لکنت، اختلالی ماندگار است که بر پیشرفت و دستاوردهای شغلی، اجتماعی، تحصیلی و عاطفی افراد دارای لکنت تأثیر می گذارد (بلاداستین و کانچر[13]، 1995؛ به نقل از دهقان، 1385). این اختلال ترکیبی از گسیختگی کلمات، کشیده گویی، تکرار صدای اول کلمات، گیر و قفل است، اما هیچ یک از این ها به تنهایی لکنت نیست (هجده[14]، 1995؛ به نقل از دهقان، 1385). معمولاً لكنت در كودكان قبل از 8 سالگی شروع می شود که حدود 80-70 درصد آن ها بدون درمان های رسمی خاصی بهبود می یابند. حدود یک درصد از آنان، پس از 6 سالگی، در میان کودکان باقی می ماند و اگر تأثیر آن بر روی زندگی و فعالیت های روزمره افراد دارای لکنت مخرب نباشد، بسیار بارز و چشم گیر است (یاروس و کانچر[15]، 1995). سالیان متوالی تصور بر این بود که لکنت به دلیل اختلالات ساختاری مثل نقص در زبان یا حنجره است. با این وجود، مداخلات جراحی و دستکاری این اندام ها در بهبودی لکنت تاثیری نداشت. تا اینکه کارهای اورتون[16] (1927) و تراویس[17] (1931) در قرن بیستم باعث تحولی عظیم در درک لکنت شد. آن ها معتقد بودند که لکنت به دلیل فعالیت مغزی غیرطبیعی است. یافته های جدید پت اس کن[18] مغزی نشان داده است که در افراد دارای لکنت، کاهش فعالیت مغزی در نواحی قشر گفتار[19] و استریتوم[20] مشاهده می شود. تحقیقات مشابه نشان داده اند که نواحی گفتاری نیمکره چپ در افراد مبتلاء به لکنت، فعالیت کمتری در
مقایسه با نواحی مشابه نیمکره راست دارند.
سومر[21] (2002)، نشان داد که افزایش فعالیت در نیمکره راست در افراد دارای لکنت ممکن می باشد. علاوه براین، احتمال مشکل در زمان بندی بین نواحی قشری فرونتال[22] چپ و نواحی مرکزی که در گفتار شرکت دارند وجود دارد. بنابراین، با توجه به مطالب گفته شده، می توان به کارکردهای اجرایی اشاره کرد که یکی از عوامل مورد بحث مرتبط با لکنت است و به نظر می رسد به نوعی در آن نقش بازی می کند. پنینگتون و اوزونوف[23] (1996؛ به نقل از علیزاده، 1385) کارکردهای اجرایی را حوزه ای خاص از توانایی هایی می دانند که شامل سازمان دهی در فضا، بازداری انتخابی، آماده سازی پاسخ، هدف مداری، برنامه ریزی و انعطاف است. بارکلی[24] (1997؛ به نقل از علیزاده، 1385) نیز کارکردهای اجرایی را اعمالی دانست که فرد برای خود و برای هدایت خود انجام می دهد تا خودکنترلی، رفتار هدف مدار و بیشینه سازی پیامدهای آینده را به اجرا درآورد. بر اساس نظریه پیچیدگی و کنترل شناختی[25]، تحول کارکردهای اجرایی را می توان در قالب رشد وابسته به سن و در چارچوب حداکثر عملیات و قوانین پیچیده ای که کودک می تواند تدوین کند و برای حل مسئله مورد استفاده قرار دهد، درک کرد (زلازو[26] و همکاران، 2003؛ به نقل از علیزاده، 1385). منظور از کارکردهای اجرایی در این پژوهش، شامل بازداری پاسخ[27]، حافظه کاری[28]، سازماندهی و برنامه ریزی[29] می شود. آسیب در کارکردهای اجرایی می تواند بر همه جنبه های گوناگون رفتاری، شناختی، اجتماعی و ارتباطی اثری مخرب و سوء بر جا بگذارد (دیویس و برنز[30]، 2001؛ استری هورن[31]، 2002، نوبر و اوریلی[32]، 2004؛ جانسون[33] و همکاران، 2003). حافظه کاری یکی از انواع حافظه است که شامل سه جزء لوح دیداری – فضایی[34]، اجرا کننده مرکزی[35] و مدار واج شناختی[36] می باشد. در این بین، مدار