امروزه تردیدی وجود ندارد که یکی از ابزارها و عوامل لازم و مؤثر برای توسعه اقتصادی کشور، همانا وجود سیستم بانکی کارآمد است. هرگونه اقدامی در جهت بهبود و ارتقاء سیستم بانکداری موجب خواهد شد که جریان پس انداز، سرمایه گذاری و تخصیص منابع بهبود یابد و امکانات بالقوه، پراکنده و نهفته در کشور برای پیشرفت و رفاه عمومی به کار گرفته شود.
بانکها نقش مهمی در اقتصاد کشور بر عهده دارند که شامل تجهیز منابع، واسطه گری و تسهیل جریان پرداخت و تخصیص اعتبار به دریافت کننده تسهیلات است. بانک در این زمینه نقش واسطه را داراست. به گونه ای که پول را از سپرده گذار که موقتاً کاربردی برای پول خود ندارد، اخذ کرده و در اختیار متقاضیان تسهیلات که قادرند استفاده کارآمدتری از آن بکنند قرار میدهد. در این مرحله سودی به سپرده گذار تعلق میگیرد و از وام گیرنده نیز سودی در قالب بهره دریافت میشود. مابه االتفاوت این دو نرخ، سهم بانک است که بایستی حداقل کفاف مخارج بانک را بدهد.
علیرغم رویکرد مشتری مداری توأم با رقابت دراکثر کشورها، پیشرفت علم الکترونیک و کامپیوتر، ارائه بسیاری از خدمات بانکی بدون حضور مشتریان در بانکها در اسرع وقت با بهرهگیری از شبکه جهانی اینترنت، هنوز اعطای تسهیلات اعتباری به مشتریان چیزی حدود 70 تا 80 درصد عملیات بانکها را شامل میشود. همه موسسات اعتبار دهنده بدون توجه به هدفی که دنبال میکنند بی درنگ خود را در
معرض ریسک سرباز زدن استفاده کنندگان از این تسهیلات در بازپرداخت دیون قرار می دهند. به عبارت دیگر ریسک جزء ذاتی بانکداری میباشد . پیامد های چنین ریسکی در مواردی ممکن است موجب بروز تنگناهای مالی شدید و یا حتی باعث ورشکستگی موسسه اعتبار دهنده شود . لذا موفقیت پیوسته و بلند مدت یک نهاد مالی، در گرو اعمال مدیریت ریسک بهینه در آن نهاد میباشد . فلسفه مدیریت ریسکهای بانکی وابسته به هدفی است که بانک دنبال میکند و آن افزایش بازده سهامداران در چارچوب کلی احتمال وقوع ریسک میباشد. مدیریت ریسک بر شناسایی، سنجش و کنترل ریسکها متمرکز است و بدین طریق می توان ریسکها را رتبهبندی مناسب نموده و سرمایه را تخصیص داد.
بانکها با انواع مختلفی از ریسکها مواجه می شوند، که برخی از آنها عبارتند از ریسک اعتباری ، ریسک تجاری ، ریسک نقدینگی ، ریسک بازار ، ریسک نوسان نرخ بهره و غیره.
اما از جمله مهمترین ریسکهایی که غالباً بانکها با آن روبرو هستند ریسک اعتباری است. مفهوم ریسک اعتباری به احتمال وقوع زیان در یک عملیات اعتباری نظیر وخامت وضعیت مالی دریافت کننده تسهیلات و یا ورشکستگی آن بر میگردد که منجر به از دست رفتن ارزش دارایی میشود . ریسک اعتباری در واقع نوعی عامل بالقوه است که بر اساس آن دریافت کننده تسهیلات قادر به انجام تعهدات خود طبق ضوابط مذکور در قرارداد نمیشود.
برای اکثر سرمایهگذاران و موسسات سرمایهگذاری، اوراق قرضه و سایر انواع ابزارهای بدهی به عنوان عامل اصلی در ایجاد ریسک اعتباری محسوب میشود، اما در بانکها از تسهیلات میتوان به عنوان عامل مهم در ایجاد ریسک اعتباری نام برد. همان گونه که بانکها ریسک اعتباری تک تک معاملات را به تنهایی کنترل میکنند ، باید مجموعه پرتفوی خود را نیز کنترل کنند. برایناساس بانکها و موسسات اعتباری در سراسر دنیا ، امروزه از ابزارهای گوناگونی برای مقابله با این ریسکها بهره می برند. بکارگیری این ابزراها امکان کنترل ریسک را به طور مؤثرتری برای بانکها فراهم می آورد . در سال های اخیر تعدادی از مؤسسات بزرگ مالی جهان با توسعه سیستم های پیشرفته سعی بر مدل سازی ریسک اعتباری کردهاند. وظیفه عمده این مدل ها شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهای موجود میباشد.
كرت لوین[1] (1993)، معتقد بود تحقیق و پژوهش مشكلات اجتماعی را از ریشه میخشكاند. به عقیدهی او، اگر لازم است نوعی پیشرفت در جهت حل معضلات اجتماعی صورت گیرد، باید دست به پژوهش زد، زیرا برنامههای پژوهشی، خاصیت تعییینكنندگی دارند.
دورههای تحصیلات تكمیلی در مقایسه با دورههای كارشناسی و قبل از آن كه دورهی انتقال و آموزش است، دورهی زایندگی و تولید علم است. هر دانشجو در قالب پایاننامهی خود، یك پروژهی تحقیقاتی را به انجام می رساند كه به صورت بالقوه میتواند در حل مسائل و معضلات علمی و فنی جامعه استفاده شود(نیک سیرت و بدری،1392).
