بهرهبردار سیستم[8] و بهرهبردار بازار[9] و خواه به صورت بهرهبردار مستقل سیستم، سیستمهای انتقال به عنوان بزرگراههای انتقال انرژی نقش ویژهای را به خود اختصاص دادهاند. در سیستم SO+MO اداره بازار رقابتی و تمام موارد مرتبط با قراردادهای خرید و فروش، از بهرهبردار شبکه جداست، اما در ساختار ISO هر دو مورد مذکور توسط بهرهبردار مستقل شبکه انجام میشود. ساختارهای مدیریتی شبکه در شکل (1-1) نشان داده شده است[8].
2-1- ساختار سنتی صنعت برق
تقریبا در تمام کشورها و در صد ساله اخیر، صنعت برق به صورت انحصاری بوده و تحت نظارت دولت قرار داشته است. این صنعت به صورت یک انحصار یکپارچه و با ساختار عمودی فعالیت میکرده و مالکیت کلیه تاسیسات تولید، انتقال و توزیع در اختیار شرکت برق ملی یا محلی قرار داشته است و فقط این شرکت مجاز به تولید، انتقال، توزیع و فروش برق در قلمرو خدماتی خود و همچنین موظف به تامین نیاز تمام مصرفکنندگان نه الزاما آنهایی که سود آورند، بوده است. شیوههای عملیاتی و کسب و کار این شرکتها میبایست مطابق با رهنمودها و قواعدی بود که توسط ناظرین دولتی تامین میگردید و نرخهای شرکت برق نیز مطابق با مقررات تنظیمی دولت بود. همچنین دولت تضمین میکرد که این نرخهای تنظیمی یک حاشیه سود عادلانه و منطقی بالاتر از هزینهها را برای شرکت برق به همراه داشته باشد[2].
3-1- تجدید ساختار در صنعت برق
سرآغاز تجدیدساختار در صنعت برق را میتوان از سال 1970 میلادی دانست که در طی آن ابتدا فعالیت در بخش تولید برق، برای تولیدکنندگان کوچک و تازه وارد مجازشمرده شد. در سال 1978 دولت ایالات متحده آمریکا قوانینی تصویب نمود که بر طبق آن شرکتهای برق مجبور به خرید برق از اینگونه تولیدکنندگان بودند. در سال 1982 در شیلی قانونی به تصویب رسید که بر اساس آن به مصرفکنندگان بزرگ حق انتخاب خرید از شرکتهای مختلف را میداد. بازار برق انگلستان و ولز در سال 1990 شکل گرفت که مکانیزم بهرهبرداری از آن بهترین مکانیزم بهرهبرداری از بازار برق در دنیا بود. به دنبال آن نروژ در سال 1991 یک بازار به صورت رقابتی طراحی کرد که در سال 1996 با وارد شدن سوئد به این بازار توسعه یافت، که اکنون به نام NORD POOL شناخته میشود.
1-3-1- انگیزه های تجدید ساختار صنعت برق
از سال های 1970 میلادی، صنعت برق در حال تغییر و تحول و حرکت به سمتی است که با دادن اجازه رقابت بین تولیدکنندهها و ایجاد شرایط بازار رقابتی سعی در کاهش هزینه های تولید و توزیع برق، حذف ناکارآمدیها، جداشدن وظایف و افزایش حق انتخاب مشتری داشته است. این تحول به سوی بازار رقابتی معمولا مقرراتزدایی یا تجدیدساختار[1] نامیده میشود و از جمله مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد[2].
1- فراهم آوردن حق انتخاب برای مصرف کنندگان
2- فراهم آوردن بستری مناسب در جهت ارائه خدمات بهتر
3- رقابتی نمودن عرضه کالای برق در سطوح مختلف و به تبع آن تعیین قیمت مناسب برای مصرف کننده.
4- جذب سرمایه های موجود در بخشهای خصوصی و هدایت آن در جهت انتفاع جمعی و عدم نیاز به سرمایه گذاری کلان دولتی.
5- افزایش کیفیت کالای ارائه شده با توجه به رقابت موجود.
[1] Restructuring
[1] Vertically Integrated Monopoly(VIM)
[2] Monopoly
[3] Deregulation
[4] Agent
[5] Open Access
[6] Portfolio
[7] Independent System Operator(ISO)
[8] System Operator(SO)
[9] Market Operator(MO)
امروزه با افزایش روز افزون تقاضا برای انرژی الکتریکی، چالشهای جدیدی پیشروی صنعت برق قرار گرفته است؛ یکی از این چالشها رو به پایان بودن سوختهای فسیلی است. از سوی دیگر، قیمت بالا و روبه رشد سوختهای تجدید ناپذیر، مشکلات زیست محیطی و دیگر مشکلات عدیده ی مربوط به این نوع سوخت ها، تمایل برای تولید الکتریسیته از منابع انرژی نوین را افزایش داده است. امروزه استفاده از انرژی های تجدید پذیر[1] در شبکه به امری رایج بدل شده و البته چالشهایی را نیز به دنبال خود داشته است.