واج شناختی شامل اندوزش کوتاه مدت و مرور اطلاعات درون داد کلامی می شود که در درک گفتار و و نیز فرایند دریافت، تجزیه و تحلیل و پردازش عناصر صوتی زبان شرکت می کند (بدلی، 2003؛ باجاج[37]، 2007). بدلی به منظور تبیین رابطه ی بین حافظه بلند مدت، حافظه کوتاه مدت و سایر فرایندهای شناختی، مدل حافظه کاری را ارائه نموده است (بدلی، 2007). طبق نظر وی، به منظور بازیابی اطلاعات از حافظه ی بلند مدت وارد حافظه کاری شده و پس از انجام محاسبات لازم در این حافظه، نتیجه ی بازیابی شده از حافظه ی کاری منتج به یک رفتار خواهد شد (بدلی و همکاران، 2009).
یکی از مشکلات امروزه واحدهای تولیدی چگونگی توزیع کارانه بر اساس یک معیار مناسب است. در واقع علی رغم اینکه فلسفه وجودی اجرای طرح کارانه ایجاد انگیزش در کارکنان است، اما متعاقب پرداخت کارانه در بسیاری از سازمان ها شاهد کاهش تولید و افزایش ضایعات هستیم که علت عمدهی آن عدم وجود معیار مناسب جهت پرداخت کارانه است(عالم تبریز، 1381). در نتیجه یکی از مهمترین گام های ارزیابی عملکرد به منظور اندازه گیری عملکرد کارکنان و تخصیص کارانه، تعیین شاخص ها و معیارهای تخصیص کارانه است. در خصوص معیارهای مناسب تخصیص کارانه در صنایع مختلف تحقیقات بسیاری انجام شده است اما پروژه های ساختمانی به دلیل ماهیت موقتی بودن و آشکار نبودن پیامد و ثمره کاری هر فرد مشابه با برای مثال کارکنان یک کارگاه یا کارخانه قطعه سازی کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در صنعت ساختمان،افراد جزو دارایی های اصلی شرکت ها هستند. بنابراین شرکت ها باید برنامه هایی برای جذب و نگه داشت کارکنان اجرا کنند. یک طرح جبران خدمات و تشویقی درست ساختار یافته به سازمان این اجازه را می دهد تا زحمات کارکنان را بر اساس عملکرد شرکت جبران کند. یک نکته مهم در طراحی چنین مکانیسم هایی هم راستایی اهداف شرکت با کارکنان است. در صنعت ساختمان با توجه به اهمیت نیروی انسانی، اهداف یک بسته تشویقی می تواند شامل جذب بهترین کارکنان، نگه داشت کارکنان با عملکرد بالا، انگیزه بخشیدن به کارکنان برای عملکرد عالی و ایجاد یک مزیت رقابتی برای شرکت باشد(وانگ[1] ، 2004). مدت زمانی است که استفاده از چنین طرح هایی در برخی از پروژه های ساختمانی بزرگ کشور متداول شده است. از این رو تحقیق حاضر سعی دارد تا ب
ا استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته که برای تحقیقات اکتشافی مناسب هستند با خبرگان این حوزه، معیارهای مناسب تخصیص کارانه در پروژه های ساختمانی را شناسایی کند. اما برای تخصیص کارانه باید توجه داشت که مشاغل به صورت تقریبی همیشه بیش از یک معیار یا ابعاد شغلی دارند. همچنین بعضی از معیارهای شغلی ممکن است اهمیت بیشتری برای سازمان داشته باشند و اوزانی که به معیارهای مختلف در یک شغل داده می شود، نشان دهنده اهمیت نسبی آن ها می باشد(متیس و جکسون[2] ، 1388). این مسئله باعث می شود تا اولویت بندی معیارهای تخصیص کارانه با توجه به اهداف سازمان و مدیران پروژه اهمیت زیادی داشته باشد. مطالعه حاضر نیز قصد دارد پس از شناسایی معیارهای تخصیص کارانه در پروژه های ساختمانی با استفاده از یک رویکرد ترکیبی به بررسی روابط درونی و ارتباطات میان معیارهای تخصیص کارانه پرداخته و آن ها را اولویت بندی کند.