یکی از فعالیتهای تحقیقاتی دانشجویان در مقطع تحصیلات تکمیلی، انجام کار تحقیقاتی با عنوان «پایاننامه» میباشد. تدوین پایاننامه مجالی برای یادگیری در محیط واقعی است. از این رو میتوان هر پایاننامه را انعکاس دهندهی بخشی از فرهنگ فکری و دانشگاهی یک جامعه فرض کرد. ضمن آنکه پایاننامه نشان دهندهی تواناییهای یادگیری، مهارت فنی و بهبود قدرت نگارش و تحلیل هر دانشجو است.
پایاننامه از مهمترین منابع اطلاعاتی است كه به لحاظ مختلف از اهمیت علمی و پژوهشی خاصی برخوردار است. از طرفی اولین حركت پژوهشی جدی دانشجویان در دورهی تحصیلات تكمیلی دانشگاهی است و از سوی دیگر نیز میتوان آن را به مثابهی كاری نهایی ارزیابی كرد زیرا همین فعالیت پژوهشی، برایند كل یافتههای دانشجو در طول دورهی تحصیلی است(حری،1378).
اکنون در کشور ما دانشجویان این دوره به واسطهی الزام به تدوین پایاننامه که فعالیتی پژوهشی قلمداد میشود، به عنوان محقق جامعه محسوب میشوند.
بررسی مسائل مربوط به پایاننامههای کارشناسی ارشد از جهات متعددی از قبیل نیاز مبرم به دانش بیشتر در مورد علل و پویاییهای آسیبهای اجتماعی، نیاز به درك قوانین تغییر اجتماعی، نیاز به كشف راهحلهای كاربردی و علمی برای رفع آن مشكلات و نیاز به كشف قوانین كلی و عمومی كه پدیدههای اجتماعی پیچیدهتر حائز اهمیت است. بر این اساس سالیانه صدها دانشجوی تحصیلات تکمیلی کشور، به تدوین پایان نامههای خود در حوزههای متفاوت رشتهی مدیریت ورزشی میپردازند. پایان نامه یکی از مهمترین سرمایههای ملی است، ولی متأسفانه پژوهشهای اندکی برای ارزیابی آن انجام شده است. البته این امر منحصر به ایران نیست و میتوان گفت که این مسئله در سطح جهان قابل بررسی است. با این حال تاکنون ارزیابیهای اندکی به صورت نظام یافته در مورد ویژگیهای پایاننامهها انجام پذیرفته است.
3-1- ضرورت تحقیق
امروزه نگارش و ارائه پایان نامه، حتی برای محققان با تجربه کاری چالش برانگیز است (لی[2]، 2010). این کار چالش برانگیز نیازمند تلاش و صرف انرژی و وقت فراوان است تا محقق به یک نتیجه مطلوب برسد و نتیجه علمی محقق که در قالب تدوین پایان نامه نمایان می شود دارای کیفیت مناسب باشد.
وضعیت تدوین پایاننامهها میتواند انعکاسی از میزان توجه مسئولین دانشگاه، اساتید راهنما و دانشجویان به این واحد آموزشی، پژوهشی مهم باشد که به صورت تدریجی در جهتدهی به فعالیتهای علمی دانشگاه و کسب اعتبار علمی آن دخیل میباشد(آرکنا و میر[3]، 2000). با توجه به اهمیت این موضوع، ارائهی صحیح، استاندارد و مدون پایاننامهها به عنوان گزارش یک پژوهش ضروری به نظر میرسد(دستجردی و همکاران،1391).
پایاننامههای دانشجویی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و هرگونه توجه و دقت در امر پایاننامهنویسی و ارتقای کیفیت آنها در آیندهی تحقیقاتی کشور بسیار مفید خواهد بود(هیگینسون و کرنر[4]، 1996). از طرفی ارزشگذاری و معیارسنجی شاخصهای کمی و کیفی علوم
ورزشی مانند دیگر علوم برای حضور مؤثر در حیات علمی این رشته در کشور با توجه به این که در حال حاضر دانش علوم ورزشی به عنوان دانش میان رشته ای با انبوهی از دستاوردهای علمی و تخصصی روبرو است ضروری به نظر می رسد و طبقهبندی و ساماندهی این یافتهها موجب شکلگیری روند جدیدی در دانش فوق می شود(شریفی و همکاران،1391).
با توجه به این که پایاننامههای کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی بخش مهمی از تحقیقات انجام گرفته در حوزهی تربیتبدنی را تشکیل میدهند، شناخت و رفع مشکلات و مسائل موجود در این بخش اهمیت زیادی دارد(میزانی و همکاران،1392) و لزوم پیروی آنها از یک روش استاندارد برای استفادهی مناسب ضروری به نظر میرسد(منتخب و همکاران، 1388).
در مجامع علمی، پایاننامهها به عنوان نتایج تحقیقات دانشپژوهان در نظر گرفته میشود و هویت علمی دانشگاه در گرو ارزیابی همین اسناد است(کلاهدوزان و همکاران،1383). از طرفی همهساله مقادیر فراوانی از امکانات مالی دولت و قسمت اعظمی از نیرو، انرژی و وقت اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه صرف انجام پایان نامه میشود(فیروزآبادی و همکاران، 1392). با توجه به این مهم، نقش و تأثیر غیرقابلتردید پایاننامه و رساله، در رشد علمی تحقیقات و محققان، لزوم توجه به کیفیت و کمیت آنها را دوچندان میکند. برای گام برداشتن صحیح به سوی پیشرفت حقیقی، بررسی کمی و ارزیابی تحقیقات امری ضروری است(خلجی و کشتی دار، 1381).
