1-1-
گیاهان انگلی در حدود یك درصد از گونه های نهان دانه را به خود اختصاص میدهند(Darwish,2005). گیاهان انگلی جهان شامل سه تا پنج هزار گونه هستند كه در هفده تیره گیاهی قرار دارند (Musselman ,1993). گیاهان انگلی گیاهانی هستند كه برای بقاء خود به گیاهان دیگر وابسته اند. گیاهان انگلی كامل فاقد کلروفیل بوده و قدرت فتوسنتزی ندارند، گیاهان نیمه انگل حاوی كلروفیل بوده و قادر به انجام فتوسنتز می باشند ولی برای تامین آب و مواد غذایی به میزبان خود وابسته اند. مرز بین گیاهان نیمه انگل و تمام انگل دقیق و مشخص نیست. به عنوان مثال گونه علف جادو( Striga sp ) گیاه نیمه انگل محسوب می شود كلروفیل اندكی دارد و تنها مقادیر ناچیزی فتوسنتز انجام میدهد (Musselman,1993).
مسلمان (Musselman,1993) گیاه نیمه انگل علف جادو( Striga spp )و گیاه تمام انگل گل جالیز(Orobanche sp) را از جمله مهم ترین علف های هرز انگلی خسارت زا در اراضی زراعی معرفی می كند.
گل جالیز متعلق به تیره Orobanchaceae است. این تیره دارای هفده جنس و بیش از صد و پنجاه گونه است. که مجموعا” شانزده میلیون هکتار از اراضی زراعی جهان را (که معادل یک و دو دهم درصد از کل اراضی زراعی جهان می شود) آلوده کرده است. تیره گل جالیز شامل گروهی از گیاهان انگل پیدازاد و اجباری است كه فاقد كلروفیل می باشند و عموماً تیره های حبوبات، بادمجانیان، چلیپائیان، مركبان، چتریان و كدوئیان و دیگر دو لپه ای ها را پارازتیه می كنند. اما این گیاه انگل تا به حال روی تك لپه ایها دیده نشده است (موسوی1376). گل جالیز به سیستم ریشه گیاهان میزبان چسبیده و بوسیله مكینه های خود آب و تمام مواد غذایی مورد نیاز را از میزبان دریافت می كند و سبب كاهش عملكرد محصول می شود. به سختی می توان برآورد دقیقی از میزان كاهش محصول در نتیجه گل جالیز را عنوان كرد، چرا كه ایجاد کرتهای عاری از گل جالیز برای مقایسه با كرتهای آلوده به آن در مجاور هم امکان پذیر نیست(Jain,1992).
میزان كاهش محصول ناشی از گل جالیز در مزارع آفتابگردان را در تركیه پنجاه درصد و در اسپانیا سی درصد تخمین زده اند (Rusoet al., 1996).
روش های گوناگونی برای کنترل این گیاه انگل بکار گرفته شده است که هر یک از آنها دارای مزایا و نقاط ضعفی هستند. کنترل پایدار گل جالیز نیازمند شناخت کامل از خصوصیات بیولوزیکی این گیاه و نیازهای بقائی آن است. این تحقیق به منظور شناخت بهتر نیاز های اکولوژیکی گل جالیز و تعیین توانائی آنها در کنترل گل جالیز انجام می شود
1 – 2 – اهداف طرح :
در این طرح اهدافی مورد بررسی قرار گرفت که مهمترین این اهداف به شرح زیر می باشند:
o شناخت تأثیر مکان جغرافیائی تشکیل و نمو بذر گل جالیز بر توانائی جوانه زنی گل جالیز در حضور میزبان های آفتابگردان، گوجه فرنگی و توتون.
o تعیین اثر نوع كود نیتروژنه بر میزان آلودگی گیاهان میزبان آفتابگردان، گوجه فرنگی و توتون.
o شناخت اثر محل تشکیل بذر گل جالیز واقع در روی سنبله بر میزان جوانه زنی و خسارت زائی گل جالیز به میزبان های توتون، گوجه فرنگی و آفتابگردان.
2-1- اهمیت گل جالیز:
خانواده گل جالیز عمومأ در مناطق گرم شمالی و معتدل دیده می شوند و علاوه بر آن ده درصد از گونه های این گیاه در مناطق گرمسیر و یک درصد آن در مناطق سردسیر مشاهده شده است(Goldwasser & Joder, 2001). گل جالیز باعث خسارت قابل توجهی به محصولات کشاورزی در دنیا می شود و به خصوص در مناطق خشک وگرم اروپا، آفریقا و آسیا مشكل جدی ایجاد كرده است.
مكان اصلی آلودگی گل جالیز منطقه مدیترانه است. مناطقی با اقلیم مشابه كالیفرنیا، غرب استرالیا و كوبا نیز مورد تهاجم این گیاه قرار دارند (Nandula,1998). گل جالیز مشكل جدی در مناطق گرم و خشك آفریقا و مناطق نیمه خشك آسیا است، علاوه بر آن در مناطق نیمه خشك مدیترانه، خاورمیانه و شرق اروپا نیز مشكل ساز است(Dhanapal et al., 1996). گونه های O.crenata و O.cernua خسارت آفرین ترین گونه های گل جالیز هستند. گونه اول در اروپای مركزی، اتحاد جماهیر شوروی سابق، مدیترانه، جنوب غربی آسیا و خاورمیانه گسترش دارد اما گونه O. crenata محدود به مدیترانه است(Rakesh & Foy ,1989).
