تجاری سازی مقوله مهمی هم در تئوری و هم در عمل است. بحران رقابت دهه 70 و 80 در ایالات متحده، نه بحران خلق ایده های علمی و تکنولوژیک نوین که بحران تبدیل کردن آنها به کاربردهای تجاری بود. ابتکارات بدون کاربرد یا با کاربرد محدود ممکن است تا حدودی برای شخص مبتکر و یا جامعه مفید باشد اما اهمیت آن زمانی مشخص می شود که این ابتکارات به صورت کاربرد تجاری در آیند (شان،2001).
تجاریسازی، که یکی از ارکان موفقیت کسب و کارهای نوپا می باشد، در بین مبتکرین ایرانی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و اگر برخی از آنها به فرآیند تجاری سازی توجه می کنند، این توجه سطحی بوده و عمیق نمی باشد. متاسفانه در کشور ما در زمینه تجاری سازی تکنولوژی کوتاهی زیادی تا بحال صورت گرفته و حتی از لحاظ پژوهشی نیز به آن توجه درخوری نشده است. در فرآیند توسعه تکنولوژی، یکی از مراحلی که در کشورهایی مثل ایران به آن کم توجه شده، مرحله تجاری سازی تکنولوژی می باشد. در کشور ما بعلت وجود نیروی انسانی خوش فکر و خلاق، ایده های خوبی در مرحله تحقیقاتی (چه در سطح دانشگاهی و چه در سطح تجربی و کارگاهی) ارائه می شود، اما متاسفانه اکثرا در همان حد متوقف شده و مراحل بعدی برای وارد کردن ایده ها به مرحله تولید، انجام نمی گیرد. بعد از انقلاب نیز تلاش های زیادی در این جهت صورت گرفته ولی به نظر می رسد به دلایل ریشه ای نهفته در اقتصاد کشور و سایر معضلات ساختاری، سیاسی و غیره آن، هنوز مرحله تجاری سازی نهادینه نشده است. مشکلات اقتصادی و معیشتی و عدم اشتغال با وجود درآمدهای قابل توجه نفتی و سایر مزیت های ملی نشان از این معضلات ریشه ای می دهند .
فرآیند تجاری سازی برای تبدیل مواد خام و یا پژوهش های دانشگاهی به فناوری های اقتصادی و کاربردی لازم است. به ویژه در کشورهای جهان سوم که به دلیل عدم توانایی در تبدیل ایده های پژوهشی و علمی به فناوری های کاربردی به تجاری سازی توجهی ندارند. با اینکه ایران کشوری است که خلق ایده در آن زیاد است اما نمی تواند به طور کارا و موثری برای استفاده این ایده ها در صنایع و در حالت کاربردی سرمایه گذاری کند و به دانشگاهیان و محققین بها و انگیزه کافی برای خلق ایده و تجاری سازی آن نمی دهد.کشور ما به دلیل عدم مطابقت بین استراتژی ها و راهبردها و نیازهای صنایع نتوانسته است تجاری سازی را به طور موفقی به مرحله اجرا درآورد. از آنجایی که در بسیاری از سازمان ها تجاری سازی فناوری امری مشکل در فرآیند توسعه فناوری و نوآوری است این سوال پیش می آید که فعالیت این حوزه چگونه باید باشد؟ما باید با ایجاد هماهنگی و یکپارچه سازی بین فعالیت ها در حوزه صنعت و دولت و همچنین حوزه های علمی و تحقیقاتی میزان موفقیت تجاری سازی را ارتقا دهیم. به ویژه باید نقش دولت در این فرآیند تعدیل شده باشد. . از آن جا که سرمایه گذاری دولتی در بخش R&D ، شرکت ها و نهادهای خصوصی ،و پایه تحقیقاتی قوی نقش مهمی را در انتقال تکنولوژی و تجاری سازی ایفا می کنند پس برای پیشبرد تجاری سازی در صنایع کشورمان نیز باید در مرحله اول به این امور توجه کرد و همچنین یکی از عواملی که باید مورد توجه قرارگیرد ارتباط میان دانشگاه و صنعت است که متاسفانه توجه لازم به آن نمی شود.در کنار این عوامل، بایستی به سیستم نوآوری بخشی و همچنین سیستم نوآوری باز نیز توجه نمود.