مهمترین هدف از انجام پژوهشها، استفادهی عملی از یافتههای آنها بوده و عدم كاربرد عملی یافتهها به نوعی اتلاف منابع محسوب میشود. برخی از یافتهها قابلیت كاربرد مستقیم دارند و برخی دیگر را صرفاً میتوان اشاعه داد و امیدوار بود كه موجب افزایش دانش و مهارت و تغییر نگرش مخاطبان شود. لذا این تغییر نگرش در برنامهریزی و تصمیمگیری اثری مستقیم خواهد داشت. استفاده از یافتههای پژوهشی، نیازمند كوششی سازمان یافته است. امروزه پایان نامه هایی با موضوعات تکراری، مسئله مدار نبودن آثار و لغزش های روش شناختی از جمله مهمترین کاستی هایی است که در تولیدات علمی دانشگاه ها خودنمایی می کنند(منصوریان، 1392).
تحلیل و بررسی پایان نامه ها می تواند اطلاعات مختلفی که درون تعداد زیادی پایان نامه نهفته است را در اختیار علاقه مندان قرار دهد. در راستای این مهم، محققان در مطالعات مختلفی، ارزشیابی و بررسی نقاط قوت و ضعف پایاننامهها، هر چند سال یک بار، اقدام به رفع موانع موجود برای ارتقای کیفیت و مطلوبیت را پیشنهاد نموده اند(صادقی و همکاران، 1390)، (منتخب و همکاران، 1388)، (افتخاری و همکاران، 1392) و (علیشیری و همکاران، 1389)، (زرشناس و همکاران1391).
از آنجا که استان مازندران در دسترسی به زیرساختهای مناسب ارتباطی و نیز فاصله تا پایتخت، همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعهی صنعتهای مختلف و از جمله صنعت ورزش از شرایط مطلوبی برخوردار است و همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانشآموختگان با تحصیلات دانشگاهی در میان استانهای کشور و این که این استان باسوادترین استان کشور است.[5]
کیفیت تحقیق و پژوهش در راستای استفاده از نتایج کاربردی تحقیقات در جهت آبادانی در زمینههای مختلف استان از جمله رشتههای دانشگاهی نظیر تربیتبدنی از اهمیت خاصی برخوردار است.
میزانی و همکاران(1390)، بیان کردند که داده های غیر واقعی می تواند به دلیل مشکلاتی در زمینه های دیگر موثر در تدوین پایان نامه از قبیل منابع اطلاعاتی و مالی و نظام بوروکراسی اداری دانشگاه باشد. زمانی که شرایط و امکانات موجود برای نوشتن پایان نامه نامناسب و دانشجو از این نظر تحت فشار باشد امکان این که به فکر تقلب بیفتد بیشتر است. نبود سازکارهای جلوگیری و برخورد با این پدیده مخرب در کشور نیز ممکن است در شیوع آن نقش داشته باشد. می بایست تدابیری برای جلوگیری از احتمال تقلب علمی دانشجویان و تشویق آن ها به پیروی از اخلاق پژوهشی اندیشیده شود.
با توجه به اهمیت پایاننامهها و هزینه، زمان و انرژی زیادی که صرف تهیهی آنها میشود، آگاهی از محتوا و شناسایی موضوعی آنها ضروری به نظر میرسد (نیکسیرت و بدری،1392) و نیز کمک به دانشجویان در انتخاب موضوعات کاربردی و هدفمند برای پایان نامه ها با آگاهی از پژوهش های پیشین مهم است. راهکارهایی همچون تهیه بانک اطلاعاتی مناسب از پایان نامه ها می تواند راهنمای مناسبی جهت انتخاب موضوعات جدید و غیر تکراری پایان نامه های دانشجویان باشد(رضا خانی مقدم و همکاران، 1390)، (شکفته و اکبری، 1387).
به طور قطع نتایج این تحقیق با توجه به ایجاد بانک اطلاعات موضوعی میتواند مرجعی برای راهنمایی دانشجو در توجه به جزئیات مهم در پایاننامه شود و ضمن پیشگیری از خستگی، سردرگمی، صرف هزینه و وقت فراوان، موجب بهبود در وضعیت تدوین پایاننامهها در موضوعات جدید، بررسی نشده و کاربردی را فراهم میآورد. به نظر می رسد زمانی که پایان نامه هایی با موضوعات مشابه وجود داشته باشد احتمال سوء استفاده از پایان نامه ها افزایش می یابد و از آنجایی که امروزه درون دانشگاهها، متأسفانه هدف اصلی اکثر دانشجویان اخذ مدرک شده و زمینههای جامعهپذیری علمی و فرهنگی ضعیف شده، تمایل به سوء رفتار علمی نیز بالا رفته است(ذاکر صالحی، 1389)، امید است در راستای کمک به دانشجویان در انتخاب موضوعات جدید، بتوان گام مثبتی در جلوگیری از این رفتار ناپسند برداشت.
با توجه به این که پژوهشهای انجام گرفته در سایر رشتهها نیز نشان میدهد که کاستیهای نگارشی و روشهای آماری از جمله موضوع های مورد توجه محققان بوده (شریفی و همکاران،1391) و تاکنون در داخل استان تحقیقی برای ارزیابی پایاننامههای «گرایش مدیریت ورزشی» در دانشگاههای هدف یافت نشده است، این پژوهش قصد جمعآوری اطلاعات کمی از مجموع پایاننامههای دفاع شده در مقطع کارشناسی ارشد رشتهی تربیت بدنی، گرایش مدیریت ورزشی در دانشگاه های استان مازندران را داشته است. به همین منظور تحقیق حاضر به تحلیل ساختاری و کمی پایان نامه های تربیتبدنی و علوم ورزشی، گرایش مدیریت ورزشی میپردازد.
