وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران

هدف های تربیتی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، تربیت انسان هایی صدیق، امین، خلاق، تندرست، وظیفه شناس و با اخلاق است. از این رو باید فرصت و امکانات مناسب فراهم آید و کمک شود تا هر دانش آموزی بتواند مطابق ظرفیت واستعدادی که دارد در همه ابعاد وجودی خود (بعد جسمانی،  روحی، ذهنی، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی) به حد اعلای رشد و تعالی نایل شود. در این راستا آموزش  و پرورش نقش اساسی را ایفا نموده و بایستی برنامه های آموزش تربیت بدنی توسط معلمان واجد شرایط آموزش داده و تحت کنترل و نظارت دقیق قرار گیرد. لازمه ی اثربخشی مثبت، داشتن برنامه ای مشخص و مدون به صورت همامنگ و سراسری واستفاده از روش های تدریس مناسب و…می باشد.بالا بردن آمادگی جسمانی و تندرستی و سلامت کودکان،هدف مسئولان مدرسه است.در ضمن می توان از آن به عنوان عاملی برای کمک به کودکان گوشه گیر و منزوی سود جست تا در آینده بتوانند در گروه های اجتماعی به فعالیت بپردازند (نبوی و زکایی 1384،4).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

موفقیت و پیشرفت ،عامل اساسی تداوم زندگی است،بنابراین برنامه تربیت بدنی باید متضمن پیشرفت تدریجی و قدم به قدم دانش آموزان باشد، هر گاه درس تربیت بدنی در راستای کمک به رشد، پیشرفت و سلامت دانش آموزان قرار نگیرد جایگاه اصلی خود را از دست خواهد داد؛ حال این سوال پیش می آید که آیا در شرایط فعلی مدارس کشور در مقاطع مختلف تحصیلی توانسته است نقش واقعی و مهم خود را در تامین سلامت و رشد جسمی و روحی دانش اموزان ایفا نماید؟ ابعاد این نقش، در مدارس دخترانه ابتدایی دولتی و غیر دولتی در چه وضعیت قرار دارد؟

 

دانلود مقالات

 

 

تحقیقات زیادی تاکنون در زمینه برنامه های تربیت بدنی مدارس صورت گرفته است از جمله:

 

کاشف و مجتهدی (1368)، سجادی (1368)، همت فر (1371)، کریمی و همتی نژاد (1369)، لطیفی (1372)، شایگان (1373)،تابش (1375)، دهقانی (1379)، سنجری وهمکاران (1383)، افضل­پور و همکاران (138 6)، مظفری وهمکاران (1388)، ضیاء الدینی دشتخاکی (1391) به بررسی وضعیت اجرایی درس تربیت بدنی در مدارس پرداخته اند.

 

جلیلی (1369)، سلطانی و هادیپور (1372)، گایینی و پازوکی (1372) به بررسی مشکلات موجود درس تربیت بدنی در مدارس پرداخته اند. مشابه این تحقیق توسط رضاعی و گلدانی مقدم (1375) تحت عنوان مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران و دبیران ورزش مدارس راهنمایی پسرانه دولتی و غیرانتفایی در استان مازندران و شهر تهران انجام شده است که بیشتر بر روی نظارت و کنترل مسئولین، فضاها و امکانات ورزشی در مدارس دولتی و غیردولتی تمرکز داشته است اما  تحقیقی در زمینه مقایسه عوامل آموزشی در مقطع ابتدایی خصوصا در زمینه اجرای طرح های ملی در کرمان انجام نشده است. در این تحقیق  محقق سعی دارد با دستیابی به مسائل تربیت بدنی از نظر تخصص معلمان، فضاها وامکانات و وسایل ورزشی (بویژه برای اجرای طرح های ملی) و داشتن برنامه و طرح درس برای آموزش و نظارت و کنترل مسئولین و مدیران بر کار معلم ها مشخص کند که وضعیت درس تربیت بدنی در مدارس دخترانه ابتدایی دولتی و غیردولتی در شهر کرمان چگونه است تا نتایج و اطلاعات بدست آمده رادر اختیار مسئولان مورد نظر قرار داده و با توجه به نظرات معلمان تربیت بدنی و مدیران مدارس در جهت تعیین خط     مشی­های اصولی، برنامه ریزی های مناسب و قابل اجرا در سطح استان ار آن استفاده نمایند.

 

 1-3- اهمیت و ضرورت اجرای تحقیق

 

انسان ها به دلایل مختلف در فعالیت های گوناگون حرکتی شرکت میکنند که مهمترین آنها تامین نیازهای جسمانی است، عدم تامین این نیاز برای کودکان و دانش آموزان به منزله اختلال در رشد بدنی، عقلانی و روحی و عاطفی آنها تلقی شده است. برای تامین این نیاز می بایست فعالیت­های متنوع حرکتی را در برنامه آموزش و پرورش گنجانده و بر اجرای صحیح آن اصرار ورزید. برنامه­های ورزشی دوران ابتدایی باید متنوع و متناسب با نیازها، خصوصیات، قدرت و طبیعت کودکان تدوین شود و حرکت­های پایه­ای و اصلی، حرکت هایی همراه با آهنگ موسیقی، شیرین کاری ها، بازی های گروهی، مسابقه­های ورزشی و ژیمناستیک را شامل شود. دوران ابتدایی، زمان انتخاب، رشد و تجربه اندوزی است و از این طریق   فعالیت­های مختلف و متنوع ورزشی برای دانش آموزان حاصل می شود. فعالیت های ورزشی باید متناسب با کارایی بدن و همراه با ایجاد مهارتهای لازم در دانش آموزان باشد، برای رسیدن به این منظور باید هم خود فعالیت با دقت برنامه ریزی شود و هم وقت کافی برای تمرین آن به دانش آموزان داده شود تا  مهارت­های لازم را کسب کنند (نبوی و زکایی 1384،4).

