وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اثرات اقتصادی- اجتماعی پروژه بین المللی منارید بر شاخص زیست -محیطی بیابان زدایی

 
تاریخ: 22-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

یکی از عوامل محدودیت مدیریت جامع منابع­ طبیعی، منابع علمی ا­ست. منابع اطلاعاتی در رابطه با ماهیّت، گستره و شدت تخریب منابع طبیعی در مناطق مختلف کشور محدود می­باشد و گرایش به سمت تمرکز بر علائم مشهود تخریب سرزمین، نسبت به پرداختن به علت­های اصلی آن، بیشتر است. جمع­آوری و هماهنگ­سازی اطلاعات از منابع و بخش­های مختلف به علّت پیچیدگی و وسعت مطالب، محدودیت بزرگی به شمار می­رود. علاوه بر این، تلفیق موضوعات اقتصادی- اجتماعی و زیست­محیطی، پرداختن به توسعه­ی پایدار را کاری دشوار می­کند. در رابطه با مدیریت پایدار منابع­ طبیعی در ایران و مقابله با بیابان­زایی ابتکارات و اقداماتی انجام گرفته شده است، اما این ابتکارات عمدتاَ در سطح محلّی بوده و مستندسازی فرایندهای کاری و آموزه­ها انجام نگرفته و یا خیلی کمرنگ بوده است. در نتیجه، دسترسی به اطلاعات و تجارب مؤفق که می­توانست مورد بهره­برداری پروژه­ها و ابتکارات جدید قرار بگیرد، به­راحتی میسّر نیست. از طرفی عدم یکپارچگی و جامعیت مدل­های متعارف توسعه، باعث بروز بحران در پایداری سرزمین، تهدید و تخریب منابع طبیعی، عدم عدالت و ناپایداری در بهره­وری اقتصادی، مشکلات زیست­محیطی، چالش­های بهداشت سلامت، فرسایش، مرگ بیولوژیکی، بحران آب، بحران نیترات، افزایش گازهای گلخانه­ای و بهم خوردن تعادل­های بوم­شناختی در سرزمین می­گردد. به همین دلیل در راهبردهای نوین برای تحقق توسعه پایدار به جای تأکید بر انتقال خدمات، اقدامات فیزیکی و سخت افزاری و انتقال تکنولوژی­های جدیدتر، ارتقاء مهارت­ها در اعمال مدیریت مشارکتی مبتنی بر چرخه اطلاعات، نقش اصلی را بر عهده دارند که با هدف توانمندسازی و دخالت آگاهانه جوامع محلی به­ویژه در بخش روستایی و کشاورزان کوچک در چارچوب عملیات تحقیق- توسعه محقق می­شود.
عکس مرتبط با اقتصاد

توجه به سه سرمایه­ی بزرگ اجتماعی1، فیزیکی2و انسانی3در برنامه­ریزی محلّی بسیار مؤثر است. یکی از ابزار برنامه­ریزی محلّی، توجه به مشارکت فعال و همه جانبه­ی افراد جامعه در تمام ابعاد مختلف توسعه و دیگری توجه کافی به دانش بومی افراد جامعه است. سازمان­های مردم نهاد با آگاه­سازی و جلب اعتماد و بالا بردن سطح مشارکت، سرمایه­ی اجتماعی را تقویت کرده و راه را برای توسعه­ی اجتماعی هموار می­سازند (سواری و همکاران، 1391).
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

پروژه دانشگاهی

 

بررسی مسائل اجتماعی مشارکت و رابطه­ی آن با پدیده­ی بیابان­زایی نشانگر اهمیت فوق­العاده­ی آن در حل مسائل بیابان­زایی است. اگر بیابان­زایی انسان­ساخت (در مقابل بیابان­زایی طبیعی) را نتیجه­ی روابط نامناسب انسان با طبیعت و محیط­زیست بدانیم، كه در دهه­های اخیر با شدت بیشتری رو به افزایش نهاده، ابعاد كمّی عنصر انسان در قالب عوامل جمعیتی و ابعاد كیفی عنصر انسان در قالب رفتارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او تأثیر به­سزایی در بروز این پدیده دارد (فیروزنیا، 1383). بنابراین تعداد جمعیت (سرمایه انسانی) و ابعاد كیفی عوامل انسانی نقش به­سزایی در زمینه بیابان­زایی و مقابله با آن ایفا می­كند (احمدی و همکاران، 1391) و نیاز به مشارکت، استفاده از دانش بومی را اجتناب ناپذیر می­کند.