[1] Kurt Lewin
[2] Lee
[3] Arkenauc and Meyer
[4] Higginson and Corner
[5] www.irdc.ir
[1] Brause
[2] Murray
فاکتورهای نوروتروفیک (NTFs) پروتئین های ترشحی ای هستند که به گیرنده های هدفشان متصل می شوند و از کاهش سلول های عصبی جلوگیری می کنند. فاکتورهای نروتروفیک باعث دوام سلولهای عصبی دوپامینژیکی می شوند که در جسم سیاه ماده مغز میانی قرار گرفته اند(68؛93). GDNF در سال 1991 کشف شد، و اولین عضو از خانواده GDNF لیگاندهای (GFL) است. GDNFدر سال 1993به عنوان یک فاکتور نروترفیک رشد وبقا، مشخص شده است. نشان داده شده به عنوان یک عامل تغذیه ای قوی برای نرونهای حرکتی ستون فقرات ونرونهای نورآدرژنیک مرکزی است .GDNF، نرونهای سروتونرژیک،دوپامینژیک وسلولهای گلیال را در برابر استرس اکسیداتیو محافظت می کند(113). GDNF فاکتور نروتروفیک مشتق از سلول گلیال، موجب رشد اکسون DAنرون های مغز میانی می شود.همچنین از نرونهای DAمحکوم به مرگ محافظت و به بازسازی مسیر SN_ST کمک می کند. شواهد مستقیم نشان می دهد GDNF در نرونهای واسطه DA روییده شده وجود دارد(44) . GDNF،از چندین جمعیت نرون ،در سیستم عصبی مرکزی، از جمله نرونهای حرکتی دوپامین مغز میانی،حمایت می کند . موجب دوام نرون های؛ حرکتی ، حسی و عصب سمپاتیک وپاراسمپاتیک می شود . همچنین عملکرد مهمی درخارج از سیستم عصبی دارد . برای تکثیر سلولهای عصبی روده ای وتحریک رشد کلیه ،برای سلولهای اولیه جنسی مرد تمایز وتجدید تشکیل
اسپرماتوزوئید مهم می باشد(93). ذخیره مداوم GDNFبرای بقای سلولهای عصبی فعال شده یا کاتکولامین های بالغ ضروری می باشد. گیرنده نروتروفیک GDNF توسط CK2 در فعالیت حیاتی ،عبور سیگنال ،سنتز پروتئین ،چسبندگی سلول به سلول ورونویسی ژن که همه موجب بقائ بافت عصبی می شود به عنوان واسطه نقش دارد. GDNFبه همراه (گیرنده آلفا/گیرنده کیناز)GFRα1/Retدر حفاظت از سیستم عصبی ونروتوژنیک نقش دارد ومسیر Mapk/Erk (چرخه گلوتامات- گلوتامین که موجب جذب گلوتامات می شود)را تحریک می کند که مانع از مرگ سلولی ناشی از NMDAمی شودGDNF. در تعامل با گیرنده هایGFRα1/Ret در سطح سلول، موجب بقای میکروگلیال شده وفعالیت فاگوسیتوز را بهبود می بخشد .فعال سازی میکروگلیال موجب تولید GDNFمی شود .که این امر موجب بقای DAمی شودوفعالیت GPX-1را افزایش می دهد وآن را فعال می کند که این امر خواص حفاظتی GDNFرا با مهار استرس اکسیداتیو تقویت می کند وفاکتور رشد برای کمک به یادگیری وتقویت حافظه گزارش شده است (27). GDNF دارای خواص احیا کننده برای سلول های مغز است و به عنوان پتانسیل درمان برای بیماری پارکینسون نشان داده شده است. (44) . پیری با کاهش در عملکرد پاسخ های گیرنده بتا آدرنرژیک در مخچه در ارتباط است. گزارش شده سلول فاکتور نروتروفیک مشتق از گلیال (GDNF)،ازانحطاط نرون های نروآدرنرژیک به دنبال ضایعات اعصاب جلوگیری می کند . فعالیت بدنی موجب کاهش مقدار قابل توجهی اکسیژن در کل بدن و به خصوص در ماهیچه های اسکلتی می شود.بخش کوچکی از اکسیژن(2-5٪)به اکسیداتیو متوسط تبدیل شده و موجب تغییرات بیوشیمیایی و آسیب بافت می شود.کاهش فعالیت سیستم آنتی اکسیدان می تواند باعث افزایش اکسیداتیو در طی ورزش شود .تمرین بدنی باعث افزایش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان ماهیچه ای و کبدی و تسهیل مقدار حذف ،گونه های اکسیژن غیر فعال و کاهش سطح استرس اکسایشی می شود (65). در میان الگوهای ورزشی مختلف، فعالیت اختیاری روی چرخدوار، دوی اجباری تردمیل و حرکات مقاومتی عضلانی ، رایج ترین مدلهای ورزشی اتخاذ شده هستند.این ورزشها، جدا از مزایای بدنی خود، عملکرد شناختی را بهبود بخشیده و بازتوانی عصبی را بعد از آسیب مغزی، آسانتر میکنند(90).امروزه استفاده از مکمل های گیاهی افزایش چشمگیری یافته است.یکی از این گیاهان ازگیل ژاپنی است.گیاه ازگیل ژاپنی با ترکیبات فنولیک ، متابولیت های ثانویه ای هستند که به نوعی از طریق کاهش استرس اکسایشی کاهش دهنده ریسک چندین بیماری می باشند(80). اگر چه تحقیقات زیادی در رابطه با اثر تمرین بر پارکینسون انجام گرفته است اما هنوز طرحی که اثر همزمان تمرین اختیاری و عصاره هیدروالکلی گل گیاه ازگیل ژاپنی را به صورت پیش درمانی و پیشگیری از کاهش سطح GDNF در موش های مدل تجربی بیماری پارکینسون که بر اثر تزریق 6-هیدروکسی دوپامین به داخل بطن سمت راست مغز ایجاد شده باشد صورت نگرفته است. همچنین طول مدت تمرینات در تحقیقاتی که از نوع اختیاری آن استفاده کردند، کوتاه بوده است. لذا محقق در نظر دارد به این پرسش پاسخ دهد که :
1-آیا تمرین اختیاری روی چرخ دوار(wheel running) برسطح GDNF مخچه موش های پارکینسونی القائی توسط 6 هیدروکسی دوپامین (6-OHDA)”.اثر حفاظتی دارد ؟.