 

تربیت بدنی در مدارس موظف است با فراهم آوردن زمینه ای لازم و ایجاد محیط و فرصت مناسب،   دانش­آموزان را در موقعیت های گروهی سالم قرار دهد و با پاسخگویی به نیازهای اساسی آنان برنامه­هایی در جهت تقویت جسم ،همگام با اصول و مراحل رشد و هماهنگ با پرورش روح تامین نماید؛اما این مهم حاصل نخواهد شد مگر با هدف گذاری و برنامه ریزی صحیح و منطقی، مطابق با امکانات و شرایط موجود. بدون شک تربیت بدنی در مدارس در صورت تعیین خط مشی های صحیح و برخورداری از امکانات و تاسیسات مناسب و کافی همچنین نیروهای متخصص در پست های آموزشی می تواند نقش بسزایی در رشد و تکامل دانش آموزان داشته باشد. برنامه های کیفی تربیت بدنی و معلمان به دنبال تفهیم چرایی و چگونگی حرکت و پیامدهای فیزیولوژیکی و روانی و اجتماعی آن به کودک هستند. یکی از اهداف اولیه این برنامه­ها تکامل کامل مهارت های حرکتی و الگوهای حرکتی است که این مهارت­ها و الگوها ذخایر حرکتی انسان را فراهم می آورند. تدوین برنامه کامل تربیت بدنی برای کودکان و نوجوانان ضرورت دارد. شرکت در این برنامه­ها در خلال سال های رشد و شکل گیری خصوصیات، با احتمال زیاد عشق به فعالیت جسمانی در طول زندگی و برداشت صحیح از اهمیت تربیت بدنی را به کودک القا خواهد کرد. اگر تجربه در این مورد مثبت نباشد، کودک از تربیت بدنی و فعالیت جسمانی نفرت پیدا خواهد کرد و این احساس در بزرگسالی دوام خواهد داشت. به دلیل ارتباط نزدیک و دقیق بین فعالیت جسمانی و تربیت بدنی، فعالیت جسمانی  می­تواند بر روند زندگی کودک تاثیر قابل توجهی داشته باشد (دبوراآ.وست و چارلزآ.بوچر 2004،423).

 

بدین جهت انجام تحقیقات مختلف در زمینه های گوناگون می­تواند راه حل مناسبی برای از میان برداشتن بسیاری از موانع و مشکلات ارائه دهد. نتایج به دست آمده از این تحقیق می­تواند در اختیار عوامل زیر قرار گیرد:

 

1-مدیران: آشنایی مدیران با مولفه ها و عوامل آموزشی و پیگیری در جهت ارتقا آنها.

 

2-معلمان تربیت بدنی: شناخت بهتر شرایط عوامل آموزشی در مدارس و فعالیت در جهت تقویت آنها.

 

3-برنامه ریزان آموزشی: استفاده از اطلاعات حاصل در جهت برنامه ریزی های مناسب آموزشی و تعیین خط مشی های اساسی برای تربیت بدنی مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی و شناسایی امکانات و تجهیزات ورزشی موجود در مدارس ابتدایی کرمان  و برنامه ریزی و سازماندهی مناسب متناسب با سن و جنس و علاقه دانش آموزان.

 

4-بازرسان و ناظران تربیت بدنی: در جهت تحکیم و کنترل ارزشیابی از برنامه­های اجرایی درس تربیت بدنی در مدارس ابتدایی دولتی و غیر دولتی.

 

 1-4- اهداف تحقیق

 

1-4-1 هدف کلی تحقیق

 

مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران و معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیر دولتی شهر کرمان.

 

1-4-2 اهداف اختصاصی تحقیق

 

1- مقایسه امکانات (وسایل و تجهیزات و فضاهای ورزشی) مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان از دیدگاه معلمان.

 

2- مقایسه وضعیت مالی در مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان از دیدگاه معلمان.

 

3- مقایسه کیفیت آموزشی معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان از دیدگاه معلمان.

تحلیل محتوای دیوان اشعار فارسی استاد شهریار از حیث توجه به ابعاد اجتماعی دین

طی سال‌های متمادی که از عمر بشر و جامعه انسانی می‌گذرد دین تنها گزینه‌ای است که تقریباً تمام انسان‌ها را در اختیار خود داشته است. جدا از ماهیت­های متنوع و مختلفی که دین در جهان داشته، تمامی مردم در ارتباط خود با جهان طبیعت و نیروهای موجود در آن، اندیشه‌ای را برگزیده‌اند. دین در عرصه­ی اجتماع، سال‌های متمادی حضوری چشم‌گیر داشته است و آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست، تولید علم و اخلاق، همگی در اختیار دین و شارعان آن بوده است.

عکس مرتبط با اقتصاد

در جوامع اسلامی، دین معمولاً نقش اساسی در زندگی اجتماعی مسلمانان دارد و نمادها و شعائر دینی غالباً با فرهنگ مادی و هنری جامعه از جمله ادبیات در­آمیخته است. با نگاهی گذرا به آثار بزرگان ادبیات و شعر جوامع اسلامی، در­­­­می­یابیم که بسیاری از اشاره­ها، عبارت­ها، تعبیرها و استدلال­های آنان، با اقتباس و الهام از آموزه­های دینی می‌باشد، به‌طوری‌که از مقوله‌های فردی مانند پرستش، عبادت و خداباوری گرفته تا مؤلفه‌هایی اجتماعی همچون عدالت‌محوری، ظلم‌ستیزی، برابری، وحدت، احسان و نیکوکاری و. . . همواره موردنظر این ادیبان بوده است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دین و ادبیات بی‌شک کهن­ترین انگاره‌های فرهنگی یک ملت به‌شمار می­آیند. دین، راه و روش و آیین زندگی کردن در راه حق را نشان می‌دهد، راهی که سعادت را تضمین می‌کند. در این میان هنر و ادبیات به‌ویژه شعر، مهمترین ابزاری است که دینداران و عرفا با آن به ترویج اندیشه­های دینی پرداخته­اند. آن‌گونه که دکتر علی شریعتی، هنر را جزئی از دین می‌داند و می‌گوید‌: «هنر یک مقوله‌ی دینی و یک حقیقت متعالی و مقدس است که نجات‌بخش بشریت است و یک رسالت مافوق مادی و متعالی و صد در صد انسانی دارد» (شریعتی، 1362: 8).