این منابع تولید انرژی، پدیده های تصادفی محسوب می شوند و تغییرات سریع آب و هوایی و مشخص نبودن میزان تولید آنها سبب ایجاد نوسانات بالایی در توان تولیدی به شبکه ایجاد می کنند. نوسان توان نیز منجر به نوسان فرکانس می گردد .این امر در کیفیت توان و پایداری شبکه تنش هایی را ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل روش های کنترل فرکانس و حفظ پایداری شبکه اهمیت خاصی پیدا کرده است. در ادامه این فصل به بررسی لزوم کنترل فرکانس و هدف اجرای این طرح میپردازیم و نوآوری این پایاننامه و ساختار آن را مطرح خواهیم کرد.
2-1- تاریخچه
توسعه شگرف علم و فنآوری در جهان امروز ظاهراً آسایش و رفاه زندگی بشر را موجب شده است. لیكن این توسعه یافتگی، مایه بروز مشكلات تازهای نیز برای انسانها شده است كه از آن جمله میتوان به آلودگی محیط زیست، تغییرات گسترده آبوهوایی در زمین و غیره اشاره نمود. به ویژه میدانیم كه نفت و مشتقات آن از سرمایههای ارزشمند ملی و حیاتی كشور میباشند كه مصرف غیربهینه از آنها گاهی زیانهای جبران ناپذیری را ایجاد میكند. از این رو صاحبنظران و كارشناسان به دنبال منابعی هستند كه به تدریج جایگزین سوختهای
فسیلی شوند. سوختهای فسیلی آلودگیهای زیست محیطی بیشماری را ایجاد مینمایند. چنانچه افزایش دمای هوا مطابق روند فعلی ادامه یابد بازگرداندن آن به وضعیت سابق تقریباً غیرممكن خواهد بود. بهترین راه حلی كه اكثر دانشمندان پیشنهاد كردهاند متوقف كردن روند رو به رشد این گازهای مضر است. متخصصان بر این باورند كه با استفاده از انرژیهای پاك نظیر انرژی خورشیدی، بادی، زمین گرمایی، هیدروژن و ….به جای انرژیهای حاصل از سوختهای فسیلی، از آلودگیهای زیست محیطی و خطرات مرتبط بر آن جلوگیری خواهد شد. از سوی دیگر انرژیهای فسیلی مانند نفت، گاز و زغال سنگ سرانجام روزی به پایان خواهند رسید و با پایان گرفتن آنها تمدن بشری كه بستگی مستقیم به انرژی دارد دچار چالش جدید و بزرگ خواهد شد. این امر سبب شده است كه كشورهای توسعه یافته صنعتی با جدیت هر چه تمامتر استفاده از سایر انرژیهای موجود در طبیعت و به خصوص انرژیهای تجدید شونده را مورد توجه قرار دهند. استفاده از انرژی خورشید، باد ، امواج، زمین گرمایی، هیدروژن، زیست توده و … كه به انرژیهای تجدیدپذیر موسومند مستلزم مطالعات و تحقیقات فراوانی میباشد كه قبل از استفاده باید انجام گیرند. مجموعه انرژیهای تجدیدپذیر روز به روز سهم بیشتری را در سیستم تأمین انرژی جهان به عهده میگیرند. انرژیهای تجدیدپذیر به ویژه برای كشورهای در حال توسعه از جاذبه بیشتری برخوردار است. لذا در برنامهها و سیاستهای بین المللی از جمله در برنامههای سازمان ملل متحد در راستای توسعه پایدار جهانی نقش ویژهای به منابع تجدید پذیر انرژی محول شده است.