2-آیا مصرف عصاره گل گیاه ازگیل ژاپنی برسطح GDNF مخچه موش های پارکینسونی القائی، توسط 6 هیدروکسی دوپامین (6-OHDA)”.اثر حفاظتی دارد ؟.
3-آیا ترکیب تمرین اختیاری روی چرخ دوار و مصرف عصاره گل گیاه ازگیل ژاپنی، برسطح GDNF مخچه موش های پارکینسونی القائی، توسط 6 -هیدروکسی دوپامین (6-OHDA)”اثرحفاظتی دارد؟
4-آیا بین مقادیر GDNF مخچه ، گروههای تحقیق تفاوت وجود دارد؟
[1] -parkinson
[2] – dopamengic
[1] – sabestenia nigara
[2] – glial cell line-derived neurotrophic factor
امروزه مسأله ارتقاء سلامت افراد و فعال ماندن آنها در سنین بالا، مسئله جدی تلقی شده و دیگر به عنوان یک مفهوم تجملی مطرح نیست. افزایش طول عمر افراد این توقع را در آنان به وجود آورده است که سالهای بیشتری را در سلامت و فعالیت سپری نمایند، به نحوی که این مسأله، متصدیان را بر آن داشته است تا واژه امید به زندگی را با مفهوم امیدواری به زندگی سالم«نه به مفهوم نبود بیماری بلکه به معنای زندگی بدون محدودیت عملکردی» جایگزین نمایند(تابش، 1385). چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم«زنده ماندن» بود و چالش قرن حاضر«زندگی با کیفیت بهتر» میباشد. امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مسئله مهمتری تحت عنوان چگونه گذراندن عمر و به عبارتی کیفیت زندگی[1] مطرح شده است، که پرداختن به این موضوع ذهن صاحبنظران و محققین در امور ورزش و تربیت بدنی را به خود جلب کرده است(احمدی، سالار و فقیه زاده، 1383، Resnick et al, 2008). بازخوانی مفاهیم متعدد كیفیت زندگی منجر به ارائه تعریفی از سوی گروه كیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت[2] شده است. این تعریف برای درك فرد از موقعیت خود در بافتی از نظامهای فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدفها، انتظارات و استانداردها و علاقهمندی آنها ارائه شده است. در این نگاه كیفیت زندگی مفهومی فراگیر است كه سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر میگیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است. در واقع كیفیت زندگی در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی است كه در تعامل با یكدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت كه كیفیت زندگی مفهومی پویا است؛ چون ممکن است ارزشها، نیازها و نگرشهای فردی و اجتماعی در طی زمان در واکنش به رویدادها و تجارب زندگی دگرگون شوند. همچنین هر بعد از كیفیت زندگی میتواند آثار قابل ملاحظهای بر سایر ابعاد زندگی بگذارد(Newa & Taylor, 1992). به بیانی دیگر کیفیت زندگی بیانگر اثرات عملکردی عدم سلامتی و بر آیندهای آن بر درک فرد از جنبههای جسمانی، روانشناختی و اجتماعی زندگی فردی است(موسوی، 1381). لندرز[3](2005) سلامتی روان را به شرح زیر تعریف میکنند. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است. سلامت روان مفهوم انتزاعی و ارزیابی نسبی گری از روابط انسان با خود، جامعه و ارزشهایش است و نمیتوان آن را جدای از سایر پدیدههای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل میپردازد، میسازند. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیاست، انسانهایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ میکنند. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاهها و موضوعات مختلف مانند عدم وجود علایم احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آن را در بر میگیرد.
برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست باید سلامت درونی روانی را به حساب آوریم. سلامت روان ظرفیت رشد و نمو شخصی میباشد. و یک موضوع مربوط به پختگی است. سلامت روان یعنی هماهنگی بین ارزشها، علایقها و نگرشها در حوزه عمل افراد و در نتیجه برنامه ریزی واقع بینانه برای زندگی و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است. سلامت روان، سلامت جسم نیست بلکه به دیدگاه و سطح روانشناختی ارتباطات فرد، محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی به وسیله روان انجام میشود. سلامت روان ظرفیت كامل زندگی كردن به شیوهای است كه ما را قادر به درك ظرفیتهای طبیعی خود میکند و به جای جدا كردن ما از سایر انسانهایی كه دنیای ما را میسازند، نوعی وحدت بین ما و دیگران به وجود میآورد.سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق كردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، كه همراه است با درك واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال(موسوی، 1381). در زمینه ورزش و سلامت روانی[4] قبلاً تصور عموم بر این بود که فعالیتهای ورزشی برای سلامت جسمانی مفید است. امروزه بر این امر توجه شده که ورزش علاوه بر سلامت جسمانی، میتواند در ارتقای سلامت روانی نیز موثر باشد. ورزش نقش مهمی در سلامت روانی دارد؛ به طوری که در سال ۲۰۰۲ شعار سازمان بهداشت جهانی «تحرک رمز سلامتی»عنوان شده است(Landers, 2005). براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی سلامت عمومی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد، که بین این سه جنبه تأثیر متقابل و پویا وجود دارد. بنابراین، سلامت روان به عنوان یکی از ملاکهای تعیین کننده سلامت عمومی افراد در نظر گرفته میشود؛ که مفهوم آن عبارت است از احساس خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خود شکوفایی تواناییهای بالقوه فکری و هیجانی(World health organization, 2001). کرسینی[5](1999) سلامت روانی را حالت ذهنی همراه با سلامت هیجانی نسبتاً رها شده از نشانههای اضطراب و ناتوانی در برقراری روابط سازنده، مقابله با خواستهها و محرکهای تنش زای زندگی میداند. امروزه نمیتوان نقش کنترل هیجانها و جهت دهی به آنها را در داشتن سلامت روانی نادیده گرفت. از یک طرف در مطالعه سلامت روانی جوامع؛ همواره به هیجانها و عوامل مرتبط به آنها توجهی ویژه میشود؛ از طرف دیگر کاربرد هیجانها در تعلیم و تربیت و برنامههای یاد گیری اجتماعی و ورزشی نیز، امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا در قرن حاضر علاوه بر توجه به رشد شناختی و آموزشی و مهارتی؛ میبایست به رشد هیجانی افراد توجه نمود و آنها را برای همکاری و مشارکت در تصمیمگیری های مسؤلانه و مقاومت در مقابل فشار گروه همسالان آماده نمود؛ به گونهای كه نقش سازندهای در اجتماعی كه روز به روز بر دگرگونیهای آن افزوده میگردد، به عهده گیرند(حسن علیان، 1384). هوش هیجانی[6] به عنوان نوعی توانایی، عبارت است از ظرفیت ادراک، ابراز، شناخت، کاربرد و اداره کردن هیجانهای خود و دیگران. انتظار میرود افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند سازگاری اجتماعی و مهارتهای جتماعی بهتری را نشان دهند(Mayer & salovery, 1997). در حقیقت هوش هیجانی نوعی استعداد عاطفی است كه تعیین میکند از مهارتهای خود چگونه به بهترین نحو ممکن استفاده كنیم و حتی كمك میکند خرد را در مسیری درست بكار گیریم. از نظر
گلمن[7](1998) هوش هیجانی ظرفیت ما را در شناخت احساساتمان و احساسات دیگران تعیین میکند و كمك میکند تا ما در خودمان انگیزش ایجاد كرده و هیجانات خودمان را کنترل و اداره كرده و روابط خودمان را با یكدیگر به نظم و حساب درآوریم. در واقع هوش هیجانی شامل توانایی ما در ایجاد مهارتهای كافی در به وجود آوردن روابط سالم با دیگران و حس مسئولیتپذیری در مقابل وظایف میباشد. در پرتو این خصیصه هوش هیجانی علاوه بر افزایش احتمال شناخت صحیح و واقعبینانه هیجانها قدرت پیش بینی و میزان تسلط فرد افزایش مییابد و راهبردهای مقابله مؤثری برای مواجهه با موقعیتهای استرس زا از جمله استرسهای محیط کار و اجتماعی به كار میرود و ارزیابی فرد را از وقایع پیش آمده افزایش میدهد و باعث بالا بردن عملكرد میشود. در حالی كه پایین بودن سطوح هوش هیجانی باعث ارزیابی ضعیف و در نتیجه عملكرد پایین فرد میشود(Joseph et al, 2005؛ بشارت و همکاران، 1384). هوش هیجانی از طریق خصیصههای ادراک هیجانی؛ آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی؛ مدیریت هیجانها و با سازوکارهای پیش بینی، افزایش قدرت کنترل و تقویت راهبردهای مقابله کارآمد به فرد كمك میکند كه عملكرد خود را بهبود بخشد و باعث افزایش احتمال موفقیت او در زمینههای مختلف شود. بنابراین هوش هیجانی فاكتوری مهم است كه معلمان باید همزمان با كسب مهارتها و تواناییهای لازم برای موفقیت در زمینه کاری خود، این مهارت را نیز پرورش دهند(بشارت