 

دین در شعر فارسی و در قرون متمادی، از سیطره‌ی محکم و آشکاری برخوردار بوده است، تا آنجا كه بیشتر سروده­های پیش از اسلام، متضمن تعالیم اخلاقی و مضامین دینی بوده است. ادبیات فارسی از همان آغاز پیدایش و توسعه­ی خود (نیمه قرن سوم هجری) برخلاف ادبیات عربی كه یک دوره‌ی جاهلی را پشت سر گذرانده، صبغه­­ی فرهنگی داشته است، لذا تأثیر تعالیم اسلام در آن، نه بر اثر برخوردهای تنش‌آمیز و فیزیكی بلكه برخواسته از تعامل فرهنگی و ادبی بوده است (صادقی، 1376: 157).

 

از همان قرون نخستین ورود اسلام به ایران، واژه­هایی از قبیل آیت، اذان، ایمان، ثواب، جهاد، حلال، حرام، صوم، عقاب، غیبت، قضا و قدر، کافر، مسجد، مسلم، حاکم، بیت‌المال، جزیه، محتسب، والی و. . . به‌جای واژگان فارسی یا همراه با آن در زبان و ادبیات فارسی رواج یافته و با تداوم این داد و ستد ادبی و فرهنگی، جایگاهی محکم برای خود پیدا کرده است.

 

شاعران پارسی‌گویِ دین‌باور، با این اعتقاد که شعرشان با بهره گرفتن از مضامین دینی و قرآنی از ژرفا و عمق بیشتر و اصالتی والا برخوردار خواهد شد، به دین توجه و گرایش نشان داده‌اند. هیچ دیوان شعر پارسی را نمی­توان یافت که با توحید و ستایش ذات باری‌تعالی و نعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و نیایش و سوز و گدازهای عارفانه شروع نشده باشد و به این ترتیب است که اشعار توحیدی، نیایشی، عرفانی، حکمی و اخلاقی، همه تحت تأثیر دین و آموزه‌های اعتقادی سروده شده‌اند (ممتحن و محمدی، 1392).

 

استاد شهریار نیر که یکی از شاعران پارس‌گوی معاصر می‌باشد با استفاده ماهرانه شهریار از جلوه­های متعدد و متنوع فرهنگ عامه، گنجینه‌ای ارزشمند از لغات، اصطلاحات و باورهای عامیانه، کنایه‌ها و. . . فراهم آورده است که بررسی آن‌ها نتایج مهم اجتماعی، فرهنگی، دینی و ادبی درپی دارد. قصیده‌ها و مثنوی‌های استاد منعکس کننده­ی دیدگاه دینی، اجتماعی، فرهنگی و گاه سیاسی او می‌باشد (چلبیانی، 1386).

 

شهریار در ارائه اندیشه‌ها و عواطف خود، با روحیه‌ها و ذوق و سلیقه‌های مختلف چنان سازگارانه روبه‌رو شده و تا آنجا همزیستی مسالمت‌آمیز با موافق و مخالف را مهم شمرده است که رفتار اجتماعی و سوگیری‌اش در مجموع، مفهوم شعر زیر را در ذهن‌ها تداعی می‌کند (علیزاده، 1374: 325).

 

چنان با نیک و بد سر کن که بعد از مردنت          مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسسوزاند

 

پژوهش حاضر به‌منظور بررسی و تحلیل دیوان اشعار فارسی استاد شهریار از حیث توجه به ابعاد اجتماعی دین و با هدف روشن شدن هرچه بیشتر دیدگاه‌های دینی ـ اجتماعی ایشان تحریر شده و اشعار فارسی استاد در باب­های انسجام و همبستگی، ظلم‌ستیزی و توجه به فضائل و ارزش‌های اخلاقی که منعکس کننده‌ی اندیشه‌های دینی و اجتماعی این شاعر متعهد می‌باشد مورد مطالعه قرار گرفته و تبیین شده است تا محققان آثار ایشان را اندک فایده آید.

 

2-1- طرح مسأله

 

دین یکی از قدیمی‌ترین و در عین حال پویاترین نهادهای جامعه است. از نقطه‌نظر جامعه‌شناسی، دین یک واقعیت تاریخی ـ اجتماعی و نهادی اولیه است (نویدنیا و عابدینی، 1390).

 

در سرتاسر تاریخ و در کهن­ترین فرهنگ­های بشری، دین به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و فراگیرترین ویژگی زندگی انسانی، همواره به اشکال گوناگون وجود داشته و مورد توجه قرار گرفته است.

 

دین اصل وحدت‌بخش بوده و به انسان اجازه می­دهد تا بر تمایلات خودخواهانه‌ی خود فائق آمده و به هم‌نوعان خود عشق ورزد. دین سنگ

پروژه دانشگاهی

 بنای سامان اجتماعی و منبعی برای ارزش‌های اجتماعی است و بر گزینش‌های فردی و بسیاری از زمینه‌های زندگی روزمره تأثیر می‌گذارد و به‌عنوان تجلّی روح جمعی و عامل همبستگی و یکپارچگی جامعه محسوب می­شود (حیدری و همکاران، 1390).

 

«جامعه‌شناسی دین از جهت روش‌شناختی، شاخه‌ای از جامعه‌شناسی است و از جهت موضوع، شاخه‌ای از دین‌شناسی به‌شمار می‌رود» (عباسی، 1381: 22).

 

در جامعه‌شناسی دین، با رویکردی جامعه‌شناسانه به تحلیل دین پرداخته می‌شود. به واقع جامعه‌شناسی دین علمی است که درخصوص نقش دین در اجتماع و همچنین تأثیر آن بر حالت شخص با ایمان تمرکز می‌کند (اسکات و هال، 1382: 14).