انرژی باد یکی از انواع اصلی انرژیهای تجدیدپذیر میباشد که از گذشتههای دور همواره مورد توجه انسانها بوده است. اولین گام واقعی برای مهار انرژی باد به 200 سال پیش از میلاد باز میگردد، هنگامی که ایرانیان باستان از آسیابهای بادی قرن ها قبل از کشورهای اروپایی استفاده میکردند. در قرن 18 با ظهور توربینهای بادی اولیه در ایالت متحده آمریکا با ظرفیت12 کیلووات، این امکان برای تولید برق از این منبع پایدار فراهم شد. مانند منابع تجدیدپذیر دیگر، باد دارای دسترسی وسیع جهانی است، اما به طور قابلتوجهی نسبت به سایر منابع تجدیدپذیر با توجه به تجاری بودن آن پیشرفت داشته است، بعلاوه انرژی باد دارای کمترین میزان CO2 در میان منابع تجدیدپذیر دیگر می باشد. متوسط نرخ رشد استفاده از باد در بین سالهای 2005 و 2010 ، 27 % بوده است ،دلایل اصلی این رشد قابل توجه بهبود ظرفیت توربینهای بادی (در برخی موارد تا 40%) و افزایش قابلیت اطمینان و اندازه توربینها میباشد.
ظرفیت توربین ارتباط نزدیکی به منطقه روتور دارد، در حال حاضر بزرگترین توربین دارای ظرفیت 6-5 مگاوات با روتوری به قطر 126 متر میباشد. تا به امروز حداقل 83 کشور در حال اجرای استفاده از انرژی باد به طور تجاری میباشند.
پیشبینی میشود که تا سال 2030، 1900 گیگاوات ظرفیت جدید در سراسر جهان نصب خواهد شد. مهمترین علت رشد قابل توجه بازار انرژی باد، قیمت رقابتی آن در مقایسه با سایر منابع انرژی میباشد، حتی سوختهای فسیلی میباشد. قیمت تولید برق بادی به کاهش خود ادامه خواهد داد، در حالیکه هزینهی برق سوخت فسیلی افزایش مییابد. همچنین کشور ایران سرشار از منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر میباشد. موقعیت جغرافیایی کشور ایران موجب شده است که منبع بسیار بزرگی از انرژیهای خورشیدی و بادی در آن موجود باشد، بنابراین کشور ایران نیز همواره برنامههای ملی ویژهای در دست اقدام داشته و استفاده از انرژیهای نو و تجدیدپذیر مورد تاکید بوده است.
3-1- هدف از انجام پژوهش
با بررسیهای انجام شده این نتیجه حاصل شده است که در بین انرژیهای تجدیدپذیر انرژی باد و خورشید از پیشرفت بیشتری برخوردار بوده و اکثریت تولید توان در بین انرژیهای تجدیدپذیر توسط این دو منبع تامین میگردد.
حضور نیروگاه های وابسته به انرژی های نو، تنش ها و نوسانات شدیدی را در توان حقیقی [1] تزریقی به شبکه، و در نتیجه فرکانس و سایر پارامترهای الکتریکی شبکه به وجود می آورد. همچنین مشخص نبودن میزان تولید و تغییرات سریع این منابع یکی از موانع اساسی در اتصال انرژی نیروگاههای تجدیدپذیر به شبکه سراسری میباشد. از اینرو برای حصول اطمینان از تعادل میان تولید و عرضه برق مورد تقاضا، محدودیت هایی وجود دارد که سبب پیچیدگی و مشکلات استفاده از انرژی های تجدید پذیر می گردد.در این شرایط باید راهکاری برای کنترل سیستم قدرت اتخاذ شود تا این نوسانات دینامیکی مدیریت شده و دامنه آنها محدود گردد.
هدف اساسی از نگارش این پایان نامه تنظیم نمودن فرکانس شبکه بر روی مقدار مرجع خود، آن هم با دقتی شایسته می باشد؛ به طوری که سیستم در حضور واحدهای بادی [2]و خورشیدی [3] نیز قادر به کارکرد قابل قبول بوده و نوسانات، پایداری شبکه را مورد تهدید قرار ندهند. این مساله نیازمند وجود یک کنترل کننده در سیستم است تا تمام واحدهای تولید را، با تعیین مقداری مرجع برای آنها، کنترل کند.
[1] Active power
[2] Wind generation units
[3] Photovoltaics cell generation units
[1] Renewable energy
در این فصل مفاهیم مورد نیاز در پایان نامه بیان می شوند . مفاهیمی از قبیل : طرح های عاملی ، مقابله ها ، تحلیل كواریانس ، توزیع وایبل و خواص آن ، توزیع لجستیك تعمیم یافته و روش درستنمایی ماكزیمم .