1-2 تعریف مسأله و بیان موضوع اصلی:
بی شک از جمله روشهای موثر برای ایجاد انگیزه و بهبود بهره وری در کارکنان و عملکرد یک سازمان وجود یک نظام جبران خدمات و پاداش متناسب با بودجه و درآمدها است. مجموعه ارزیابی عملکرد و نظام پاداش و دستمزد موثر ،مدیریت عملکرد یک سازمان را شکل می دهد.انتخاب یک سیستم پاداش موثر به روشهای مختلفی صورت می گیرد که یکی از این روشهای تشویقی ، روش پرداخت مبتنی بر عملکرد است.کارانه نیز یکی از انواع پرداخت بر مبنای عملکرد است که در بخشهای گوناگون صنعت اعم از دولتی و خصوصی ،اشکالی از آن موجود است.
مسکن بعنوان یکی از نیازهای اولیه و اساسی معیشتی و حیاتی انسانها و خانوارهای یک جامعه بطور خاص و صنعت ساختمان و مشاغل وابسته در اقتصاد امروز کشور ما دارای جایگاه ویژه ای است.این صنعت ، سهم 14.2 درصدی از شاغلین کل کشور بر اساس آمار سال1389 را منهای بخشی از بخش خدمات که غیر مستقیم با آن مرتبط است به خود اختصاص داده است و یکی از کسب و کارهای پررونق به شمار می رود. تحویل به موقع پروژه ها خصوصا در بخش انبوه سازی ضمن برخورداری از اهمیت خاص خود در میزان سود دهی پروژه ، از لحاظ نوسان بهای مصالح و دستمزد کارهای تخصصی و مطابقت با برنامه های زمان بندی مقرر در قراردادها ، از جنبه سیاسی نیز دارای آثار قابل توجهی در کسب رضایت مردمی و پایداری اقتصادی می باشد.
مواردی که در این پژوهش به آنها پرداخته خواهد شد عبارتند از:
1-معرفی انواع روشهای تشویقی فردی و گروهی ،پرداخت مبتنی بر عملکرد، کارانه و …و تاثیر آن بر بهره وری با استفاده از منابع روز .
2- پرداختن به صنعت ساختمان و نقش و جایگاه آن در اقتصاد کشور و جهان، اولویتهای موجود در پرداختهای مربوط به دستمزد پرسنل،تاثیر نظام تشویقی مناسب و تاثیر آن در بهره وری و سودآوری پروژه های ساختمانی.
3-شناسایی ذینفعان و تعیین و تبیین اولویتهای مورد نظر مدیران ارشد و صاحبان شرکتها در خصوص ردیف فوق و تهیه و تنظیم پرسشنامه ها و فرمهای نظرسنجی متناسب جهت کسب داده های مورد نیاز برای طراحی سیستم کارانه مطلوب به کمک مطلوبترین روش از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره.
4- تهیه پرسشنامه ها و فرمهای نظرسنجی جهت کسب داده های مورد نیاز جهت تعیین و تبیین موارد و اولویتهای مد نظر کارکنان در روش انتخابی.