 

البته باید توجه داشت که جامعه‌شناسی دین نگاهش صرفاً معطوف به تأثیر دین در اجتماع نیست، بلکه تأثیر متقابل اجتماع در دین را نیز بررسی می‌نماید (حیدری و همکاران، 1390).

 

آثار ادبی نیز تحت تأثیر شرایط اجتماعی موجود خلق می‌شود و رابطه­ی تنگاتنگی بین ادبیات و جامعه وجود دارد، و به‌همین علت است که، گاه شعر دینی بر مردم و رفتار اجتماعی­شان اثر گذاشته، و گاه مردم  بر شعر دینی، كه حاصل آن پدید آمدن انواع شعر با سبک‌های گوناگون است.

 

شعر از نظر معنی و محتوا به چهار دسته‌ی حماسی، غنایی، تعلیمی و وصفی تقسیم می‌شود. در طول تاریخ، در هریک از این شکل‌ها و قالب‌ها و محتواها، شعرهایی با مضامین دینی سروده شده است؛ مثل شعر مذهبی، مرثیه، مدیحه، شعر پایداری، شعر اخلاقی.

 

شعر و شاعر با رویدادهای اجتماعی بیگانه نیستند و همراه با هر تغییر در جامعه، تغییری محسوس، ماندگار و تأثیرگذار در آن‌ها دیده می‌شود. از این‌رو است که دکتر پرویز ناتل خانلری در مورد ارتباط هنرمند و اجتماع می‌نویسد:

 

هنرمند، پیش از آنکه هنری بنماید، عضو اجتماع است و ناچار از سود و زیان جامعه سهمی می‌برد، پس نمی‌تواند ادعا کند که با امور و حوادث اجتماعی ارتباط ندارد و این ارتباط، خواه ناخواه در آثار او به وجهی ظاهر می‌شود (سوری، 1388).

 

حال باید دید شعر دینی چگونه شعری است. به‌نظر می‌رسد در تصور عامه مردم و حتی برخی خواص، شعری دینی خوانده می‌شود که موضوعی دینی داشته باشد، یعنی درباره‌ی انسان، مکان، زمان یا عملی مقدس و دینی سروده شود. شاهد این مطلب تعریف دکتر حسین رزمجو از شعر دینی است:

 

اشعار دینی شامل سروده‌هایی است که محتوای آن‌ها را موضوعات دینی نظیر توحید باری‌تعالی یا سرگذشت پیشوایان دینی و مناقب و مصائب آن‌ها که به‌صورت مدایح یا مراثی به رشته نظم کشیده شده است، تشکیل می‌دهد.

 

شاعر شعر دینی باید با توجه به آموزه‌های والای اسلام شعر بسراید و شاهکار بیافریند؛ مثل آنچه در شعر سعدی، حافظ، سنایی، عطار، مولوی و دیگر شاعران موفق می‌بینیم. بنابراین، شعر شاعرانی که با پشتوانه اسلام شعر می­سرایند سرشار از حکمت و دانش است.

 

به‌قول شاعر معاصر محمد کاظم کاظمی، در شعر با موضوع دین، شرط اصلی این نیست که یک اثر ادبی درباره یکی از فرایض یا مراسم یا شخصیت‌های دینی ایجاد شده و احیاناً مملو از اصطلاحات و نمادهای دینی باشد، بلکه مهم این است که آن اثر، از روح و جوهر دینی برخوردار بوده و منتقل کننده این مفاهیم باشد. با این تعبیر، مثنوی معنوی تقریباً در همه شش دفتر خویش، اثری دینی است. همچنین بسیاری از قصاید سنایی و بسیاری از غزلیات حافظ و بوستان سعدی و حتی بخش‌های بسیاری از شاهنامه فردوسی، درونمایه دینی قوی دارند.

 

با این تفاصیل شعر دینی را می‌توان به سه شکل تعریف کرد:

 

ـ شعری که درباره دین یا با پشتوانه دینی سروده می‌شود.

 

ـ شعری که به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم به دین می‌پردازد.

 

ـ شعری که موضوع یا موضعی دینی دارد.

 

این نوع تعاریف شعر دینی، تمامی انواع گوناگون شعری را که به‌گونه‌ای با دین سروکار دارد و امروزه نام‌های مختلفی به آن می‌دهند، دربر می‌گیرد (سوری، 1388).

 

شعر دینی، شعری ناسازگار با ستم و ستمگری و فعال است، نه منفعل. دکتر شریعتی در این مورد می‌گوید: «تشیع که هزار سال یک نهضت انقلابی بود، در پیرامون خویش، فرهنگ و شعر و ادب انقلابی نیز داشت. دعبل‌ها و. . . شاعرانی بودند که در خدمت انقلاب بودند در مبارزه با ستم زمان، به تعبیر خودشان، تمام عمر، دارِ خویش را بر پشت خود حمل می‌کردند و این‌چنین می‌زیستند» (شریعتی، 1377: 182).

 

شعر دینی افزون بر تعهد، هدفمندی و جنبش‌آفرینی که پایه‌های اصلی‌اش به‌شمار می‌آید، با ویژگی­هایی شناخته می‌شود که این ویژگی­ها به‌شرح ذیل هستند:

 

الف) پیوند با قرآن و حدیث

 

ب) مبارزه با تفرقه

 

ج) مبارزه با ظلم و ستم

 

د) توصیه به همبستگی و اتحاد

 

ه) حماسه و شهادت‌طلبی

 

و) كمال‌گرایی و آرمان­خواهی

 

ز) مبارزه با رفاه‌طلبی و نمایندگی طبقه محروم (سوری، 1388).