1-2- طرح های عاملی
طرح های عاملی که توسط فیشر ( 1935) و یتس (1937) معرفی شدند اغلب بهترین و پر استفاده ترین طرح ها برای انجام آزمایش در کاربردهای صنعتی هستند . در این گونه طرح ها اثرهای عوامل چندگانه بر خروجی به صورت همزمان مورد بررسی قرار می گیرند . این طرح ها کارایی بیشتری نسبت به روش قدیمی هر بار یک عامل دارند . همچنین طرح های عاملی توانایی تشخیص و برآورد اثرهای متقابل بین عوامل را فراهم می کنند در حالی که روش هر بار یک عامل این قابلیت را ندارد . در روش هر بار یک عامل ، یک سطح پایه برای هر عامل در نظر گرفته می شود . سپس در هر مرحله سطح یکی از عوامل را تغییر می دهیم در حالی که بقیه عوامل در سطح ثابتی قرار دارند . برای مثال فرض کنید تاثیر دما و ماده اولیه را بر خروجی یک آزمایش شیمیایی بررسی می کنیم .
سطح پایه برای دما و ماده اولیه به ترتیب دمای متوسط و ماده اولیه ب می باشند . آن گاه مشاهدات فقط از تیمارهایی که با * مشخص شده اند ، به دست می آیند . در این حالت بررسی اثر متقابل امکان پذیر نمی باشد .
دمای زیاد | دمای متوسط | دمای کم | |
* | ماده اولیه الف | ||
* | * | * | ماده اولیه ب |
* | ماده اولیه ج |
جدول یک – روش هر بار یک عامل
یکی از رایج ترین طرح های عاملی طرح عاملی k 2 است که در آن k تعداد عامل ها و هر عامل دارای دو سطح می باشد .هدف اصلی از این طرح تعیین موثرترین عامل است و در حقیقت این یک آزمایش اکتشافی است که روند بررسی عوامل را برای ما روشن می سازد .
در منابع دوره کارشناسی آمار معمولا طرح های عاملی بر اساس فرض نرمال بودن خطا پایه ریزی شده اند اما در عمل توزیع های غیر نرمال متداول ترند
1-2-1- طرح عاملی 22
فرض كنید عوامل A و B هر كدام دارای دو سطح می باشند ، مدل آنالیز واریانس را به صورت زیر در نظر می گیریم :
( 1-2-1 )
كه در آن µ میانگین كلی، اثر i امین سطح عامل A ، اثر j امین سطح عامل B، اثر متقابل و خطای تصادفی می باشد .
1-2-2- مقابله ها
چهار ترکیب تیماری را با نماد (1) ، a ، b ،ab نشان می دهیم . (1) نشان دهنده سطح پایین هر دو عامل (i=1 , j=1 )، a نشان دهنده عامل A در سطح بالا(i=2, j=1 )، b نشان دهنده عامل B درسطح بالا (i=1 , j=2 ) و ab نشان دهنده سطح بالای هر دو عامل (i=2 , j=2 ) می باشد . در طرح عاملی 22 به بررسی اثرهای اصلی A و B و اثرمتقابل دوعاملی AB علاقه مند هستیم . اثر اصلی عامل A و B را با تفاوت میانگین مشاهدات در سطح بالا و در سطح پایین اندازه گیری می كنیم :
اگر میزان تاثیر عامل A بر خروجی ، به سطح به کار رفته از عامل B بستگی داشته باشد ، بنا به تعریف اثر متقابل وجود دارد . میزان اثر متقابل A و B را بر متغیر پاسخ به صورت زیر اندازه گیری می کنیم :
با توجه به عبارت مربوط به اثر A ، ضرایب تمام ترکیب های تیماری که در آن A در سطح بالاست ( +a , +ab ) ، 1+ و ضرایب تمام ترکیب های تیماری که در آن A در سطح پایین است یعنی ( (1)b , ) ، 1- است و همچنین یک مقابله است ( مجموع ضرایب آن برابر صفر است (0=1+1- 1+ 1- ) ) . مقابله های A ، B و AB را به این صورت تعریف می کنیم :
ضرایب مقابله ها برای طرح عاملی 22 در جدول زیر داده شده است .
Ab | b | A | (1) | اثرها |
1+ | 1- | 1+ | 1- | A |
1+ | 1+ | 1- | 1- | B |
1+ | 1- | 1- | 1+ | AB |
جدول دو – ضرایب مقابله ها در طرح عاملی 22
به طور واضح ، مقابله ها نسبت به هم متعامد هستند . مجموع مربعات اثر های اصلی ومتقابل به صورت زیر هستند .
