و تاریخچه
بدلیل اینکه ضریب تغییرات به واحد اندازه گیری بستگی ندارد، معیاری مناسب جهت مقایسه پراکندگی چند جامعه با واحد های اندازه گیری مختلف می باشد و به همین دلیل نیز ضریب تغییرات مورد توجه آمار دانان قرا گرفته است. هدف ما در این پایان نامه ارائه آزمونی برای آزمودن برابری ضرایب تغییرات در چند جامعه نرمال براساس آزمون والد[1] و روش بوت استراپ پارامتری[2] می باشد. تاکنون روش های مختلفی برای آزمون برابری ضرایب تغییرات در چند جامعه نرمال ارائه شده اند؛ اما هیچ یک از روش های ارائه شده دقیق نیستند به این معنی که خطای نوع اول آنها دقیقا در سطح اسمی آزمون نمی باشد. از مهمترین روش ها می توان به این موارد اشاره کرد. بنت[3] در سال 1976 آزمونی براساس روش نسبت درستنمایی ارائه کرد. همچنین گوپتا و ما[4] در سال 1996، رائو و جوز[5] در سال 2001 و نیری و رائو[6] درسال 2003 آزمون والد را برای این مساله به کار گرفتند. تسو[7] در سال 2009 از آزمون تقریبی نمره[8] جهت آزمون برابری ضرایب تغییرات استفاده کرد. اخیرا نیز، لیو و همکاران[9] (2010)، جعفری و کاظمی ( 2013) و کریشنامورتی و میسوک لی[10] (2014) به ترتیب روش هایی بر اساس p- مقدار تعمیم یافته، بوت استراپ پارامتری و آزمون نسبت درستنمایی ارائه نمودند و
خطای نوع اول و توان آزمون خود را با استفاده از شبیه سازی با روش های موجود مقایسه کردند. ما نیز در این پایان نامه، ابتدا با بهینه سازی روش جعفری و کاظمی (2013) روشی جدید بر پایه والد و بوت استراپ پارامتری جهت آزمون برابری ضرایب تغییرات در چند جامعه نرمال ارائه می دهیم و سپس با بهینه سازی آزمون والد روش جدید دیگری که عملکرد نسبتا بهتری نسبت به سایر روش ها دارد معرفی می کنیم. اما آماره آزمون ما متفاوت از جعفری و کاظمی (2013) می باشد. از آن جهت که در هر مساله آزمون فرض آماری، ارائه روشی که بتواند خطای نوع اول را به نحو مطلوبی کنترل کند اهمیت دارد نخست با استفاده از شبیه سازی، خطای نوع اول روش جدید پیشنهادی را با روش های نیری و رائو (2003)، لیو و همکاران (2010)، کاظمی و جعفری ( 2013 ) و کریشنامورتی و میسوک لی (2014) مقایسه می کنیم. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که بر اساس خطای نوع اول، روش جدید پیشنهادی و کریشنامورتی و میسوک لی (2014) عملکرد بهتری نسبت به دیگر روش ها دارند. لذا فقط توان آزمون روش جدید پیشنهادی، با روش ارائه شده توسط کریشنامورتی و میسوک لی (2014) مقایسه می گردد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که در برخی موارد، توان آزمون روش جدید پیشنهادی بهتر از روش کریشنامورتی و میسوک لی (2014) می باشد. در مواردی نیز عکس این موضوع اتفاق می افتد و در برخی موارد دیگر، عملکرد این دو روش از دیدگاه توان مانند هم است. همچنین لازم به ذکر است که روش جدید پیشنهادی از لحاظ محاسباتی ساده تر از روش کریشنامورتی و میسوک لی (2014) است. ساختار پایان نامه به صورت زیر می باشد. در فصل 2، روش های مختلفی برای آزمون برابری ضرایب تغییرات در چند جامعه نرمال تاکنون ارائه شده است از جمله روش های لیو و همکاران (2010)، جعفری و کاظمی (2013)، روش جدید بهینه شده جعفری و کاظمی (2013)، کریشنامورتی و میسوک لی (2014) و آزمون والد نیری و رائو (2003) را به طور مختصر معرفی می کنیم. در فصل 3 آزمون جدیدی که براساس روش والد و استفاده از روش بوت استراپ پارامتری می باشد پیشنهاد و شرح می دهیم. در فصل 4، با استفاده از شبیه سازی به مقایسه آزمون جدید پیشنهادی با روش های دیگر از دیدگاه کنترل خطای نوع اول و توان آزمون می پردازیم. در همین فصل با ارائه یک مثال به توصیف روش های ارائه شده می پردازیم و با نتیجه گیری مبحث را به پایان خواهیم برد.