علم نانو به مطالعه و بررسی مواد در ابعاد اتم و مولکول یعنی ابعادی در حدود 1 تا 100 نانومتر میپردازد.در این ابعاد، اثرهای مکانیک کوانتومی اهمیت پیدا می کند. با کاهش اندازهی سیستم، پدیدههای فراوانی که به دلیل اثرات مکانیک کوانتومی و مکانیک آماری در این ابعاد است، نمایان می شوند. مثلاٌ خواص الکترونیکی جامدات با کاهش اندازهی ذرات به طور چشمگیری تغییر میکند. این اثرات در مقیاس 100 نانومتر و کوچکتر نمایان می شود. همچنین خصوصیاتمکانیکی، الکتریکی و اپتیکی نسبت به حالت ماکروسکوپی سیستم تغییر میکند.
نیمرساناها امروزه به طورگستردهای درعرصه علم و تکنولوژی به کار برده میشوند.نیمرسانا مادهای است کهرسانندگی الکتریکی آن بین فلزات وعایق ها قراردارد. نیمرساناها شالودهیالکترونیک حالت جامدهستندودرقطعات الکترونیکی واپتوالکترونیکی کاربرد دارند.
مطالعهیاولیه صورت گرفته درزمینهیخصوصیات فیزیکی نیمرساناها درمورد ساختارهای همسان[1] مثل ژرمانیوم، آرسناید، سلسیوم وغیره بود. اما به تدریج مشخص شد که ساختارهایی که ازپیوند دو یا چند نیمرسانا تشکیل شده باشند، رفتارهای بسیار جالبی ازخود بروزمیدهند.این ترکیبات راساختارهای ناهمسان[2] مینامند. ساختارهای ناهمسان مبنای بسیاری از دستگاههای پیشرفتهی نیمرسانای امروزی هستند.مزیت این ساختارها امکان کنترل دقیق روی حالتها وحرکت حاملهای بار است. دیودهای پیوندی و ترانزیستورها ، قطعاتی که امروزه تقریبا در تمام دستگاههای الکترونیکی به کار برده میشوند، ازساختارهای ناهمسان نیمرسانا ساخته میشوند.
پیوند دونیمرسانا، دریک بلورانجام میشود. یعنی ثابت شبکهی هردو بلور یکسان است اما گاف انرژی[3] وضریب شکست متفاوتی دارند.دراین ساختارهای ناهمسان نیمرسانا، تفاوت درگاف انرژی دو ماده سبب محدودیت فضایی الکترون وحفره میشود.همچنین ازخصوصیت تفاوت ضریب شکست میتوان درتشکیل موج برهای نوری استفاده کرد.
امکان کنترل رسانندگی یک نیمرسانا به وسیله تغلیظ[4]باناخالصیهای مختلف باعث شد تا الکترونیک نیمرساناها ظهور پیدا کند.ساختارهای ناهمسان نیمرسانا نیزامکان حل مشکلات کلی در کنترل پارامترهای اساسی بلور نیمرسانا،ازجمله قابلیت تحرک حاملها و جرم موثر، گاف انرژی، ضریب شکست وطیف انرژی الکترون را فراهم آورد]1[.
تحقیقات سیستماتیک در مورد ساختارهای ناهمسان، در اوایل دههی 1930 درمؤسسهی Physicotechnical شروع شد. از آن زمان تا به حال پیشرفتهای زیادی صورت گرفته است ومنجر بهساخت قطعاتی با کارایی بالا، ازجمله وسایل کاربردی مثل لیزرهای نیمرسانا، دیودهای گسیل کنندهی نور (LED)[5]، آشکارسازهای نوری[6]،سلولهای خورشیدی[7]وغیره شده است]7-2[.