1-2-3- طرح عاملی k2
ساده ترین طرح در رده طرح های k2 ، طرح 22 است . طرح عاملی k2 طرحی است مشتمل بر k عامل ، هر یک در دو سطح ، و چون پاسخ کامل چنین طرحی نیاز به تیمار دارد آن را طرح k2 نامیده اند . مدل آماری برای طرح k2 شامل اثر اصلی ، اثرمتقابل دو عاملی ، اثر متقابل سه عاملی و بالاخره اثر متقابل k عاملی است . پس طرح k2 دارای اثر است . همان طور که در طرح 22 نشان داده شد برای تعیین برآورد یک اثر و محاسبه مجموع مربعات آن اثر باید مقابله مربوط به آن اثر را تعیین کرد . که همواره می توان مقابله ها را با استفاده از جدول علائم مثبت و منفی ، مانند جدول یک در طرح 22 ، مشخص کرد . برای تعیین مقابله هر اثر کافی است ترکیب های تیماری را در علائم متناظر آن ها در ستون آن اثر ضرب کرده و آن ها را با هم جمع کنیم .اما ممکن است این روش برای به دست آوردن مقابله ها وقتی تعداد عوامل نسبتا زیاد است چندان مناسب نباشد . در این گونه موارد می توان از روش دیگری برای تعیین مقابله ها استفاده کرد . برای تعیین مقابله هر اثر در طرح عاملی k2 مشتمل بر k عامل A ، B ، …. ، و K کافی است ضرب طرف راست عبارت زیر را انجام دهیم
و در آن به جای 1 از نماد (1) استفاده کنیم ، که در آن علامت عدد 1 درون هر پرانتز را منفی می گیریم اگر آن عامل شامل اثر مورد نظر باشد ، و مثبت می گیریم اگر آن عامل شامل اثر مورد نظر نباشد . به محض تعیین مقابله اثرها ، برآورد اثرها و مجموع مربعات آن ها را بر اساس روابط زیر محاسبه می کنیم .
برآورد اثر
1-3- تحلیل كواریانس
تحلیل کوواریانس تکنیکی است که گاهی اوقات برای اصلاح دقت یک آزمایش مفید است . اگر در یک آزمایش با متغیر پاسخ ، متغیر دیگری مثل همراه باشد به طوری که به صورت خطی به آن وابسته باشد و همچنینتحت کنترل آزمایشگر نباشد ولی بتوان همراه مشاهده کرد ، متغیر را متغیر تصادفی کمکی یا ملازم می نامند . تحلیل کواریانس متضمن تعدیل متغیر پاسخ مشاهده شده بر اثر متغیر ملازم است . اگر چنین تحلیلی به عمل نیاید ، متغیر ملازم می تواند میانگین مربع خطا را متورم ساخته و اشکار کردن اختلاف های واقعی حاصل از تیمارها در پاسخ را مشکل تر کند پس تحلیل کواریانس روشی برای تعدیل اثر های متغیر های مزاحم غیر قابل کنترل است . اگر یک رابطه خطی بین پاسخ و متغیر تصادفی کمکی وجود داشته باشد مدل مناسب آماری آن به صورت زیر می باشد.
که در آن ،امین مشاهده در متغیر پاسخ تحتامین تیمار یا سطح تک عامل ، اندازه به دست آمده از متغیر تصادفی کمکی یا ملازم متناظر با،(یعنیامین اجرا) ، میانگین کلی ، اثرامین تیمار ، ضریب رگرسیون خطی معرف وابستگی به ، ومولفه خطای تصادفی است . می پذیریم خطاهای، متغیر های تصادفی مستقل و هم توزیع ( , ) NID هستند ، شیب و رابطه واقعی بین و خطی است ، ضرایب رگرسیونی برای هر تیمار یکسان است ، مجموع اثرهای تیماری صفر است ( ) و متغیر ملازم تحت تاثیر تیمارها نیست .