در این قسمت، نخست به معرفی نماد ها و مفاهیم اولیه مورد نیاز می پردازیم. سپس روش هایی را که اخیرا جهت آزمون برابری ضرایب تغییرات در چند جامعه نرمال ارائه شده اند معرفی می کنیم.
[1] – Wald
[2] – Parametric bootstrap
[3] – Bennett
[4] – Gupta and Ma
[5] – Rao and Jose
[6] – Nairy and Rao
[7] – Tsou
[8] – Score Test
[9] – Liu et al.
[10]- Krishnamoorthy and Meesook Lee
جبر خطّی شاخهای از ریاضیّات است که به بررسی و مطالعه ماتریسها، بردارها، فضاهای برداری، تبدیلهای خطی و دستگاههای معادلههای خطّی میپردازد. علاوه بر کاربردهای فراوان جبر خطی در زمینههایی از خود ریاضیات همانند آنالیز تابعی، هندسه تحلیلی و آنالیز عددی، استفادههای وسیعی نیز در فیزیک، مهندسی، علوم طبیعی و علوم اجتماعی پیدا کرده است [19] [16].
برای به کار بردن دانش جبر خطی در علوم تجربی، فیزیک و مهندسی، که همگی لازم به انجام محاسبات عددی در آزمایشها و تحلیل دادهها هستند، نیاز به توسعه شاخهای به نام جبر خطی عددی وجود دارد. جبر خطی عددی دانش مطالعه بر روی الگوریتمهای عددی جهت
محاسبات جبر خطی بوده که مهمترین آنها عملیات ماتریسی برروی کامپیوتر است. عملیات ماتریسی پایه و اساس بسیاری از محاسبات مهندسی از قبیل پردازش تصویر، سیگنال، مخابرات، محاسبات مالی، علوم مهندسی مواد، بیولوژی و… است.
یکی از مسائل عمومی عملیات ماتریسی تجزیه ماتریس[1] است. تجزیه ماتریس یک عمل فاکتورگیری[2] از ماتریس به صورت حاصلضرب چند عامل ماتریسی است. تجزیههای ماتریسی مهم وپرکاربرد عبارتند از: تجزیهLU ماتریسی[3]، تجزیه چولسکی ماتریس[4]، تجزیه QR ماتریس[5]، تجزیه EVDماتریس[6]، تجزیه قطبی ماتریس[7] وتجزیه مقادیر منفرد ماتریس[8] یا .SVD
درجبر خطی، الگوریتم SVD یک تجزیه از ماتریس حقیقی یا مختلط است که از ابزارهای قدرتمند باکاربردهای فراوان، مفید و تاثیرگذار در علوم پایه، فنی مهندسی و همچنین در پردازش سیگنال وآمار است. الگوریتم SVD یک تکنیک برای تجزیه یک ماتریس به ضرب سه فاکتور میباشد.
الگوریتم ژاکوبی یکی از اولین الگوریتمها جهت اجرایی کردن SVD است. الگوریتم ژاکوبی یک ماتریس مستطیلی را به یک ماتریس قطری با استفاده از دنبالهای از ضرب ماتریسهای چرخشی[9] تبدیل میکند. این روش میتواند مقادیر منفرد را با دقت بالا پیدا کند. لازم به ذکر است به کار بردن این روش به تنهایی خود عملکرد پائینی دارد، بنابراین باید به سمت روشهایی با عملکرد بالاتری روی آورد. روش تجزیه مرحلهای QR یکی از این
الگوریتمهای عمومی وکاربردی در این زمینه است که با انجام پیش پردازش QR میتوان عملکرد اجرایی بالایی را به دست آورد. اساس مهمترین روشهای مدرن پیاده سازی الگوریتم SVD، کاهش ماتریس به شکل قطری با استفاده از تبدیلهای متعامد است. یکی از مزیّتهای تجزیه مرحله ای QR، قابلیّت حل مسائل با دقت و همگرایی بالا می باشد [29] و [9] .