با کاهش ابعاد مواد نیمرسانا یعنی تولید ساختارهای ناهمسان با لایههایی درحد نانومتر میتوان از خاصیت کوانتیدگی حرکت الکترونها استفاده کرد. پیشرفتهای صورت گرفته درزمینهی رشد بلورهای نیمرسانا از قبیل برآرایی باریکهی مولکولی[8] ونشست بخار شیمیایی فلز آلی[9] این امکان را فراهم آورد تا بتوان نیمرساناهایی با ابعاد نانو و با دقت واحدهای اتمی ساخت]9-8[.
این ساختارهای فوق ریز، سیستمهای کوانتومی نامیده میشوند و ازآنجا که اغلب خواص فیزیکی یک سیستم به ابعاد آن وابسته است انتظار میرود که خواص فیزیکی این ساختارهای فوق ریز نسبت به ساختار کپهای[10] کاملا متفاوت باشد. در سالهای اخیر مطالعات بسیاری در زمینهی بررسی خواص فیزیکی این ساختارها بهصورت تجربی و نظری صورت گرفته است. بررسی این ساختارهای کوانتومی نه تنها به خاطر خواص الکترونی و اپتیکی جالب آنها، بلکه به علت کاربردشان در قطعات الکترونیکی و ابزارهای نوری توجه بسیاری را به خود جلب کرده است] 6-3[.
با اعمال پتانسیل محدودکننده بر این ساختارها که به کمک ساختاری با گاف انرژی متفاوت به وجود میآید و با کاهش ابعاد این مواد در یک، دو و سه بعد به چاه کوانتومی دو بعدی، سیم کوانتومی شبه یک بعدی و نقاط کوانتومی شبه صفر بعدی خواهیم رسید. به این اثر، اندازه کوانتومی گفته میشود.اثر اندازه کوانتومی در ابعاد پایین به صورت تئوری و تجربیمطالعه شده است. همچنین تحقیقات روی ساختارهاینیمرسانابا حضور ناخالصی بسیارمهم است زیرا خصوصیات اپتیکی و الکتریکی و گرمایی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. کنترل بینظیر روی پارامترهای اساسی این ساختارها قطعاتی با کارایی بالا، از جمله انواع لیزرهای چند ساختاری دوتایی، ترانزیستورها و غیره را به وجود آورده است.
سوانح طبیعی در جایجای کره خاکی در فصلهای مختلف سال رخمیدهند، قربانیان بسیاری بر جایمیگذارند و خسارت مالی زیادی را به دولتها تحمیل میکنند. بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله، سونامی، طوفانهای شدید، گردبادها، برخورد شهاب سنگ با زمین و غیره هستند. هر یک از این حوادث طبیعی با توجه به شدتی که دارند و مکانی که در آن رخمیدهند، عواقب متعدد و زیانباری خواهندداشت و به همین دلیل آمادگی در مقابل آنها، برنامهریزی، پیشبینی و اقدامات پیشگیرانهی لازم در این موارد بسیار حیاتی و مهم هستند. در ادامهی این فصل، ابتدا به مفاهیم مختصری درباره فاجعه و مدیریت آن، لجستیک بشردوستانه و تفاوت آن با لجستیک بازرگانی و سپس به بررسی ضرورت موضوع مطرحشده در این پایاننامه و تعریف مساله میپردازیم.
شکل1- 1 – تأثیر ویرانگر سیلاب.
شکل1- 2- تأثیرات مخرب زلزله و خسارات جانی و مالی ناشی از آن.
همانگونه که گفتهشد، فجایع خسارتهای جانی و مالی بسیاری را به جوامع و ملل وارد میآورند. لذا داشتن برنامهریزی لجستیک اضطراری مناسب برای رویارویی با تهدیدهای طبیعی و مدیریت بحران از مسایل ضروری محسوب میشود. ماهیت اینگونه حوادث، غیرمترقبه بودن و غیرقابل پیشبینی بودن آنها، با وجود پیشرفت علم و تکنولوژی است، که این مورد در دسترس بودن طرحهای پیشگیرانه و پاسخ اورژانسی پس از وقوع حادثه را بسیار مهم میکند، به طوری که باید منابع محدود در اختیار را به صورت بهینه به مردم آسیبدیده اختصاص دهیم تا نیازشان، در بیشترین حد ممکن برآوردهشوند.