1-1- گلوتاتیون S- ترانسفرازها………………………………………………………………………………………… 2
1-2- ژن GSTO2…………………………………………………………………………………………………………… 4
1-3- ژن GSTM1………………………………………………………………………………………………………….. 6
1-4- بیماری آب مروارید وابسته به سن…………………………………………………………………………. 7
1-4-1- نشانههای پیشرفت آب مروارید………………………………………………………………………….. 7
1-4-2- اپیدمیولوژی…………………………………………………………………………………………………………. 8
1-4-3- طبقه بندی آب مروارید………………………………………………………………………………………. 8
1-4-4- ریسك فاكتورها……………………………………………………………………………………………………. 9
1-5-هدف…………………………………………………………………………………………………………………………… 10
فصل دوم:مروری بر تحقیقات پیشین
2-1- تحقیقات پیشین……………………………………………………………………………………………………… 12
2-2- فرضیات……………………………………………………………………………………………………………………. 14
فصل سوم:مواد و روشها
3-1- نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………………… 16
3-2- وسایل مورد نیاز………………………………………………………………………………………………………. 17
3-3- مواد مورد نیاز………………………………………………………………………………………………………….. 17
3-4- تهیه محلولها………………………………………………………………………………………………………….. 18
3- 5- استخراج DNA از خون محیطی به روش جوشاندن (Boiling)…………………. 19
3-6- واكنش زنجیرهای پلیمراز (PCR)……………………………………………………………………….. 20
3-7- تعیین ژنوتیپ ژن GSTO2………………………………………………………………………………… 22
3-9- الكتروفورز………………………………………………………………………………………………………………… 22
3-10- رنگ آمیزی ژل…………………………………………………………………………………………………….. 23
3-11- تحلیل آماری…………………………………………………………………………………………………………. 25
فصل چهارم: نتایج
نتایج ……………………………………………………………………………………………………………………………………. 27
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
نتایج مطالعه حال حاضر…………………………………………………………………………………………………….. 36
پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………………………. 36
منابع و مأخذ 38
– گلوتاتیون S– ترانسفرازها
گلوتاتیون S-ترانسفرازها (GSTs)[1] اولین بار در سال 1961 شناسایی شدند (Booth et al., 1961). گلوتاتیون S- ترانسفرازها آنزیمهای چند عملكردی هستند (Masoudi et al., 2011; Terada, 2005). این خانواده بزرگ آنزیمی از آنزیمهای سمزدایی فاز II هستند، كه تركیب گلوتاتیون احیا شده (GSH) را برای تركیبات الكتروفیل درونی و بیرونی مختلف، كاتالیز میكنند (Takeshita et al., 2009; Whitbread et al., 2003; Whitbreada et al., 2003). این آنزیمها برای سمزدایی زنوبیوتیكها[2]، تركیبات سمی درونی و برای محافظت از بافتها در برابر آسیب اكسیداتیو مهم هستند (Juronen et al., 2000).
GSTهای انسانی بر پایه همانندی توالی آمینواسید طبقه بندی میشوند. اعضای هر كلاس، %75- %95 یكسانی توالی پروتئین داشته و اعضای كلاسهای مختلف، یكسانی توالی پروتئین، %35- %25 است (Pearson et al., 1993).
گلوتاتیون S- ترانسفرازهای انسانی به دو كلاس GSTهای سیتوزولی و میكروزومی تقسیم می شوند. GST های سیتوزولی یا محلول، به طور عمده در سیتوپلاسم توصیف میشوند، اما در هسته و میتوكندری نیز وجود دارند. در هسته و میتوكندری GSTها ممكن است، نقش مهمی، در دفاع علیه استرس اكسیداتیو و شیمیایی بازی كنند. گروه GSTهای میكروزومی شامل 6 پروتئین هستند. دو تا از آنها در تولید لكوترینها و پروستاگلاندین E دخالت دارند. GSTهای میكروزومی در شبكه آندوپلاسمی و غشاء خارجی میتوكندری جمع میشوند تا از غشاءها در برابر استرس اكسیداتیو محافظت كنند (Raza et al., 2002). در میان GSTهای محلول كه در سیتوزولهای بافت بیان میشوند، خانوادههای ژنی زیر شناخته شده هستند (Hayes and Strange, 2000; Strange et al., 2001) :
كلاس آلفا[3] بر روی كروموزوم 6 (GSTA)
كلاس مو[4] بر روی كروموزوم 1 (GSTM)
كلاس تتا[5] بر روی كروموزوم 22 (GSTT)
كلاس پای[6] بر روی كروموزوم 11 (GSTP)
كلاس زتا[7] بر روی كروموزوم 14 (GSTZ)
كلاس سیگما[8] بر روی كروموزوم 4 (GSTS)
كلاس كاپا[9] بر روی كروموزوم 7 (GSTK)
كلاس امگا[10] بر روی كروموزوم 10 (GSTO) (Tasa, 2004)
و GST كلاس میكروزومی (میكروزومال[11]، mGST)
در میان این GSTها: GSTA، GSTM، GSTP، GSTT، GSTZ و GSTO در داخل بخش سیتوزولی قرار گرفتند و GSTK در بخش میتوكندری قرار گرفته است(Terada, 2005). كلاسهای دیگر (epsilon, delta, tau, phi, lambada) در گیاهان و حشرات یافت شدهاند (Sawicki et al., 2003; Wagner et al., 2002).