روشهای استاندارد SVD، در بستههای LINPACKو LAPACK پیاده سازی شدهاند. در این پایاننامه، ما قصد استفاده از ابزارهای موازی نرم افزار MATLAB را داریم که در ادامه، مزیّتهای آنرا نسبت به نرمافزارهای مشابه جهت موازیسازی و معماری ساختار موازی به اختصار توضیح خواهیم داد.
توسعه روش پیش پردازش مرحلهای QR در الگوریتم ژاکوبی موازی میتواند منجر به پیادهسازی بهینه الگوریتم SVD گردد. این روش ابتکاری میتواند در آنالیز و بهینه سازی دادهها کاربردهای فراوانی داشته باشد.
[1] Matrix decomposition
[2] Factorization
[3] Lu deomposition
[4] Cholesky decomposition
[5] QR decomposition
[6] Eigenvaluc decomposition
[7] Polar decomposition
[8] Singular value decomposition
[9] Rotation matrix
کشور ایران با حدود 3000 كیلومتر مرز دریایی، موقعیت ویژه ای در منطقه و نیز به لحاظ ارتباط با آبهای جهان از اهمیت فوقالعاده ای در بخش حمل و نقل دریایی برخوردار است و از سویی دیگر با قرار گرفتن در مسیر تجارت جهانی موقعیت بسیار ممتازی دارد که می تواند منشأ درآمدهای اقتصادی فراوانی باشد، همچنین ایران به دلایل مختلفی از جمله جغرافیای دریایی، داشتن موقعیت مناسب در بین کشورهای اروپایی و آسیای میانه، دسترسی به خلیج فارس و دریای عمان در جنوب و دریایی خزر درشمال و قرار گرفتن در مسیر کریدور شمال- جنوب و نیز شرق- غرب به عنوان چهار راه تجارت جهانی مطرح است (طرح جامع بنادر ایران، 1383).
از این رو کشور ایران به منظور دستیابی به سهم بیشتر در این صنعت (ازنظر تناژ و درآمد)، چارهای جز تقویت ظرفیتهای باالقوه و اجرای طرحهای توسعهای شبکه حمل و نقل، ایجاد زیرساختهای مرتبط، سرمایه گذاری، مدیریت و توسعه تجهیزات و منابع انسانی در بنادر را نخواهد داشت و از آنجایی که بر اساس نتایج مطالعات طرح جامع بنادر کشور ظرفیت عملیاتی بنادر کشور درسال 1394 به 160 میلیون تن خواهد رسید که نیمی از آن (7 میلیون تی ای یو) به صورت کانتینری میباشد، بنابراین شناخت فاکتورها و عوامل مؤثر بر ترافیک کانتینری در بنادر کشور و در نظر گرفتن طیف وسیعی از حالتهای ممكن در عملیات كانتینری در سالهای آتی به منظور استفاده از ظرفیت و پتانسیلهای كشور در این صنعت و برنامه ریزی جهت ایجاد زیرساختهای لازم برای تحقق اهداف خویش بسیار حائز اهمیت است. بی تردید در این چارچوب مطالعه و تحقیق در خصوص وضعیتهای ممكن در آینده ممكن ترافیك كانتینری بنادر كشور به عنوان یك برنامه استراتژیك در بخش حمل و نقل دریایی و به ویژه حمل و نقل كانتینری مطرح بوده و میتواند در بر گیرنده تمامی جوانب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و عمرانی ملی با نگرش به سند چشم انداز توسعه بیست ساله كشور[1]موجب گردد تا كلیه سرمایه گذاریها در توسعه این بخش با هماهنگی بیشتر دستگاهها و در چارچوب اهداف مشخص و اولویتبندی شده به نتیجه مطلوبتری دست یابد و منجر به ساخت، توسعه و تجهیز بنادر در ابعاد لازم، استفاده از تجهیزات پیشرفته و نهایتاً استفاده از تكنولوژی مدرن اطلاعاتی و نهادینه سازی جهت پذیرش مناسب محمولات، افزایش میزان ترانزیت، ترانشیپ، واردات و صادرات و به ویژه صادرات غیر نفتی به منظور دست یابی به امری حیاتی در افزایش رشد اقتصاد ملی و توسعه پایدار گردد. از آنجا كه در معادلات سیاسی و اقتصادی و لجستیكی كشور در قرن بیست و یكم، نقش بنادر بسیار حساس و سرنوشت ساز است، بنابراین برای ایجاد و حفظ کریدورهای جابجایی كالای منطقه در كشورمی بایست بنادر خود را با ظرفیتی مناسب، تجهیزات مدرن و پیشرفته، ایمن و سریع مجهز نماییم و این اهداف بدون برنامه ریزی و داشتن اطلاعات كافی از حالت های ممكن درامر جابه جایی محمولات محقق نخواهد شد(طرح جامع بنادر ایران، 1383).