 

با توجه به این تفاسیر، این تحقیق درپی آن است تا روشن نماید که استاد شهریار در اشعار خود تا چه حد به ابعاد اجتماعی دین توجه داشته است؟

بازنمایی زن در آثار سینمایی داریوش مهرجویی

رسانه‌ها می‎‌توانند از طریق ارائه‌ی هنجارهای اجتماعی، مخاطبان را با الگویی از روابط انسانی و اجتماعی آشنا کنند و جامعه و ارزش‌های آن را دست‌خوش تغییر نمایند. رسانه‌های همگانی از ارزش‌های جامعه تأثیر می‌پذیرند و می‎‌توانند به بازتولید آن‌ها اقدام کنند. در واقع، رابطه‌ای بین پیام‌های رسانه‌ها و نظام ارزشی هر جامعه وجود دارد (حدادپورخیابان، 1388). این به آن معنی است که هر چند رسانه‌های گروهی هر جامعه متأثر از فرهنگ جامعه‌اند، اما در روند بازتولید فرهنگی، قادر به گزینش نیز هستند؛ گزینش این­که چه عناصری از فرهنگ را به چه شیوه‌ای انتقال دهند (کریمی، 1385).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

مفهوم بازنمایی با تلاش‌هایی که برای ترسیم واقعیت صورت می‌گیرد، رابطه‌ی تنگاتنگی دارد. بازنمایی را «تولید معنا از طریق چارچوب‌های مفهومی و زبان» تعریف می‌کنند. جریان مداوم و مکرر بازنمایی، به شدت بر ادراک و کنش‌های مخاطبان تأثیر می‌گذارد، زیرا فرض بر این است که این بازنمایی همان واقعیت است (معینی‌فر، 1388). در حقیقت، بازنمایی اجتماعی یک مفهوم چند وجهی است که بر سیستم ارزش‌ها، ایده‌ها، تصاویر و شیوه‌های بازنمایی اجتماعی تمرکز دارد و از تجربه‌ی روزمره و ارتباطات شکل می‌گیرد (فرح‌بیدجاری، 2011).

 

برقراری رابطه میان سینما و جامعه را در نظرات بسیاری از جامعه‌شناسان چون دووینیو[18] می‌توان دید. او نقطه‌ی برخورد نگرش‌های خلاقانه و کارکردهای هنر در ساختارهای اجتماعی متفاوت را نقطه­ی آغاز جامعه‌شناسی آفرینش هنری می‌داند. به اعتقاد او از طریق تحلیل نمادهای اجتماعی که در اثر هنری متبلورند، می‌توان به درک این مسأله نایل آمد که اثر تا چه اندازه در جامعه ریشه دارد (دووینیو، 1379: 75). بازنمایی در رسانه‌ها بر طرز تفکر، علایق و ایدئولوژی تأثیرگذار است. منطق درونی گزاره‌ای که کار رسانه‌ها را جامعه‌پذیری یا جامعه‌ستیزی می‌داند، این است که جامعه‌پذیری یعنی آموزش هنجارها و ارزش‌های جاافتاده از طریق دادن پاداش و کیفر برای انواع مختلف رفتار که از طریق آن تمام ما می‌آموزیم که در شرایط معین چگونه باید رفتار کرد و هر نقش یا منزلت اجتماعی چه انتظارات و توقعاتی با خود به همراه می‌آورد. بنابراین رسانه‌ها به‌طور مستمر و پیشاپیش تجربه‌ی واقعی، تصاویری از زندگی و مدل‌هایی از رفتار را عرضه می‌کنند (معینی‌فر، 1388).

 

بازنمایی، فرهنگ را تولید می‌کند و در واقع مدار فرهنگ را تشکیل می‌دهد. بحث درباره‌ی بازنمایی در واقع شکل‌گیری هویت فرهنگی است؛ هویت جنسیتی امری واحد و ثابت نیست، بلکه به تفاوت‌های تاریخی و اجتماعی جوامع بستگی دارد (نقیب‌السادات، 1389). به اعتقاد بارت[19] نشانه‌های داخل در محدوده‌ی فرهنگ هرگز معصوم نیستند، بلکه در شبکه‌های پیچیده‌ی بازتولید ایدئولوژیکی گرفتارند. بارت بر نوعی کشف یا افشای ایدئولوژی پنهان درمتن تأکید دارد و معتقد است «جامه‌ی بداهت پوشاندن به امور زندگی روزمره، نوعی سوء استفاده‌ی ایدئولوژیک است». بارت بر کارکرد ایدئولوژیک نشانه‌ها توجه می‌کند و معنی عمیق‌تری را نسبت به تصاویر علنی و سطحی برای نشانه‌ها قائل است (اباذری، 1380: 138).

 

جایگاه طرح موقعیت زنان در رسانه‌ها با مقوله‌ای به نام بازنمایی قابل عرضه است. به لحاظ تاریخی نیز محتوای رسانه‌ها با تصاویری از زنان پر شده است که به تقویت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از زنانگی و نقش‌های سنتی زنان پرداخته‌اند (استینکه[20]، 2005). بازنمایی زنان در رسانه‌های جمعی، با نقش‌های کلیشه‌ای فرهنگی در جامعه سازگاری دارند. در واقع، رسانه‌ها در نمایش مردان و زنان، بر ماهیت نقش جنسی و عدم برابری‌ جنسی صحه می‌گذارند. در چنین وضعیتی رسانه‌های جمعی نقش بازنمایی کلیشه‌ها و تصورات قالبی ‌جنسی را به عهده می‌گیرند (معینی‌فر، 1388). از این رو، بررسی‌های جامعه‌شناختی سینما بستری را برای بررسی و کشف الگوهای جنسیتی فراهم می‌آورند. جریان بازنمایی را نمی‌توان فرایندی خنثی و بی‌طرف تلقی کرد، چرا که هر نوع بازنمایی می‌تواند ناشی از یک ایدئولوژی و گفتمان باشد. این پرسش که چگونه این تصاویر درک مخاطبان را از واقعیت‌ تحت تأثیر قرار می‌دهند، یکی از موضوعاتی است که در سه دهه‌ی گذشته در میان پژوهشگران مطالعات فیلم مورد بحث و بررسی بوده است. این جریان فرهنگی، تحت اصرار انتقادگرایی فمینیستی بیشتر به مسأله‌ی پیش‌فرض‌های کلیشه‌ای مرتبط است که شاید ناشی از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و توزیع‌کنندگان مذکر باشد که ساخت و کنترل بازنمایی کاراکترها را به طور اعم و کاراکترهای زن را به طور اخص در دست دارند (دمارکو[21]، 2006).