نظام نوآوری بخشی همانطور که از آن پیداست، تمرکز این دیدگاه بر یک بخش است و آن را به عنوان هسته اصلی تحلیل خود در نظر میگیرد. در واقع تفاوتهای ماهیتی و ساختاری بخشهای مختلف فناورانه باعث میشود که این ایده به ذهن برسد که ارزیابی و تحلیل نوآوری در سطح بخشی بسیار کاراتر خواهد بود. برسچی و مالربا این مفهوم را برای ارزیابی و تحلیل نوآوری در سطح بخشی ارائه دادند و آن را تحت عنوان نظام بخشی نوآوری و تولید، اینگونه تعریف کردهاند (برسچی و مالربا 1997):
“نظام بخشی نوآوری و تولید عبارتست از مجموعهای از محصولات جدید و موجود که برای استفاده در حوزه خاصی میباشند و مجموعهای از بازیگران که دارای تعاملات بازاری و غیربازاری در زمینه خلق، تولید و فروش آن محصولات میباشند. یک نظام بخشی، دربرگیرنده پایه دانشی، فناوریها، ورودیها و تقاضا (موجود و بالقوه) است. بازیگران تشکیلدهنده یک نظام بخشی عبارتند از: سازمانها و افراد (مصرفکنندگان، کارآفرینان و دانشمندان). سازمانها ممکن است شرکتها باشند (مانند استفادهکنندگان، تولیدکنندگان و تأمینکنندگان ورودیها) و یا ممکن است سازمانهای غیرشرکتی باشند (دانشگاهها، مؤسسات مالی، آژانسهای دولتی، اتحادیههای تجاری، مؤسسات فنی و غیره)، علاوه براین ممکن است که زیرمجموعههایی از سازمانهای بزرگ باشند (مانند بخشهای تحقیق و توسعه و تولید سازمانها) و یا مجموعهای از سازمانها باشند (مانند انجمنهای صنعتی). هر کدام از این بازیگران با ویژگیهای خاصی مشخص میشوند مانند: فرآیندهای یادگیری، توانمندیها، اعتقادات، اهداف، ساختار و رفتارهای سازمانی. این بازیگران از طریق فرآیندهای ارتباطی، تبادلی، همکاری، رقابت و فرماندهی با یکدیگر به تعامل میپردازند و تعاملات آنها به وسیله نهادها (قوانین و قواعد) شکل داده میشود. در طول زمان، یک نظام بخشی از طریق تکامل همزمان عناصر مختلف آن، دچار فرآیندهای تغییر و تحول میشود.” (برسچی و مالربا 1997)
درواقع مسئله این است که چگونه باید ایده های خلق شده در صنایع کشور از قبیل صنایع هوایی، و در حوزه R&D را تجاری سازی کرد. چه مشکلاتی در این صنعت و حوزه وجود دارد ؟ چه فعالیت هایی در این صنعت برای تجاری سازی محصولات انجام می شود؟ چگونه می توان در سطح بنگاه این مشکلات را برطرف کرد؟آیا ایده های خلق شده براساس نیازهای کشور شکل می گیرد؟ و اینکه صنایع مرتبط چگونه و در چه اندازه ای می توانند این امر را در این حوزه میسر سازند. چگونه باید شرایط لازم را برای ایجاد و پیشبرد این امر در این حوزه ایجاد کرد.
هدف از انتخاب این موضوع بررسی تجاری سازی فناوری و محصولات و نتایج تحقیقاتی در این صنعت (صنعت هوایی) و بررسی مشکلات آن است. اینکه در نتیجه بررسی این موضوع در این حوزه ، چه تلاش هایی باید در این حوزه انجام گیرد و با توجه به عوامل موفقیت در تجاری سازی چه عملکردی صورت گیرد.
امروزه، ما در مورد تجاری سازی علم و فناوری سخن می گوییم که اساس فرصت های بیشماری برای ایجاد محصولات و فرآیندهای جدید و یا بهبود موارد قدیمی است. فرصت های کسب و کار و توسعه در حوزه فناوری بسیار زیاد است و بهره برداری از آنها تنها نیازمند کارآفرینان، سرمایه گذاران و رهبران سیاسی است که این فرصت ها را پیگیری نمایند.در واقع، عدم توجه به تجاریسازی اختراعات، مانع ورود نوآوریها، خلاقیتها و ایدهها به عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه می شود.افزایش حجم تجارت جهانی در دو دهه اخیر و رسیدن آن به مرز 31 تریلیون دلار عمدتاً ناشی از تجاری شدن دستاوردهای پژوهشی و ابتکارات است. نگاهی به تركیب صادرات تعدادی از كشورهای دنیا – به ویژه كشورهای صنعتی و نوصنعتی – نشان می دهد كه بیش از 30 تا 40 درصد اقلام صادراتی آنها را فرآورده هایی تشكیل می دهد كه حاصل تجاری شدن یافته های پژوهشی هستند .
اما بدون شک یکی از چالش های مبتکرین علمی بعد از تبدیل کردن ایده خود به واقعیت، وارد کردن اختراع به صحنه جامعه و در واقع تجاری سازی آن اختراع است تا همگان بتوانند از کاربردهای این ابداع بهره مند شوند. تکنولوژی از هر نوع که باشد یک نوع سرمایه گذاری محسوب می گردد. هر سرمایه گذاری باید بتواند بازگشت سرمایه مناسبی داشته و ریسک آن قابل قبول باشد. برگشت سرمایه تکنولوژی از طریق فروش و یا تبدیل به یک محصول (کالا یا خدمت) عملی می گردد.
[1] Commercialization
فرم در حال بارگذاری ...