بنابراین در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا حجم تقاضاهای بالقوه ترافیک کانتینری بندر شهید رجایی در حالتهای مختلف را تعیین نماییم. در این تحقیق هدف از آینده نگاری، پیش بینی بر مبنای مدل های اقتصادسنجی آینده و گذشته نیست، بلکه این تحقیق تلاش مینماید تا با ایجاد تغییر در فاکتورهای موثر در صنعت حمل و نقل کانتینری، آینده های این صنعت در سال 1404 را پیشبینی نماید تا از این طریق حالتهای مختلف توسعه و یا ایجاد زیرساختهای جدید به منظور افزایش حجم عملکرد بنادر کشور در دستور کار برنامهریزان بندری قرار گیرد. با توجه به اینکه پیش نیاز چنین هدفی داشتن برنامه ریزی صحیح و جامع بوده و هیچ برنامهریزی نیز بدون مطالعه و پژوهش محقق نخواهد شد و نظر به اینکه سال 1404 سال پایان سند چشم انداز کشور می باشد، بنابراین آینده- نگاری ترافیک کانتینری بندر شهید رجایی از سال 1390 لغایت 1404 با توجه به اصلیترین متغیرهای اثر گذار با رویکردی متفاوت میتواند پیش نیاز و مأخذی برای برنامهریزی در پانزده سال آتی حمل و نقل دریایی در آن بندر باشد .
[1] سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 13/08/1382 از دفتر مقام معظم رهبری به ریاست جمهوری وقت ارسال شد كه یكی از اهداف آن دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه ی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
76
بدن و آرایش
80
– آرایش سنتی
80
– آرایش تیپیك
84
– آرایش مذهبی
85
– آرایش اعتراضی
88
– آرایش هنری
89
– آرایش فمینیستی
91
– آرایش زنان خیابانی
92
بدن و پوشش
95
– حجاب به مثابه تكلیف
96
– حجاب (چادر) به مثابه ایدئولوژی
98
– حجاب سنتی (چادر سنتی)
99
– حجاب زیباییشناختی
101
– حجاب (مانتو) به مثابه ایدئولوژی
102
– حجاب بازاندیشانه
103
– حجاب به مثابه سبك زندگی
105
– پوشش به مثابه سبك زندگی
105
– پوشش مدمحور (تیپ اینترنتی)
107
– فشنلس
108
– پوشش فمینیستی
108
بدن و احساس ناامنی
111
– هراس از ورود به حوزه عمومی
112
– حركت در حوزههای تكراری
114
– هراس از شب و تاریكی
117
– پشت سر گذاشتن مرزهای سنتی
119
– بدن ایمن فاحشه
121
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
بحث و نتیجهگیری
124
منابع فارسی
136
منابع انگلیسی
139
امر روزمره دارای معانی متعدد و مبهمی است، ولی بهطوركلی میتوان بدین نكته اشاره كرد كه بستر فرآیندهای پویایی مانند آشنا ساختن امر ناآشنا، نزاع بر سر پذیرفتن و رد كردن امور جدید و سازگاری با شیوههای متفاوت زیستن است. بنابراین، این ابهام و درعینحال نزدیك بودن امر روزمره به تجارب همه افراد، موجب آن نمیشود كه امر روزمره امری آشنا و كاملاً شناخته شده و پیشپاافتاده باشد. از همین روست كه بستر زندگی روزمره كه در نگاه اول ممكن است چندان مهم و قابلتوجه به نظر نرسد، به محمل مطالعات عده زیادی از متفكران علوم انسانی و جایی برای فراهم آوردن مواد اولیه تحلیلهای جامعه شناختی بدل میشود.