 

فمینیست‌ها عموماً معتقدند که رسانه‌ها یکی از عوامل تداوم و زنده نگه داشتن تصاویر قالبی و محدودی از زنان در اذهان عموم هستند. شکل نمایش زنان در رسانه‌ها باعث بروز توقعات خاصی نسبت به آن‌ها می‌شود که بسیار محدود کننده‌اند. برای مثال، این که جای زنان در خانه است، زیردست مردان هستند و بیشتر از مردهای خشن خوششان می‌آید، اسطوره‌هایی هستند که رسانه‌ها برای مردم جا انداخته‌اند. به باور  فمینیست‌ها، سینما یکی از بخش‌های رسانه‌های گروهی است که در آینده به آوردگاه جنبش زنان تبدیل خواهد شد. آنان معتقد‌ هستند که از سینما می‌توان به مثابه‌ی ابزاری ایدئولوژیک بهره گرفت؛ ابزاری که علیه تصاویر قالبی زنان در رسانه‌های مرد‌محور واکنش نشان خواهد داد و آگاهی آنان را نسبت به موقعیت کهترشان در جامعه‌ی پدرسالار که زنان در آن نقش زیردست دارند افزایش خواهد داد. برای مثال، بنابرشهادت تاریخ سینما، زنان معمولاً در فیلم‌ها نقش‌های دوم را بر عهده داشته‌اند تا نقش‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز (نلمز[22]، 1377).

 

در طول چند دهه‌ی گذشته، زنان حوزه‌ی کاملی از مطالعات سینمایی را به خود اختصاص داده و هم‌اکنون آثار پژوهشی بسیار روشنگرانه و هوشمندانه‌ای در زمینه‌ی سینمای زنان و نگرش فمینیستی در آثار نویسندگان زن و هم مرد پدید آمده است (اوحدی، 1379: 40). در ایران نیز در دهه‌های اخیر مطالعات زیادی بر روی موضوع زن در سینما انجام شده است. زن در سینمای ایران همواره در مرکز درگیری‌های اجتماعی قرار داشته و کشمکش‌ها و دگرگونی‌های زیادی را در دوران قبل و بعد از انقلاب و تا همین اواخر به خود دیده است؛ از زنان برهنه و نیمه برهنه‌ی دهه‌ی پنجاه گرفته تا زنان غایب، دلتنگ و در منگنه‌ی دهه‌ی شصت، تا نگاه نقادانه به قوانین و وضعیت زنان در دهه‌ی هفتاد (صدر، 1381: 280). یکی از مهم‌ترین دلایل این گونه بازنمایی‌ها، فیلم‌سازان مرد هستند که تولید‌کننده‌ی اصلی رسانه بوده‌اند. بررسی آمار اشتغال زنان و مردان در سطوح بالای شغلی در عرصه‌ی سینما، نشان‌دهنده‌ی موقعیت نابرابر آن‌هاست. نخستین فیلم‌ساز مردی که توانست نقش واقعی و حقیقی زن را در فیلم خود به تصویر بکشاند، علی ژکان بود که هفت سال پس از پیروزی انقلاب، فیلم مادیان را ساخت و زن را به عنوان سرپرست خانواده به تصویر کشید (مظفری و نیکروح‌متین، 1388). از فیلم‌سازان مرد دیگری که به طور جدی‌تری به این مهم پرداخته‌اند، می‌توان به بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی اشاره کرد. مقاله ها و پژوهش‌های بسیاری آثار بیضایی را با رویکرد به زن مورد تحلیل و مطالعه قرار داده‌اند، با این حال، این گونه بررسی‌ها در رابطه با آثار مهرجویی بسیار محدود و پراکنده بوده است.

بررسی اثربخشی آموزش های رسمی بر نرخ اشتغال

 

آموزش های هنرستانی از جمله آموزش هایی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برای تربیت نیروی کار متخصص و ماهر و تغییر هرم شغلی از شکل مخروطی به شکل تخم مرغی از آن بهره گرفته می شود. در رأس هرم اشتغال بخش های صنعتی و کشاورزی، سیاست گذاران و محققان با تحصیلات عالی قرار دارند که از نظر هدایت و توسعه بخش و تولید نظریه و دانش کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. درسطح میانی هرم مهندسان و مدیران رده های میانی می باشند که کارشناس هستند و حلقه رابط بین سطوح پایین و رأس هرم به شمار می روند. قسمت های پایین تر هرم که بیشترین مساحت هرم را در بر می گیرند، شامل تکنسین ها و کارگران ماهری است که وظیفه  اجرای برنامه های کشاورزی و صنعتی را بر عهده دارند و به طور مستقیم در یکی از زیربخش ها شاغل هستند. با توجه به رویکردها و بحث توسعه پایدار، این سطح باید از توانایی و دانش و مهارت کافی برای بکارگیری دستورات رده های بالاتر برخوردار باشند که این امر نیازمند آموزش هایی در سطوح میانی و پایینی می باشد ]2[.