کشورمان از جمله کشورهایی است که در آن حوادث طبیعی از قبیل سیل و زلزله با شدتهای مختلف رخ دادهاست و خسارتهای مالی و جانی بسیاری را به بار آورده است. به وضوح برنامهریزی در مورد پاسخ اورژانسی به بحران پس از فاجعه از اهمیت بالایی برخوردار است و باعث کارایی و اثربخشی هرچه بیشتر عملیات امدادرسانی میشود.
شکل1- 3- توزیع کالا و امداد رسانی به مصدومان پس از وقوع حادثه.
شکل1- 4- عملیات لجستیک امدادی پس از وقوع حادثه.
وجود طرحها و برنامهریزیها برای رویارویی با پیامدهای فاجعه به همراه ارتقای سطح آگاهی عمومی مردم به کاهش خسارات جانی و مالی وارد شده منجر میشود، این یک هدف اصلی پاسخها و واکنشهای امدادی است. نکته مهمی که در طراحی این طرحها باید مورد توجه قرارگیرد، این است که ماهیت سوانحی نظیر زلزله به گونهای است که واکنش به آن باید با سرعت بالا و در زمان کوتاه صورت پذیرد. به عبارت دیگر، در یک چنین شرایط اضطراری و پیچیدهای، تصمیمگیرنده باید با سرعت و به صورت موثر عملیات امداد و نجات را انجام دهد و به وضعیت مصدومان و آسیبدیدگان رسیدگی کند. برای نیل به این هدف مهم و انجام اقدامات در زمان مناسب، دسترسی به یک برنامه کارا و سیستماتیک از پیش تعریف شده که در آن همه فعالیتهای لازم، توالی و ارتباطات آنها مشخص شدهباشند ضروری به نظر میرسد. یکی از این فعالیتها که از اهمیت فراوانی نیز برخوردار است، برنامهریزی لجستیکی برای حمل ونقل اقلام ضروری مورد نیاز مناطق آسیبدیده است.
از اینرو، با توجه به نقش مهم لجستیک در واکنش به سانحه میتوانگفت لجستیک مناسب بهدلیل افزایش هماهنگی در نقل وانتقال تحویل اقلام مورد نیاز میتواند بهبود فراوانی را در واکنش به حوادث طبیعی به همراه داشته باشد. به همین دلیل، در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی در این زمینه انجام شدهاند که عمده آنها را در فصل آتی بررسی میکنیم.
نکته مهمی که باید در برنامهریزی لجستیکی واکنش به سانحه مورد توجه قرارگیرد، پویایی و غیرقطعی بودن اطلاعات مرتبط با تقاضاها و تأمین است که در بسیاری از پژوهشهای انجام شده مورد توجه قرار نگرفته است. وجود مواردی از این قبیل موجب شده که از کارایی آنها برای پیادهسازی کاسته شود. با توجه به مطالب یاد شده، در این پایاننامه مدل فازی چندهدفی برای برنامهریزی لجستیک عملیات امدادرسانی به نواحی آسیبدیده، ارایه میشود.
شهرنشینی، به طور کلی به عنوان روند رشد در نسبت جمعیت ساکن در مکانهای شهری که با رشد بالای جمعیت در داخل شهر و مهاجرت مردم از مناطق خارج، عمدتاً روستایی به شهری، همچنین تبدیل مداوم کاربری اراضی کشاورزی به شهری است، مشخص می شود. در دهه های اخیر، رشد اقتصادی در شهرها سبب جذب مداوم ساکنان جدید به شهرها شده است به طوری که طی 25 سال آینده، حدود 2 میلیارد جمعیت جدید به شهرهای کشورهای درحال توسعه اضافه خواهد شد و توسعه صنعتی در مناطق شهری بزرگ نیز باعث استفاده بیش از حد از منابع می گردد. در کشورهای در حال توسعه، شهرهای بزرگ نسبت به شهرهایی که در سایر نقاط جهان قرار گرفته اند، با نرخ رشد بالاتری گسترش می یابند(Pradhan and Perera 2005).