یكی از مباحثی كه تقریباً در نظرات بسیاری از افرادی كه در باب زندگی روزمره كار كردهاند، مشترك است، بحث تضاد است كه به
شكلهای مختلفی همچون سركوب، مخدوش كردن امر روزمره و یا با معانی دیگری مطرح میشود و میتوان از این عبارات نزدیك به هم (به لحاظ معنایی) چنین استنباط كرد كه زندگی روزمره عرصهای است كه در آن در هر لحظه كشمكش میان افراد و گروههای فرادست و فرودست جریان دارد، جریانی بیپایان كه در آن فرادستان میكوشند تا قواعد بازی خود را به فرودستان تحمیل كنند.
برای تعدادی از نظریات، بحث كشمكش در زندگی روزمره به همین جا خاتمه مییابد، اما گرامشی[1] با وارد كردن مفهوم «مقاومت» در ادبیات جامعهشناسی، نشان داد كه رابطه میان ضعفا و اقویا به تحمیل و تسلط ختم نمیشود و افراد و گروههای فرودست در فرآیند زندگی روزمره به خلق روشهایی برای مقابله با سركوب و سلطه برمیخیزند و با اشكال مختلفی از مقاومت، عملاً رابطه را به نحوی معكوس میكنند.
بخشی از زندگی روزمره كه پایان نامه حاضر قصد مطالعه آن را دارد، در واقع به رابطه بین زنان و بدنهایشان با جهان زندگی برمیگردد. بارزترین وجهی كه زنان و مردان را از هم جدا میكند، بدنهای فیزیكی آنان است و این تمایز تا حدی بدیهی و مشهود جلوه میكند كه تا چندی پیش آن را صرفاً به مثابه یك تمایز زیستی در نظر میگرفتند و برای آن قائل به ابعاد اجتماعی نبودند. با طرح مباحثی از سوی متفكرانی چون فوكو[2]، دوسرتو[3] و دیگران است كه بدن جزء مباحث اجتماعی میشود و عملاً برای كالبد آدمی وجه اجتماعی تصور میگردد.
به دلیل نوع جامعهپذیریهای متفاوتی كه در تربیت و اجتماعی كردن دختران و پسران از سنین ابتدایی رشد تا آخرین مراحل جامعهپذیری در پیش گرفته میشود، دو بدن زنانه و مردانه كه در ابتدا جز در موارد خرد و ناچیزی متفاوت نیستند، به دو پدیده مجزا كه كاملاً مشخصات متفاوتی دارند، تبدیل میشوند و در واقع این دو بدنِ به لحاظ اجتماعی زن و مرد شده، با آن بدنهای فیزیكی مؤنث و مذكر فاصله زیادی دارند كه این فاصله را مرهون سیستمهای اجتماعی تعریفكننده ارزشها و هنجارها هستند. بنابراین زن؛ به عنوان بخش مهمی از زنانگی خویش با بدنی اجتماعی شده مواجه میشود كه آن را به مثابه شیئی بیرون از خود درك میكند و در اثر زندگی با این بدن، با مسائل و مشكلاتی مواجه میشود كه خاص او و همجنسانش است و مردان در آنها شریك نیستند.
زنان در مقابل بدن خود و پیامدهای اجتماعی زیستن با بدن زنانه، به راههای مختلفی متوسل میشوند. در تعدادی از موارد، راهحل زنان اطاعت است. در برخی عرصههای اجتماعی، اطاعت جای خود را به راهحل مقاومت میدهد. زنان در بسیاری از موارد در مقابل الزامهای بدن زنانه خود به مقاومت دست میزنند و نظامهایی را كه به تعریف ارزشها و هنجارها برای بدن زنانه پرداختهاند، واژگون میكنند یا راههایی برای فرار از دست آنها پیدا میكنند. این مقاومتها معمولاً دربردارنده نوعی خلاقیت هم هست. خلاقیت زنان در مواجهه با بدنهایشان را در مواردی مثل سبكهای آرایش و پوششی كه انتخاب میكنند، مدیریت بدن، رفتارها و ژستهای بدن و چهرهای كه انتخاب میكنند و … میتوان دید.
