پوکی استخوان[1] یا استئوپورز طبق تعریف انجمن بهداشت جهانی[2] ( (WHO،« یک اختلال اسکلتی است که در آن قدرت مکانیکی استخوان کاهش یافته و منجر به شکستگی استخوان می شود». سازمان جهانی بهداشت پوكی استخوان را به صورت كاهش تراكم استخوان به 5/2 انحراف معیار كمتر از متوسط حداكثر تراكم استخوانی در افراد جوان جامعه تعریف كرده است(1). مردان وزنان با ورود به سنین بزرگسالی، بطورطبیعی حدود نیم درصد از توده استخوانی خود را درسال از دست می دهند. خانمها با ورود به دوره یائسگی، دچار از دست دادن سریع توده استخوانی میشوند. این کاهش توده استخوانی تا ٥% در سال برای استخوانها ی اسفنجی و بین 3 %-2% در سال برای استخوا نهای متراکم است. بنابراین، باعث می گردد طی ٢٠ سال حدود ٢٠٪ تا ٣٠ ٪ افت تراکم استخوان داشته باشندکه با كاهش تراكم استخوانی به٣٠ تا ٤٠ درصد از حد طبیعی شکستگی استخوان ها بیشتر اتفاق می افتد(1-3). این شکستگی ها علاوه بر تحمیل بار اقتصادی برای فرد و جامعه، هزینه های اجتماعی حاصله مانند معلولیت یا مرگ را نیز بدنبال دارد(3).
برای بررسی رشد استخوان درانسان، مطالعات عمدتاً به رادیوگرافی یا ارزیابی ماركرهای استخوانی محدود می شوند در حالی كه استفاده از مدل حیوانی به بررسی مستقیم خواص مکانیکی استخوان می پردازد. خواص مکانیکی استخوان از جمله: استرس، سفتی استخوان و میزان انرژی جذب شده از پارامترهای اصلی بیان کننده ساختار و عملکرد استخوان می باشد. پس با استفاده از مدل های حیوانی و انجام تستهای مستقیم بیومكانیكی انعكاس بهتری از خواص مكانیكی استخوان در مقایسه با اندازه گیریهای تراكم استخوانی به دست میآید(4).
مشخص شده اوراکتومی رت یک مدل تجربی مناسب جهت بررسی پوکی استخوان در دوره یائسگی می باشدکه چند ماه بعد از اوراکتومی، پوکی استخوان قابل مشاهده است(5).
شکستگی ناحیه پروگزیمال استخوان فمور در انسان یکی از رایج ترین نوع شکستگی در پوکی استخوان است. ناحیه پروگزیمال استخوان رت نیز بسیار شبیه استخوان فمور انسان است. بدلیل شباهت زیاد بین استخوان انسان و رت از آن برای ارزیابی مقاومت استخوان و
تغییرات مورفولوژی استفاده می شود(6).
مطابق یافته های پزشکی، بافت استخوان بطور منظم دچار نوسازی می گردد. روند کلی این فرایند با جذب استخوانی توسط تحریک سلول های استئوکلاست آغاز میشود. استخوان سازی توسط سلو ل های استئوبلاست صورت می گیرد. اگر جذب استخوانی زیاد باشد یا تشكیل استخوانی كم شود پوکی استخوان رخ می دهد که مكانیسم اصلی همه ی دلایل پوكی استخوان همین عدم تعادل بین جذب استخوانی وتشكیل آن است(7).
از جمله عوامل محرک و ضد تحلیلی استخوان، حساسیت به محیط مکانیکی است در واقع همان قانون ولف که شکل استخوان، ماهیت عملکردی آن را مشخص می نماید. ارتباط بین ساختار استخوان و نیرو های وارده بر آن از توانایی انطباق پذیری دائم استخوان سالم با محیط تحت بار است و بر همین مبنا امکان انطباق پذیری با محیط موجود را به سیستم اسکلتی میدهد. این توانائی عموما بدلیل خواص نوسازی[3] و باز سازی[4] استخوان است که بافت قدیمی استخوان را در محیط حداقل یا حداکثر بارگذاری استخوان از بین برده وموجب شکل گیری مجدد آن در محیط با بارگذاری مناسب می شود. این انطباق پذیری سیستم اسکلتی با محیط تغییرات معنی داری در جرم، هندسه و خواص مواد استخوان ایجاد می کند(8, 9). از طرفی، هر نوع حركت و فعالیت بر روی زمین نیز به لحاظ مكانیكی، باعث اعمال بار[5] روی استخوانهای متحمل وزن شده و ساختار آنها را بهبود میبخشد. تشکیل و تحلیل استخوان به نیروی خارجی ناشی از نیروی گرانشی و نیروی داخلی تولید شده توسط فعالیت عضلانی حساس است(10). اعمال بار بر روی استخوان بعنوان محرکهای لازم برای دستیابی به اوج توده استخوانی و حفظ هموستاز آن شناخته شده است(11) .
امروزه تمرینات و فعالیت های ورزشی روند مثبتی در سلامت عمومی افراد دارا است. اثرات مثبت ورزش بر سسیتم گردش خون وعروق، زمان واکنش عضلات، تعادل و هماهنگی ارگان و افزایش کیفیت زندگی در سالخوردگان را بهمراه دارد(12-14). بافت استخوانی در سنین بزرگسالی به رژیم های تمرینی در جهت سنتز استخوانی پاسخ داده است(15). اما ورزش در سنین بالا خطراتی مانند افتادن و شکستگی استخوان در افراد مبتلا به پوکی استخوان را به همراه دارد. لذا، این افراد قادربه انجام هرگونه تمرینی نیستند و جایگزینی روش هایی بجای تمرینات ورزشی برای حفظ سلامتی و جلوگیری از خطر افتادن در این رده سنی ایمن تر می باشد.