با وجود اینکه تراکم در برخی شهرهای کشورهای در حال توسعه از تراکم شهری در کشورهای توسعه یافته بیشتر است، اما درکشورهای در حال توسعه، شهرها از پایداری کمتری نسبت به همتایان توسعه یافته خود برخوردارند( Richardson,2000). در واقع ریشه نگرش توسعه پایدار به نارضایتی از نتایج توسعه و رشد اجتماعی – اقتصادی در شهرها بر می گردد. در تمامی تعاریف مربوط به پایداری مبحث ارتقاءکیفیت زندگی ضمن در نظر گرفتن طرفیت تحمل محیط زیست و پاسخ گویی به نیاز های نسل حاضر بدون ایجاد محدودیت برای امکانات نسل آینده در راستای تأمین نیازهایشان مدنظر می باشد(صرافی، 1375). علاوه بر این می توان چنین عنوان نمود که ایده پایداری مفهومی است که چهار مؤلفه زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را مورد توجه قرار می دهد( بحرینی ،1380).
روش های تحلیل و ارزیابی مسائل درGIS به دو دسته داده مبنا و دانش مبنا تقسیم می شوند. در روش های دانش مبنا بکارگیری و تلفیق داده های ورودی به وسیله کارشناسان و متخصصان تعیین می شود و این مدل ها عمومیت بیشتری نسبت به مدل داده مبنا دارند.
سیستم استنتاج فازی(FIS )، سیستمی دانش مبنا میباشد که با استفاده از مجموعه ای از قوانین و بکارگیری متغیر های زبانی(مانند خوب، متوسط، ضعیف و…) به عنوان ورودی، آن ها را به روابط های ریاضی تبدیل می کند و قادر به استخراج نتیجه گیری صحیح از این داده ها می باشد.كل سیستم استنتاج فازی، بر پایه قوانین “اگر، آنگاه ” استوار است كه روابط مختلفی را میان متغیرهای ورودی و خروجی بر قرار می سازد. در این تحقیق معیارهای موثر در پایداری کاربری ها نظیر امنیت در برابر زلزله، سازگاری کاربری ها و دسترسی به خدمات، به صورت توابع فازی به عنوان متغیرهای ورودی وارد سیستم FIS شده و با استفاده از قوانین موجود در پایگاه دانش، خروجی های مناسب که در واقع درجه تناسب هر منطقه نسبت به وضعیت ایده آل از نظر توسعه پایدار می باشد، بدست خواهد آمد. همچنین حساسیت نقشه های خروجی به معیارهای ورودی نیز تحلیل می گردد.
3-1- ضرورت تحقیق
در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد صنایع، در شهر ها مسایل و مشکلات گوناگونی را به وجود آورده و ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است.این تحولات جدید شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها مشکلات بسیاری از جمله تخریب محیط زیست، کاهش فضاهای سبز، کاهش سرانه های مسکونی،آموزشی، درمانی و ناسازگاری کاربری ها و عدم دسترسی مناسب ساکنان آنها به خدمات را برای شهرنشینان و به وجود آورده است. با رشد سریع جمعیت جهان و تمرکز آن در شهرها،مفهوم توسعه پایدار شهری به عنوان مؤلفه اساسی تاثیرگذار بر چشم انداز بلندمدت جوامع انسانی مطرح گردید. در واقع مطرح شدن توسعه پایدار به عنوان یکی از استراتژی های اصلی قرن بیست و یکم نیز ناشی از اثرات شهرها بر گستره ی زیست کره و ابعاد مختلف زندگی انسانی است و بدون شک بحث از توسعه ی پایدار بدون توجه به شهرها بی معنی خواهد بود.