در این رساله قصد ما این است كه نقاطی از زندگی روزمره را كه در آن زنان از سیستمهای ارزشی و هنجاری مربوط به بدنهایشان اطاعت میكنند یا در مقابل آن به مقاومت میپردازند را نشان دهیم و انواعی از خلاقیت را كه در مقاومت كردن زنان وجود دارد، بیابیم. به همین دلیل، به سراغ نقاطی از زندگی فردی و اجتماعی زنان میرویم كه در آن نقاط حضور بدن زنانه پررنگتر میشود، مثل انواع آرایشهایی كه زنان بر صورت و بدن خود انجام میدهند، لباسهایی كه میپوشند، فضاهای اجتماعی كه در آن حضور فیزیكی مشخصی دارند و ….
شناخت زندگی روزمره جامعه ایرانی، علیرغم اهمیت زیادی كه میتواند داشته باشد و نقش بزرگی كه میتواند در پیشبرد جامعهشناسی ایفا كند؛ كاری است كه بسیار كم صورت گرفته و جای زیادی برای كار و تحقیق و نیز رشد و توسعه دارد. رساله حاضر، در صدد بررسی یكی از مقولاتی است كه به زندگی روزمره زنان ایرانی مربوط میشود و تاكنون از این زاویه بدان پرداخته نشده است.
فهم تجارب روزمره زنان و توصیف آن از زبان خود ایشان میتواند تأثیر بزرگی در افزایش دانش ما نسبت به كنشگرانی داشته باشد كه همیشه درك و دانش كمتری از آنان نسبت به مردان داریم و بنابراین، با شناساندن چهره تاریك نیمی از اعضای جامعه – خصوصاً در مورد مسألهای مثل بدن زنانه كه تابوهای فرهنگی زیادی آن را احاطه كرده و مانع از درك دیگرانی غیر از خود زنان از این مسأله شده است – انجام چنین تحقیقی میتواند حائز اهمیت باشد و قدمی در جهت روشنتر كردن سیمای زنان ایرانی و كنشهایشان بردارد. بهویژه آنكه همین تابوهای فرهنگی موجب آن میشوند كه در بسیاری موارد خود زنان نیز از گفتگو كردن در مورد بدنهایشان بپرهیزند و در نتیجه مسائل عام و اجتماعی را كه در آن درگیر میشوند، مشكل شخصی خود بپندارند و به جای آن كه قدمی برای حل آن از طریق گفتگو با دیگر زنان و شریك شدن در تجارب آنان بردارند، عمری را در رنج و سختی سپری كنند. به همین دلیل به نظر میرسد كه مطالعه بدن زنانه از طریق آگاهی بخشیدن به كنشگران درباره ابعاد مختلف تجربیات زندگی روزمره، نهایتاً میتواند به حل برخی مسائل اجتماعی و فردی زنان نیز یاری رساند.
[1] . Gramsci
[2] . Foucault
[3] . De Certeau
یکی از توانایی های علم آمار تحلیل موضوعاتی با اطلاعات عددی انبوه می باشد. در واقع در هر بررسی آماری مراحل جمع آوری، پاک سازی، تلخیص و تحلیل داده ها و نتیجه گیری مورد توجه قرار می گیرد. مرحله ی جمع آوری داده ها به عنوان زیر بنای بررسی های آماری دارای اهمیت ویژه ای می باشد، زیرا در صورت وجود نقصی در این مرحله از ارزش و اعتبار کل پژوهش کاسته می شود. یک جامعه متناهی در نظر بگیرید. جمع آوری اطلاعات عددی از این جامعه با استفاده از دو روش سرشماری و نمونه گیری امکان پذیر است، در صورتی که در جوامع نامتناهی سرشماری امکان پذیر نمی باشد و باید تنها از روش نمونه گیری استفاده کرد. هدف از انواع روش های نمونه گیری، تهیه ی اطلاعاتی از جامعه با مطالعه ی بخشی از آن به نام نمونه است. در واقع نمونه گیری، فرایند انتخاب واحدها از جامعه می باشد به طوری که به کمک آن ها بتوان از جامعه کسب اطلاع کرد. بنابراین یکی از مسائل مهم در نمونه گیری، تطابق نمونه با کل جامعه است.