در هر كلاس از GST در انسان، تعداد مختلفی از آنها وجود دارند كه از یك عدد در كلاس Zeta و Pi تا پنج عدد در كلاس mu متغیر است (Pemble et al., 1996). ایزوزیمهای GST، آنزیمهای كلیدی شركت كننده در سیستمهای تمیزكننده برای محافظت از وضوح عدسی هستند. GSTها، اولین آنزیمها در مسیر مركاپتوریك اسید هستند كه افزایش نوكلئوفیل تیول از GSH برای بسیاری از تركیبات مضر كاتالیز میشود، و این برای سمزدایی از زنوبیوتیكها و برای محافظت از عدسیها و سایر بافتها در برابر آسیب اكسیداتیو مهم هستند (Juronen et al., 2000). GSTها در عدسیها و در اندامهای دیگری مثل كبد فعالیت عمدهای دارند (Rathbun and Hanson, 1979).
GSTها در تنظیم مسیرهای سیگنالینگ[12] و بیوسنتز سلول و نیز در ایجاد بعضی بیماریهای انسانی مانند پاركینسون[13] (Menegon et al., 1998)، آلزایمر[14]، آترواسكلروزیس[15]، سیروز كبدی[16]، سالخوردگی (Gupta et al., 2008)، و هم در مشكلات چشمی
مانند آبمروارید[17] (Ansari et al., 1996)، گلوكوما[18] (Abu-Amero et al., 2008; Tasa, 2004) نقش مهمی دارند.
1-2- ژن GSTO2
كلاس امگای گلوتاتیون ترانسفرازها(GSTO) در دامنه وسیعی از گونهها شامل انسان، موش، موش صحرایی و Caenorhabditis elegans و Drosophilamelanogasterشناسایی شدهاند. مشخصه قابل توجه GST امگای انسان، موش، خوك و نماتود N-ترمینال با طول 19-20 توالی است كه درGST های دیگر یافت نشده است (Board et al., 2000). در مقابل سایر GSTها، این GSTO فعالیت ضعیفی با سوبسترای مشترك GST دارد. اما فعالیتهای جدید گلوتاتیون وابسته به تیول ترانسفرازها، دی هیدروآسكوربات ردوكتاز و مونومتیل آرسونات ردوكتاز را نشان میدهد. جایگاه فعال سیستئین را دارد كه می تواند پیوند دیسولفیدی با GSH را شكل دهد (Board et al., 2000; Takeshita et al., 2009).
GSTO انسان، شامل دو ژن GSTO1 و GSTO2 و ژن كاذب GSTO3p است. ژنهای GSTO1 و GSTO2 به ترتیب 5/12 و 5/24 kb هستند. توسط 5/7 kb بر روی كروموزوم 10q24.3 از هم جدا شدهاند كه بین ماركرهای D10S603 و D10S597 قرار گرفتهاند. GSTO2 با GSTO1 %64 همسانی آمینواسید و %73 تشابه دارد (Marahattaa et al., 2006; Takeshita et al., 2009). سه پلی مورفسیم در ژنهای GSTO: GSTO1*A140D، GSTO1*E155del، GSTO2*N142D در گروههای قومی شناسایی شده است (Marahattaa et al., 2006). ژن GSTO2 6 اگزون دارد كه 5/24 kb وسعت دارد (Whitbread et al., 2003). در GSTO2، جابهجایی A>G در موقعیت نوكلئوتید 424 در اگزون 4 شناسایی شد. جانشینی آمینواسید از آسپارژین به آسپارتات در باقیمانده 142 (N142D) صورت گرفته است. cDNA انسانی با طول كامل GSTO2 1179 جفت باز طول دارد و پروتئین باقیماندههای 243 آمینواسیدی را رمز میكند. اما اهمیت فیزیولوژی GSTO2 به طور كامل روشن نشده است (Masoudi et al., 2011).
چهار پلیمورفیسم تك نوكلئوتید غیرهمسان در موقعیتهای نوكلئوتید 121، 389، 424، 472 در GSTO2 انسانی گزارش شده است. سه واریانت شیوع بسیار كمی در جمعیت انسانی دارند و تنها جانشینی در موقعیت 424 شیوع بالایی در جمعیت جهان دارد (Masoudi et al., 2011).
آلل 142D دارای فراوانی 31/0 در میان استرالیاییهای اروپایی در كانبرا، 86/0 در میان آفریقاییهای Bantu در Durban، و 27/0 در میان چینیها از هنگ كنگ گزارش شده است (Marahattaa et al., 2006). در GSTO2، آلل142D ، بیشترین فراوانی در آفریقاییها گزارش شده است (Whitbread et al., 2003).