اخیرا ویبراسیون کل بدن (WBV) بعنوان یک مداخله ورزشی، راهکاری نوید بخش در حیطه ورزش و بازتوانی جهت افزایش قدرت و توان بکار گرفته شده است(16, 17). نتایج اولیه به نظر میرسد حساسیت بالای استخوان به سیگنال های مکانیکی، ممکن است مبنایی برای مداخلات غیر دارویی باشد که قادر به بازگرداندن یکپارچگی بافت استخوان پس از حوادث یا صدمات شغلی مانند پروازهای فضایی است وب عنوان جایگزین کارامدی در پیشگیری و درمان سارکوپنیا در افراد توصیه شده است(18-20). از طرفی، پاسخ استخوان سازی نسبت به محرک های مکانیکی غیر معمول بر روی استخوان بیشتر و موثرتراست(21). لذا استفاده از بارگذاری توسط ارتعاشات مکانیکی یا ویبراسیون کل بدن بعنوان یک مداخله ورزشی، با بافت بدن بومی تر و روشی ایمن برای جلوگیری از شکستگی و آسیب به دیگر بافت ها پیشنهاد می شود و قابلیت اجرا برای افراد مسن و در معرض پوکی استخوان را نیز دارد.
مطالعات انجام شده نشان داده اند برای تطابق استخوان سازی در جهت بازسازی استخوان، بارگذاری باید پویا و دینامیک باشد، نیروی استاتیک نمی تواند در انتقال مکانیکی نقش داشته باشد(22). به طور طبیعی هر بارگذاری پویا دارای مولفه های دامنه و فرکانس است. فرکانس به همراه دامنه تعیین کننده شتاب و میزان بار وارد بر سیستم اسکلتی- عضلانی می باشد. بافت استخوانی با تداوم فعالیت هایی با شتاب مشخصی صورت می گیرد. تحقیقات در بررسی روزانه نشان دادند استرین های بزرگ (> 1000میکرو استرین) با فرکانس پایین(3-1 هرتز) بطور نسبی دفعات محدودی در طول روز رخ میدهد در حالیکه استرین های خیلی کوچک( < 10 میکرواسترین) با فرکانس بالا(50-10 هرتز) هزاران بار در روز اتفاق می افتد(23). علیرغم اینکه در مطالعات اخیر طیف وسیعی از فرکانس استفاده شده است(19, 24, 25) اما به نظر می رسد در انتخاب فرکانس باید نکات زیر را نیزمورد توجه قرار داد: 1- بدن روزانه عمدتاً در معرض شتاب های کم با فرکانس 50-10 هرتز قرار می گیرد و همین مقدار شتاب نیز باعث تحریک استخوان می شود(26) پس انتخاب نوسان در محدوده عملکرد طبیعی سیستم عضلانی-اسکلتی باید مورد توجه باشد. 2- از سوی دیگر، فرکانس طبیعی عضلات بافت های بدن حدود 20 هرتز می باشد و در صورتی که فرکانس طبیعی بافت نزدیک به فرکانس دستگاه ویبراسیون باشد دامنه ویبراسیون بیشتر می شود(پدیده تشدید) و باعث آسیب بافتی می گردد(27). لذا، باید فرکانس هایی استفاده شود که با فرکانس طبیعی بافت ها هماهنگ نباشد تا بهترین تاثیر را داشته باشد.
با توجه به این که شتاب یکی از عوامل موثر بر ویبراسیون است و خود تحت تاثیر دو مولفه فرکانس و دامنه می باشد. حال این سوال در ذهن مطرح می شود که اگر در شتاب های مساوی ولی با دامنه و فرکانس های مختلف آیا تغییری درروند استخوان سازی مقاومت مکانیکی استخوان بوجود می آید؟ اگر چه بیشتر شواهد نشان می دهد ویبراسیون با فرکانس بالا و شدت پایین اثرات سودمندی براستحکام استخوان دارد(26, 28, 29). اما در مقابل، پروتکل های دیگری نیز در ایجاد انقباض عضلانی بیشتر و در نتیجه استحکام استخوان پیشنهاد داده است (30) انقباض عضلانی بیشتر خود منجر به اعمال بار مکانیکی بیشتر می شود که محرک استخوان سازی است(16, 31). بنابراین با توجه به محدودیت سیستم ها، در سیستمی که دامنه ثابت، فرکانس های متفاوت و فرکانس ثابت، دامنه های متفاوت و شتاب های متفاوت داشته باشدممکن است اثرات متفاوتی در مقاومت مکانیکی و مورفولوژی استخوان بوجود آید. در این مطالعه به بررسی تاثیر چهار نوع سیگنال مختلف ویبراسیون بر استحکام مکانیکی استخوان، تراکم یون کلسیم و هیستومورفومتری استخوان در رت اوراکتومی می پردازد تا بتوان با استفاده از نتایج حاصل از این پژوهش، راهبردهای لازم برای کسب استحکام بیشتر در استخوان و حفظ حداکثر توده استخوانی در دوره یائسگی و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی زنان دردوره میانسالی و سالمندی را مشخص کرد.
[1] Osteoporosis
[2]World Health Organization
[3] Modeling
[4] Remodeling
[5] Load
[1] Whole Body Vibration
فرم در حال بارگذاری ...