در حالت کلی برای نمونه گیری، دو روش نمونه گیری احتمالی و غیراحتمالی معرفی
می گردد. در نمونه گیری احتمالی که اولین بار توسط دمینگ ]7[ در سال 1950 مطرح شده است، هر واحد نمونه با احتمالی مشخص از جامعه استخراج می شود. کاربرد گسترده ی این روش امروزه به گونه ای است که این روش جایگزین نمونه گیری غیر احتمالی شده است.همچنین در بسیاری از نمونه گیری ها، در حین جمع آوری اطلاعات مربوط به متغیر مورد مطالعه و یا قبل از آن، ممکن است اطلاعاتی درباره متغیر یا متغیرهای دیگری که با متغیر مورد مطالعه همبستگی دارند موجود باشد که به این نوع اطلاعات، اطلاعات کمکی گفته می شود. از اطلاعات کمکی در مرحله ی برآوردیابی و در طرح نمونه گیری می توان استفاده کرد.
راه دست یابی به اطلاعات کمکی مفید از منابع متعدد می باشد و اغلب این اطلاعات در جوامع متناهی باعث افزایش دقت برآوردگرها می شود. الکلین ]18[ در سال 1958، رائو ]21[ در سال 1967، سینگ ]37[ در سال 1967، جان ]13[ در سال 1969، سریواستاوا ]40[ در سال 1971 و ویشواکارما و همکاران ]49[ در سال 2012 در مطالعات خود از اطلاعات کمکی به طور گسترده استفاده کرده اند.
در این فصل، در بخش (1-2) به بیان تعاریف و مفاهیم پایه ای در نمونه گیری که شامل جامعه متناهی، نمونه، طرح نمونه گیری و… است، پرداخته و سپس در بخش (1-3) انواع
طرح های نمونه گیری را تعریف می کنیم.
1-2 تعاریف و مفاهیم پایه ای
در مباحث نمونه گیری داشتن تعاریف دقیق و درست از مفاهیمی هم چون جامعه، نمونه، طرح نمونه گیری و… از ضروری می باشد. از این رو در این فصل به بیان تعاریف پایه ای و برخی نماد ها که در فصل های بعدی رساله مورد استفاده قرار خواهند گرفت، می پردازیم. نماد ها به صورتی در نظر گرفته شده که در اغلب متون نمونه گیری مورد استفاده قرار گرفته است. عمده مطالب این بخش مبتنی بر مراجع کاکران ]4[ و عمیدی ]52[ است.
جامعه ی متناهی : یک جامعه ی متناهی از مجموعه ای مشتمل بر تعداد متناهی عناصر متمایز تشکیل شده است. مقدارN ، اندازه ی جامعه نامیده می شود. یک جامعه ی متناهی U را به صورت زیر نمایش می دهیم:
طرح نمونهگیری : با در نظر گرفتن یك طرح نمونهای معین میتوان احتمال انتخاب یك نمونه دلخواه مانند s را بیان نمود. این احتمال را با نماد p(s) نمایش خواهیم داد. حال با فرض این كه تابع p(.) بهگونهای وجود دارد كه p(s) احتمال انتخاب s را تحت فرض استفاده از طرح مورد نظر به دست دهد، تابع p(.) طرح نمونهگیری نامیده میشود. هر نمونه s بر اساس هر طرح نمونهگیری مفروض p(.) را میتوان به عنوان مشاهدهای از متغیر تصادفی مجموعه- مقدار S كه توزیع احتمال آن بوسیله تابع p(.) بیان میشود، مورد توجه قرار داد. اگر را معرف تمام نمونههای ممكن s در نظر بگیریم، در این صورت با در نظر گرفتن زیر مجموعههای تهی و U، مجموعهای شامل N2 زیر مجموعه با اندازههای متفاوت از U خواهد بود. لذا برای هر داریم:
از آنجا كه یك توزیع احتمال بر روی است، داریم:
نمونه : عناصری از جامعه كه مشخصات آنها اندازهگیری میشود، تشكیل یك نمونه میدهند. در واقع یك نمونه، زیرمجموعهای از جامعة U است كه طبق برنامة خاصی به دست میآید. این زیرمجموعه به طور معمول با s نمایش داده شده و تعداد عناصر نمونه s است. در بسیاری از مواقع نمونههایی را در نظر میگیریم كه با استفاده از یك طرح نمونهگیری احتمالی تحقق مییابند. دو تعریف برای اصطلاح نمونه وجود دارد كه در اكثر مواقع مورد استفاده قرار میگیرند:
[1] Probability Sampling
[2] Deming, W.E.
[3] Olkin
[4] Rao and Madholkar
[5] Singh
[6] John
[7] Srivastava
[8] Vishwakarma et. al.
[9] Finite Population
[10] Sampling Design
[11] Sample