و همکاران، 1384). سازمان خدمات بهداشتی و انسانی آمریکا[8]، جهت ارتقاء سلامتی و کیفیت زندگی بر ورزش منظم، عدم مصرف سیگار، اجتناب از مصرف الکل، تغذیه مناسب وایمن سازی متناسب با سن تأکید میکند(Lee et al, 2005). تحقیقات نشان داده است که شرکت منظم در فعالیتهای بدنی و ورزش به افراد کمک میکند تا استقلال و تحرک خود را حفظ کنند، تکرار آسیبهای ناشی از سقوط و افتادن را کاهش دهند، تعادل و هماهنگیشان را بهبود بخشند و بتوانند قدرت و استقامت عضلانی را حفظ کنند و در نهایت از کیفیت زندگی مطلوبی بهرهمند گردند(Michael et al, 2009). سروری خراشاد(1384) طی تحقیقی نشان داد که افراد فعال در مقایسه با افراد غیر فعال در مؤلفههای سلامت ذهنی عمومی، محدودیت فعالیت بدنی، مشکلات سلامت روانی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی، انرژی و احساسات روانی و سلامت عمومی اختلاف معنیداری دارند و فقط در مؤلفههای مشکلات سلامت جسمی اختلاف معنیداری نبود. همچنین کیورنیا؛ تامبورینای و ولکات[9](2010) در تحقیقی که بر روی بیماران انجام داده بودند؛ گزارش کردند که گروههایی که در برنامه های تمرین بدنی شرکت کرده بودند؛ در مقایسه با گروه کنترل در ابعاد عملکرد فیزیکی، سلامت عمومی، سرزندگی و احساس حیات و درد بدنی امتیاز بالاتری در ابعاد کیفیت زندگی کسب کرده بودند. همچنین آنها خاطر نشان کردند که فعالیتهای بدنی هوازی و انجام فعالیت بدنی منظم توانایی ارتقاء کیفیت زندگی را دارد. موسسات نظامی به ارتش جمهوری اسلامی كه وظیفه حفاظت از تمامیت ارضی کشور را برعهده دارند، بیشتر متكی به سرمایههای انسانی بوده و میزان اثر بخشی آنان تا حدود زیادی به وجود این نیروهای سالم و كارآمد بستگی دارد كه از دانش و تخصص بالایی برخوردارند.عوامل گوناگونی وجود دارد كه میتوانند تخصص و دانش را تحت تاثیر خود قرار دهند و به آن لطمه وارد آورند. یكی از مهمترین عوامل اثر گذار فشار روانی و وجود هیجانهای کنترل نشده است كه در نهایت میتواند سلامت عمومی و کیفیت زندگی را به خطر اندازد(صادقی بروجردی، 1382). لذا ضرورت ایجاب میکند که به منظور حفظ اعتبار و ارزش این ارگان و کارکنان آن به عواملی که موجب عملکردهای نامطلوب محیطی، سازمانی و یا فردی میشوند، توجه نمود تا بتوان درک درستی از آنها به دست آورد و از طریق راهبردهای مناسب این عوامل را کنترل نمود. از طرف دیگر چنانچه که ملاحظه میشود مدلهای مفهومی «کیفیت زندگی» پدیدهای نسبتاً جدید هستند که اکثراً همراه با تفکر جدید درمورد اهداف توسعه بودهاند و اکثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه کیفیت زندگی در مورد بیماران و گروههای درمانی بوده است و کمتر در گروههای بدون سابقه بیماری و سالم صورت گرفته است. از این رو این پژوهش سعی دارد که با یک بررسی جامع مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار دهد و به سوالات پاسخ دهد که آیا بین سلامت روانی؛ کیفیت زندگی و هوش هیجانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت وجود دارد؟
[1] . Quality of life
[2] . World Health Organization Quality of life( WHOQOL)
[3] . Landers
[4] . Mental health
[5] . Corsini
[6] . Emotional intelligence
[7] . Golman
[8] . Health and Human Services American
. Courneya , Tamburrini & Woolcott
[1] . Quality of life
[2] . World Health Organization Quality of life( WHOQOL)
[3] – Goleman
ای باشد بر تحقیقات کاملتر و جامعتری که در خصوص معادن صورت خواهد گرفت.
1- كلیات و مفاهیم
1-1- کلیات
1-1-1- بیانمسئله
بررسی تطبیقی احکام معدن در فقه اسلام و حقوق ایران که هدف از این تحقیق احکام معادن از نظر فقهی و حقوقی است.
صنایع فلزی در فلات مرکزی ایران و تجارت مس، طلا و نقره بین ایلام و بین النهرین از زمانهای بسیار دور وجود داشته است. فیروزهای استخراجی از معادن نیشابور، از عمدهترین اقلام کالاهای تجاری در تمام مشرق باستان بوده است. برنزهای معروف لرستان و اکتشافات انجام شده در غرب، سیلک، مارلیک، حصار ترنگ تپه، شهر سوخته و بسیاری از نقاط با ارزش قدیمی به عمل آمده، نشان میدهد که بهرهبرداری از مواد خام و منابع کافی در فلات ایران دارهای سابقهای قدیمی است. ( مهشید لطیفی نیا، 1376، ص40)
سلیمان زنجان و زاج در خوانسار و کاشان، گوگرد در دماوند و شمال آمل و جوشقان و سرب همراه با نقره در خراسان و انگور آن انتشار یافت شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. ( مهشید لطیفی نیا، 1376، ﻫ ش ص40)
در دوران معاصر، برای نخستین بار امیرکبیر در سال 1267 فرمان آزادی به کارانداختن معادن را صادر نمود و اداره معادن را به میرزا جبار ناظر الهام سپرد و متعاقباً هر کس میتوانست به استخراج معدن که خود پیدا کرده بپردازد تا پنج سال، از مالیات دیوانی معاف بود. بدین ترتیب بهرهبرداری از معادن آغاز شد و میرآقاسی خان، معدن مس و آهن قراچه داغ را به کار انداخت و در مرتبه اول هشت خروار مس تولید نمود.