مهمترین ویژگی های افراد آموزش دیده در دوره آموزش هنرستانی، بازار کار آنان و اشتغال در شغل و حرفه سازگار با تخصص نیروی کار می باشد. بدون شک اشتغال مناسب و صحیح همراه با توسعه مهارت های شغلی، افزایش سطح بهره وری نیروی کار را به دنبال دارد و نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده نشان می دهد استفاده از نیروی متخصص در جایگاه شغلی مناسب یکی از دلایل بسیار مهم موفقیت مراکز در اجرای برنامه های خدمات ملی کارآموزان است ]3[.
Efficiency بهره وری

دانلود مقالات

 

میزان موفقیت آموزش‌های فنی حرفه‌ای به منظور تربیت نیروهای توانمند و ماهر، همواره در سطح جهان مورد بحث بوده است. عده‌ای آن را از برخی جهات موفق و عده‌ای دیگر نسبتاً ناموفق به حساب آورده‌اند. برای مثال، بانک جهانی براساس پژوهشی که لی(1998)، انجام داده اعلام کرده است که به دلایل گوناگون مانند مهارت نداشتن معلمان، ضعیف بودن برنامه، کافی نبودن برنامه‌های مشاوره و فقدان خدمات پشتیبانی برای دانش‌آموزان، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای از موفقیت کافی برخوردار نیستند]4[. قاسمی پویا (1383) معتقد است که اغلب گزارش‌های رسمی مسئولان کشور به موفقیت نسبی برنامه‌های فنی و حرفه‌ای اشاره دارند. در عین حال شواهدی هم مبنی بر وجود ضعف‌ها و نارسایی‌هایی در برنامه‌های فنی و حرفه‌ای وجود دارد که ضرورت پژوهش را آشکار می‌سازد]5[. نویدی و برزگر (1382) در پژوهش خود در زمینه وضعیت اشتغال و مهارت دانش‌آموختگان رشته‌های کامپیوتر و الکترونیک شاخه کار و دانش به این نتیجه رسیدند که آموزش‌ها و مهارت‌های آنان، برای انجام دادن وظایف و کسب موفقیت شغلی کافی نیست]6[.

هر ساله تعداد زیادی از جوانان به منظور اشتغال در حرفه های مختلف، داوطلب تحصیل در رشته های گوناگون در هنرستان ها می گردند. اما برخلاف سال‌های گذشته، دیگر داشتن مدرك تحصیلی تنها لازمه یافتن شغل مناسب محسوب نمی‌گردد؛ زیرا ماهیت اشتغال فارغ‌التحصیلان به طور كلی در حال تغییر است، به طوری که دولت‌ها عمدتاً به ضرورت توانمندسازی فارغ‌التحصیلان پی برده‌اند كه آموزش های رسمی مناسب از ابزارهای مهم این موضوع می‌باشد ]7[.

هنرستان ها به عنوان بخشی از نظام آموزشی کشور، نقش مهمی در آموزش رسمی هنرجویان دارند. شاید مهمترین هدف این هنرستان ها تربیت افراد کارآمد و با دانش روز است که موجب توسعه صنعت و کشاورزی و روش های نوین آن می گردد که می تواند حتی منجر به رونق بازار گردد. آموزش درست و صحیح به این افراد می تواند زمینه های رونق کشاورزی و صنعتی را فراهم  آورد و می تواند موجب کارآفرینی در این بخش ها گردد ]8[.

ایجاد زمینه مساعد به منظور جذب، پرورش، رشد، شکوفائی استعدادهای نهفته علاقه مندان بویژه جوانان روستائی و تربیت و تامین این گونه نیروهای انسانی کارآمد و مفید در بخش های صنعتی و کشاورزی با آموزش های رسمی جهت گسترش و افزایش سطح کیفی مهارت ها به نحوی که آنها با کسب مهارت و دانش روز توان و کارآئی لازم را متناسب با آموخته های خود به منظور انجام کار در جاهای مختلف و انتقال آگاهی های کمی و کیفی خود را داشته باشند موجبات رسیدن به یک خودکفائی نسبی را نیز فراهم می کند ]7[. حال سوال این است که آموزش های رسمی تا چه اندازه در نرخ اشتغال اثرگذار است؟ فارغ التحصیلان تا چه حد به دانش و مهارتهایشان از طریق آموزش های رسمی اضافه می گردد که می توانند در اشتغال به کمک آنها بیاید؟ برای پاسخ به این سوالات و با توجه به اهمیت موضوع، هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش های رسمی براشتغال در هنرستان های آموزش و پرورش ناحیه3 تبریز می باشد.

 

 

بررسی اثربخشی سیاست‌های تامین مسکن اقشار کم‌درآمد درایران(مقایسه تطبیقی برنامه‌های توسعه سوم و چهارم بعد از انقلاب)

مسکن­ به همراه خوراک و پوشاک از دیرباز به­عنوان اصلی­ترین نیاز جوامع انسانی مطرح بوده است. کارکرد اصلی مسکن علاوه بر نقش آن به­عنوان سرپناه، فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده به­منظور تحقق فعالیت­های خانوادگی است. از سوی دیگر، اهمیت بازتاب­های اقتصادی-اجتماعی مسکن موجب گردیده تا دولت­ها توجه ویژه­ای به این بخش داشته باشند و در صدد برنامه­ریزی  مسکن به­منظور نیل به توسعه اجتماعی و اقتصادی برآیند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

” برنامه­ریزی مسکن عبارت از تلاشی متمرکز به­منظور یافتن راهکارهای تامین سرپناه است، که می­توان آن­را در قالب جستجوی چارچوبی برای منطقی کردن روابط دو سویه بین بخش عرضه و تقاضا خلاصه کرد. در این چارچوب، افزایش کارآیی بخش عرضه، توانمندسازی بخش تقاضا، شفاف و سازگار کردن روابط بین آن­ها و انطباق زمانی و مکانی این دو، در جهت دستیابی به بهترین نتایج و حصول مطلوبیت لازم، می­تواند اقدام­های مورد انتظار در برنامه­ریزی  بخش مسکن را رقم زند” (امچکی, 1379, ص. 6).

پروژه دانشگاهی

 

 

بنابراین برنامه­ریزی  مسکن، باید در جهت شناخت ویژگی­های متعدد بازار مسکن و بهبود آن در جهت ایجاد عدالت در دسترسی به مسکن مناسب برای همه اقشار جامعه صورت گیرد. “امروزه یکی از ویژگی­های بازار مسکن در کشورمان فقدان بهره­مندی عادلانه اقشار مختلف جامعه از نعمت­های رشد تولید مسکن در چند سال اخیر می­باشد. شاید به همین دلیل توجه به وضعیت مسکن اقشار کم­درآمد را بتوان به­عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه­ریزی­های آتی مسکن تلقی کرد” (یزدانی, 1384, ص. 14). زیرا برای بسیاری از بی­خانمانان و قشر فقیر هزینه مسکن و هزینه اجاره قابل پرداخت نیست (Balchin & Stewart, 2001) و بخش عمده­ای از خانوارهای بدون مسکن را خانوارهای با درآمد کم و متوسط تشکیل می­دهند که به­دلیل مشکلات اقتصادی و درآمد ناچیز قادر به تامین مسکن خود نیستند.