آنالیز الگوی بیان مشخص كرد كه GSTO2 در همهجا به میزان كم بیان میشود (Masoudi et al., 2011; Wang et al., 2005). این پراكندگی وسیع GSTO2، تایید میكند كه عملكرد زیستی مهمی دارد. بیان قابل توجه GSTO2 در كبد، كلیه و ماهیچه اسكلتی دیده میشود و بیان پایین در قلب دیده میشود (Marahattaa et al., 2006; Whitbread et al., 2003). در پانكراس و پروستات نیز بیان بالایی دارد. بیان بیش از حد GSTO2 مرگ برنامهریزی شده سلولهای L-02 را القا میكند. Wang و همكارانش در سال 2005 دریافتند كه GSTO2 ممكن است نقش مهمی در سیگنال سلولی بازی كند (Wang et al., 2005).
1-3- ژن GSTM1
كلاس mu در انسان دارای پنج ژن است كه عبارتند از: GSTM1، GSTM2، GSTM3، GSTM4 و GSTM5. ژنهای این خانواده روی كروموزوم 1q13.3 به این ترتیب: 5′- GSTM4-GSTM2-GSTM1-GSTM5-GSTM3-3′ قرار گرفتهاند. GSTM1 یكی از ژنهای كد كننده كلاس mu است. GSTM1 دارای 10 اگزون میباشد (Kerb et al., 1999; Okcu et al., 2004; Xu et al., 1998). چندشكلی در GSTM1 (عضو كلاس mu) در همه جمعیتهای انسانی وجود دارد (Harada et al., 1992; Pemble et al., 1994).
یك نوع از چندشكلی گزارش شده، كه در ژن GSTM1 وجود آلل نول (غیرفعال) است كه GSTM1-0 نامیده میشود. آللهای GSTM1-0 به خاطر حذف در ژن GSTM1 به وجود میآید و منجر به فقدان فعالیت آنزیمی در افراد هموزیگوت برای آللهای فوق میشود (Harada et al., 1992; Pemble et al., 1994). این ژن در جمعیتهای انسانی دارای چندشكلی ژنتیكی آللی به صورت حذف كامل ژن میباشد. براساس این چندشكلی افراد میتوانند دارای دو فنوتیپ مختلف باشند؛ دارای دو آلل پوچ (GSTM1-null) كه پروتئین GSTM1 را ندارد، و یا دارای یك یا دو آلل حاضر (GSTM1-present) كه پروتئین GSTM1 را دارد كه در نتیجه، فرد دارای ژنوتیپ GSTM1-null، از تمام فعالیتهایی كه توسط پروتئین GSTM1 صورت میگیرد مانند سم زدایی مواد سرطانزا، و فعالیتهای متابولیكی مربوط به این آنزیم محروم میباشد.
افراد هموزیگوت برای آللهای نول در جایگاه ژن GSTM1 دارای افزایش ریسك برای چندین نوع از انواع سرطانها مانند: سرطان معده، كلوركتال(Saadat and Saadat, 2001; Saadat and Farvardin-Jahromi, 2006)، سرطان سینه (Park et al., 2000)، و سرطان خون(Saadat and Saadat, 2000) و نیز بیماریهای دیگر مثل آسم (Saadat et al., 2004b)، آب مروارید(Saadat and Farvardin-Jahromi, 2006; Saadat et al., 2004a; Sekine et al., 1995) و بیماری قلبی (Abu-Amero et al., 2006; Wilson et al., 2003) می باشند.
براساس گزارش از كل دادههای موجود، فراوانی ژنوتیپ نولGSTM1 53 % بین قفقازیها و 27 % بین آمریكائیان آفریقایی تبار و 53 % بین آسیاییها است (Garte et al., 2001).
1-4- بیماری آب مروارید وابسته به سن
آب مروارید، كدورت عدسی چشم است. زمانی كه ما به چیزی نگاه میكنیم، اشعههای نور به داخل چشم ما میروند. اشعههای نور، از طریق مردمك چشم و از طریق عدسی بر روی شبكیه متمركز میشوند. عدسی بایستی شفاف باشد تا نور به طور مناسب بر روی شبكیه متمركز شود. اگر عدسی كدر شود، این حالت را آب مروارید مینامند. كدورت عدسی كیفیت تصویر شبكیهای را خراب میكند. باعث كاهش تیزبینی چشم میشود. اگر درمان نشود سرانجام باعث نابینایی میشود. همان طور كه آب مروارید به آرامی شروع به پیشرفت میكند؛ شما متوجه هیچگونه تغییری در بینایی خود در اوایل پیشرفت این بیماری نمیشوید.