آهن در ماسوله گیلان، توسط استاد فتح اله به دست آمد و قطران در رحمت آباد گیلان تولید شد و در شاهرود نیز معدن زغال سنگ یافت شد.برای مدرسه دارالفنون، معدن شناسی متخصص از تمام رشتهها از کشور اتریش استخدام شد و ریشارد خان را به مدت دو ماه به کرمانشاه فرستادتا در مورد معادن آنجا تحقیق کند. ( مهشید لطیفی نیا ، 1376، ﻫ ش ص 41)
قبل از تشکیل مجلس، امتیازات مربوط به بهرهبرداری از معادن، اغلب توسط حکام پادشاهان به افراد خاصی اعطا میشد. در دوران قاجار، به علت مصادف شدن این دوران یا انقلاب صنعتی در اروپا، استفاده از مواد معدنی به نحوه فزآیندهای رشد کرد و اروپائیان تلاش زیادی برای بدست آوردن امتیاز بهرهبرداری از معادن نمودند و در این راه موفق به کسب امتیازات متعددی از پادشاهان وقت شدند؛ امتیازات معادن آهن و مس قراچه داغ که توسط فتح علی شاه به لیندزی اعطا شد، امتیاز استفاده از معادن ایران که در سال 1243 به یک معلم اتریشی به نام سالاوان اعطا شد و امتیاز رویتر که به موجب آن امتیازات اکتشاف و بهرهبرداری تمام معادن ایران از جمله نفت به یک انگلیسی به نام رویتر اعطا شد. تنها گوشه ای از امتیازاتی است که در این راستا به اجانب داده شده است. و این وضع تا زمان وقوع انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس ادامه داشت. پس از تشکیل مجلس، اعطای امتیازات مربوطه به بهرهبرداری از معادن عمدتاً بوسیله تصویب قانون به عمل میآمد و به مرور، قوانین جامعتری در مورد واگذاری معادن تصویب شد که این قوانین را در قسمت آتی بررسی مینماییم. (زارج، 1383 ص6)
شاید قدیمیترین سندی که در حکایت از وضع قواعد و مقررات ناظر بر بهرهبرداری از معادن در دوران معاصر وجود دارد. نظامنامهی معادن است که حسب آن در 24 ماده، مقرراتی در باب چگونگی اکتشاف و بهرهبرداری از معادن و مالیاتی که بر معادن تعلق میگرفت وضع گردیده بود. این نظام نامه در دورانی که «موتمن الملک» وزیر فواید عامه بوده است تنظیم شدکه طبق تصریح روز شمارتاریخ، نامبرده از آبان ماه 1286 تا اخر 1287 وزیر فواید عامه بوده است که احتمالاً تاریخ سند مربوط به همان سالها میباشد. ( مهشید لطیفی نیا، 1376، ه ش ص1)
قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام، مقرراتی راجع به وظایف حکام در قبال معادن دربرداشت. ولی اولین قانون که به صورت انحصاری، مقرراتی بر معادن کشور وضع نمود، قانون انحصار نمک مصوب 1288 بود که استخراج وفروش نمک در سه معدن، اعم از سنگ، آبی و در کلیه ممالک محروسه ایران را با دولت میدانست. از آن سال تا سال 1314، قانون جامعی در مورد معادن وضع نشده و صرفاً قوانینی که وضع میگردید، راجع به اعطاء امتیازات بهرهبرداری از معدن خاص یا انواعی از معادن به شخص یا اشخاص به خصوصی بود. به عنوان مثال میتوان قانون امتیاز نامه طلاشویی عراق مصوب 1289 و قانون قرارداد استخراج معدن اکسید روی جزیره هرمز مصوب 1290 را نام برد. در سال 1314ماده 161 قانون مدنی راجع به معادن تصویب شد که مقرر میدارد « معدنی که در زمین کسی واقع شده باشد ملک صاحب زمین است و استخراج آن تابع قوانین مخصوصه خواهد بود» ولی در این زمان قانون جامع و مخصوصی راجع به معادن وجود ندارد. در سال 1317 اولین قانون معادن به تصویب رسید که این قانون مشتمل بر 17 ماده بوده و مقرراتی راجع به تقسیم بندی معادن و قواعد و مقررات ناظر بر اکتشاف و بهرهبرداری از معادن را مقرر مینمود که به مدت 14 سال و تا سال 1331 لازم الاجرا بود که در این سال به موجب این قانون تأسیسات جدیدی مانند استخراج و فروش را ایجاد کرد که تا آن زمان سابقه ای از آنها در قوانین وجود نداشت. از آنجا که قانون مزبور، در اوایل انقلاب و در دورانی که دولت قصد داشت اداره امور را تحت کنترل خود درآورد، تصویب شد، مقررات آن نسبت به سایر قوانینی که تا آن زمان تصویب شده بود، اختیارات کمتری را برای بخش خصوصی در نظر گرفته و عملکرد چنین نهادهای ی را به صورت کامل تحت نظارت دولت قرار داده بود.
در سال 1377 پس از 17 سال حکم فرمایی معادن 1362 قانون معادن فعلی تصویب شد که ضمن حفظ حاکمیت دولت بر معادن، نقش موثرتری را برای بخش خصوصی در نظر گرفته ولی راجع به کلیات مقررات وضع شده در این قانون میتوان گفت که بازگشتی به قانون معادن 1336 صورت گرفته است و مواردی از قبیل پروانه اکتشاف، گواهی اکتشاف و پروانهبهرهبرداری در آن پیش بینی شده است.
در این تحقیق جهت رعایت اختصار در بیان، از نظام نامه معادن به نظام نامه، از قانون معادن مصوب 1317 به قانون معادن 1317، از لایحه قانون معادن مصوب 1331، به لایحه قانون معادن 1336 به قانون معادن 1336، از قانون معادن مصوب 1362، به قانون معادن 1362 و از معادن مصوب 1377 به قانون معادن 1377 یاد خواهیم نمود.