عکس مرتبط با اقتصاد

پدیده بی­مسکنی یا بدمسکنی اقشار کم­درآمد شهری از جمله مسائلی هستند که به­طور نسبی در همه کشورهای دنیا وجود دارد. هر کشوری بنا بر ماهیت سیاسی ایدئولوژی حاکم، امکانات مالی و دیدگاه­های صاحب­نظران خود، روش­های مختلفی را برای بهبود وضعیت مسکن اتخاذ می­نماید. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره از سوی سیاست­مداران و یا کارشناسان، راهبردها و راهکارهایی برای بهبود وضع مسکن کشور پیشنهاد شده است. از جمله مهم‌ترین راهکارها، تدوین برنامه­های میان­مدت توسعه در راستای کاهش معضل مسکن می­باشد. به‌طورکلی تقسیم­بندی این برنامه­ها به دو صورت برنامه­های قبل از انقلاب و برنامه­های بعد از انقلاب می­باشد. که در هر دوره پنج برنامه عمرانی میان­مدت تدوین شده است. اما توجه به مسکن از برنامه سوم توسعه قبل از انقلاب شروع شد و در برنامه سوم بعد از انقلاب بیش­تر از برنامه­های قبلی مورد توجه قرار گرفت. آنچه که در این پژوهش مورد نظر می باشد، مقایسه­ی عملکرد سیاست­های اعمال شده در برنامه سوم و چهارم عمرانی بعد از انقلاب اسلامی و اثر بخشی این سیاست­ها بر مسکن کم­درآمدها با در نظر گرفتن شاخص­های مختلف می­باشد.

 

1-1-    طرح مسئله و ضرورت تحقیق

 

تامین مسکن اقشار کم­درآمد شهری یکی از اساسی­ترین مشکلاتی است که بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران با آن دست‌به‌گریبان می­باشند. یافتن راه­ها و الگوهای عملی توسط دولت و بخش خصوصی و تدوین برنامه­های اجرایی کوتاه و بلندمدت در دهه­های اخیر برای گشودن گره کور مسکن به معضلی لاینحل تبدیل شده است. تامین مسکن اقشار کم­درآمد از این جهت واجد اهمیت می­باشد که این قشر تنها با تکیه بر توانایی­های مالی و مهارتی خودشان، قادر به تهیه مسکن مناسب نیستند و همواره نیازمند حمایت­های دولتی می­باشند و در صورتی که از چنین حمایت­هایی برخوردار نشوند، ناچار در راستای تامین این نیاز حیاتی، جذب بازار غیر رسمی شده و از طریق آن تنها سرپناهی را برای خود تدارک خواهند دید که نمی­توان آن را مسکنی نامید که شایسته کرامت انسان باشد.

 

در این راستا اصل 31 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آشکارا این حق را که مسکن خانوار نباید از حداقل نیازهای زیستی و سکونتی انسان کمتر باشد، مطرح می­نماید. بنابراین در دوره­های مختلف، سیاست­های مختلفی در قالب برنامه­های توسعه عمرانی در راستای حل مشکل مسکن بویژه برای اقشار کم­درآمد تدوین و اجرا شده­اند. از جمله این سیاست­ها می­توان به ساخت خانه­های ارزان­قیمت برای کم­درآمدها، ایجاد بانک رهنی در برنامه­های قبل از انقلاب و در نظر گرفتن اهدافی چون اولویت دادن به مسکن محرومان، تأمین مسکن اجتماعی و تشویق مسکن حمایتی، پشتیبانی از ایجاد تشکل­های صنفی و موسسات محلی در راستای تأمین مسکن اقشار کم­درآمد، حمایت از سیاست­های انبوه­سازی و مسکن مهر در برنامه­های بعد از انقلاب، اشاره نمود.

 

با وجود اعمال چنین سیاست­هایی آنچه که امروزه به‌عنوان یکی از مشکلات اصلی بروز پیدا کرده است، پدیده بدمسکنی و بی­مسکنی برای دهک­های پایین اجتماع می­باشد. این امر نشان‌دهنده عدم جامعیت سیاست­های به‌کارگرفته شده در زمینه مسکن کم­درآمدها بوده و لزوم بررسی سیاست­های تدوین شده در قالب این برنامه­ها، ایده درونی آن­ها، شاخص­های مورد توجه در آن‌ها و ارتباط­شان با سیاست­های قبل از خود را در راستای دستیابی به این هدف که تا چه حد توانسته­اند جهت بهبود معضل مسکن کم­درآمدها، چه از نوع کیفی چه از منظر کمی مؤثر واقع شوند را نمایان می­سازد.

 

لذا در پژوهش حاضر به بررسی جهت­گیری برنامه­های سوم و چهارم و ارتباط­شان با یکدیگر و میزان تاثیرگذاری آن­ها بر تامین مسکن کم­درآمدها از طریق تعریف و مطالعه شاخص­هایی چون نحوه تصرف و مالکیت مسکن، روند تولید مسکن، روند تغییر قیمت مسکن، شاخص دسترسی به مسکن، مدت زمان انتظار برای دسترسی به مسکن و شاخص­هایی از این قبیل پرداخته خواهد شد.

 

پژوهش حاضر به‌نوعی ارزیابی پس از برنامه[1]محسوب می‌شود، چراکه به ارزیابی سیاست‌ها و برنامه‌ها پس از اجرای آن‌ها پرداخته شده است.

 
مداحی های محرم