در توسعه اجتماعی، اعضاء جامعه نقش اصلی را در فرایند توسعه دارند و به عنوان عوامل فعّال، درگیر مسائل پیرامون خود شده و به فعالیت وا داشته می­شوند. در مورد عواملی که زندگی­شان را تحت تأثیر قرار می­دهد مانند تدوین و اجرای سیاست­ها، برنامه­ریزی، توسعه و ارائه خدمات و تغییرات آنها مشارکت خواهند کرد (sahebzadeh and nobaya، 2011).

زیرساخت­های روستایی را می­توان سرمایه­های عمومی و اجتماعی روستاها دانست که توسعه آن باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنها خواهد شد. مثلاً توسعه زیرساخت­های خدمات بهداشتی و آموزشی، باعث بهبود کیفیت منابع انسانی و افزایش توانایی­های آنها (در جایگاه­های فردی و اجتماعی) خواهد شد. این فعالیت­ها جزء سرمایه­های فیزیکی قرار می­گیرند (رضویان و همکاران، 1388).

دردیدگاه‌های سنتی مدیریت توسعه، سرمایه‌های اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهم­ترین نقش را ایفا می‌کردند اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایه‌اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایه‌ها به طور بهینه انجام نخواهد شد. در جامعه‌ای که فاقد سرمایه­ی ‌اجتماعی است، سایر سرمایه‌ها تلف می‌شوند. از این‌رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی برای نیل به توسعه پایدار محسوب می­شود.

از نقطه نظر مدیریتی، اتخاذ یک استراتژی مبتنی بر ملاحظات بیوفیزیکی، می­تواند علاوه ­بر تأمین منافع معیشتی، سرمایه­گذاری بیشتر در زمینه مدیریت پایدار سرزمین را به ارمغان آورد. فعالیت­هایی نظیر مدیریت جامع محصولات کشاورزی در سطح مزرعه، ایجاد انگیزه برای کشاورزی پایداردر جوامع روستایی، انتقال دانش و فناوری و به­کارگیری سیاست­های تأثیرگذار در سطح ملی و منطقه­ای در راستای افزایش امنیت شغلی، برای رسیدن به راهکارهای پایدار در زمینه چالش­های زیست­محیطی، بسیار ضروری است.

در 22 اسفندماه سال1351، توافق­نامه­ای میان دولت­های ایران و افغانستان مبنی بر اجازه­ی ورود 26 m3/s آب (850 میلیون مترمکعب در سال) از رودخانه هیرمند به ایران امضاء شد ولی متأسفانه در زمان رژیم طالبان (1996) اجرای توافق­نامه متوقف و منجر به وقوع فاجعه­ای زیست­محیطی و اقتصادی- اجتماعی در استان سیستان و بلوچستان شد، به طوری که به شدت موجب روند نزولی شاخص­های اکولوژیکی و انسانی گردید (افشاری،1391).

در سپتامبر 2010 ( شهریور 1389)، به منظور ظرفیت­سازی ملی برای مدیریت پایدار محیط زیست و حمایت از منابع طبیعی به ویژه آب و خاک در چارچوب برنامه­های توسعه ملی و همچنین اجرایی نمودن برنامه­های توسعه زیست­محور با تأکید بر بهبود کیفیت زندگی
عکس مرتبط با محیط زیست

1- Non- Governmental Organization

1- Social Capital

2- Physical Capital

3- Human Capital

***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

 

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

 

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

 

 با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

 

موجود است

 


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی رابطه بین فرهنگ‌سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با نقش واسطه‌گری جوسازمانی در دانشگاه کابلبررسی رابطه سلامت سازمانی مدارس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی منطقه 8 شهر تهران »
 
مداحی های محرم