شهر تهران به عنوان پایتخت كشور مراحل رشد و توسعه خود را بسیار سریع تر از آهنگ طبیعی طی نموده است، چنانكه علی رغم رشد سریع جمعیتی، مساحت و وسعت این شهر نیز از رشد سریعی در دهه های اخیر برخوردار بوده است(قرخلو،1388). تهران براساس معیار سازمان ملل متحد تنها كلان شهر كشور محسوب می شود كه با سهم 25 درصدی در تولید ناخالص داخلی، بیش ترین سهم را در ارایه ی خدمات، جمعیت متخصص، ساختمان سازی و حركت توسعه ای كشور بر عهده دارد. این مجموعه شهری براساس آمار سرشماری سال 1385 دارای 8/7 میلیون نفر جمعیت شهری است، كه سهم قابل ملاحظه ای از توان علمی، تخصصی، صنعتی و حركتی كشور را به خود اختصاص داده اند و انتظار می رود كه در زمینه تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستی آنها برنامه ریزی های لازم انجام گردد. بنابراین، بستر سازی بر تحقق رشد شهرها و در نهایت، رشد كشور ضروری جلوه می كند.
در شهر تهران به دلیل عدم توجه به قانون و در پاره ای از موارد عدم وجود قانون، عدم نفوذ شهرداری در تعریف حوزه، بی توجهی به نحوه استفاده از اراضی در حاشیه شهر، دفع نامناسب فاضلاب شهری،مهاجرپذیری بالا و ناهمگونی ساکنین در مناطق مختلف شهری، ناکارآمدی حمل و نقل عمومی و توزیع نامتعادل خدمات رسانی شهری، پیامد هایی از جمله عدم اجرای صحیح برنامه ها و تعریف کاربری ها با توجه به طرح های مصوب،اختلال در نظم شهری، ایجاد بافت های ناهمگن به ویژه در حاشیه شهر، مشکلات زیست محیطی و نارضایتی شهروندان را به دنبال دارد(مجابی و همکاران، 1390).
با توجه به اینکه هر ساله جمعیت زیادی از دیگر شهرهای ایران به شهر تهران و به ویژه مناطق حاشیه ای مهاجرت می کنند، این مناطق با مشکلاتی از جمله گسترش رشد شهری، کمبود زمین، پایین آمدن کیفیت زندگی، عدم دسترسی مناسب به خدمات شهری، آلودگی های متعدد و تخریب محیط زیست روبرو می گردند که باعث کاهش پایداری این نواحی شده است.بنابراین نیاز است در جهت افزایش پایداری این مناطق برنامه ریزی و اقدامات لازم را انجام داد.
سهولت استفاده از روش های فازی و منطق مناسب آن می تواند بهبودی مناسب در روش های مورد استفاده در سنجش توسعه یافتگی ایجاد نماید. به علاوه یانیس و آندریانت بر این باورند که با توجه به دقیق نبودن مفهوم توسعه، کاربرد محاسبات فازی مطلوب تر است(عمرانی، پیری، 1389). این منطق در جاهایی که نمی توان فرمول ریاضی دقیق برای حل مسألة دقیق ارائه داد، کاربرد بسیار زیادی دارد. مجموعه های فازی به صورت گسترده ای در جمع آوری اطلاعات مدل سازی، تجزیه و تحلیل، بهینه سازی، کنترل ، تصمیم گیری و نظارت استفاده می گردد(Wang, 2000). توسعه پایدار در شهر تهران حول محورهای متعددی قابل بررسی است. لذا با توجه به رهیافت فوق، این تحقیق با عنوان: بکارگیری سیستم استنتاج فازی در تحلیل کاربری های شهری با رویکرد توسعه پایدار تبیین می گردد.
[1]. Linguistic