به هر حال گل جالیز در چهارده كشور كه عمدتاً در منطقه آسیا می باشد و شامل كشورهای افغانستان، پاكستان، ایران، تركیه، لبنان، اسرائیل، مصر، عربستان، كوبا و نپال، سوریه، یونان، عراق، ایتالیا، اسپانیا می شود گسترش دارد(Goldwasser & Joder, 2001). گل جالیز از جمله مشكل آفرین ترین گیاهان انگل گلدار این كشورها محسوب میشود (Achaya et al., 2002). گونه O. aegyptiaca از مهم ترین گونه های گل جالیز ایران می باشد(بلند اندام،1357و بنی هاشمی و احمدی،1365). گونه O.ramosa اكثراً در خاورمیانه دیده می
شود، گونه های O.cernua و O.cumana عمدتاً در خاورمیانه و بخش های شرقی و جنوبی اروپا و شمال آفریقا دیده می شود و گونه O.crenata به خاورمیانه محدود می گردد(Aly,1990).
مشکل آفرین ترین گونه های گل جالیز عبارتند(Igbinnosa & Okonkowa ,1992) از :
جدول شماره 1- 1- گونه های مهم گل جالیز و میزبانهای اصلی آنها.
گونه گل جالیز میزبانهای مهم
O.crenata پارازیت باقلا، نخود و هویج
O.ramosa گوجه فرنگی و توتون، سیب زمینی، هندوانه، کلم
O.aegyptiaca توتون، گوجه فرنگی و بادنجان، کلم، هویج، باقلا، آفتابگردان
O.cumana آفتاب گردان، توتون، هویج، بادام
2-2 – انتشار گل جالیز:
بذر گل جالیز به راحتی توسط خاك، ماشین آلات مزرعه و آب پراكنش یافته و میتواند همراه بذور زراعی آفتابگردان و توتون جابجا شود(Russo et al., 1996). میتیچ بیان می كند كه در هند بذر گل جالیز چنان ریز و شبیه بذر توتون است كه به راحتی با آنها مخلوط شده و قابل تشخیص نیست. از آنجا كه بذر این گیاه مانند گرد و خاك بسیار ریز است به راحتی با وسایل نقلیه، حیوانات و خاك، كود حیوانی، علوفه خشك، پشم و خز حیوانات و نیز انسان پراكنش می یابند(Mitich, 1993).
سائربورن و همکاران معتقدند كه بذر گل جالیز وزن چندانی ندارد ولی بر روی آب نیز شناور نمی شود، و بنابراین مسافت انتشار بذر گل جالیز توسط آب كوتاه است اما چین و چروك سطح بذر سبب سهولت اتصال به مواد و ادوات كشاورزی می شود(Sauerborn et al,.1989).
بذر گل جالیز حتی پس از عبور از دستگاه شكمبه گوسفندان و یا مجاری هاضمه كرم خاكی قوه نامیه خود را حفظ می کند و قادر به پراكنش و جوانه زنی است(Dhanapal et al., 1997).
2 -3 – زیست شناسی گل جالیز:
همانطور که در شکل 1 ملاحظه میشود چرخه گل جالیز شامل سه مرحله است(Zestabrook ,1998 ,Zehra,1998) : این سه مرحله عبارتند از:
o مرحله بذری
o مرحله جوانه زنی
o مرحله انگلی و تولید بذر
شکل 1 : چرخه زندگی گل جالیز
در شوروی سابق گل جالیزO .aegyptiaca سبب پنجاه درصد كاهش محصول به هندوانه، سیزده تا پنجاه و دو درصد كاهش محصول طالبی، پانزده درصد كاهش محصول گوجه فرنگی می شود (Darwish,2005). گل جالیز در روسیه سبب بیست تا هفتاد درصد كاهش محصول گوجه فرنگی شده است (Qasem,2000).
میزان كاهش محصول باقلا در نتیجه خسارت گل جالیز با استفاده از معادله ( ON × 124/0× X 100 = L) قابل محاسبه است (Ghosheh et al., 1998).
در این معادله ON تعداد گل جالیز خارج شده از هر بوته باقلا است.
X تعداد بوته در واحد سطح است
L درصد كاهش محصول باقلا می باشد. طبق این معادله وجود چهار گل جالیز بر روی هر بوته باقلا سبب پنجاه درصد كاهش محصول شده است.
موسوی( 1383) خسارت گل جالیز در استان های مرکزی، فارس و اصفهان را بین30 تا 70 درصد تخمین زده است.
دو گونه گل جالیز شامل O. cernua (گل زرد یا سفید، تک شاخه) و گل جالیز مصری O. aegyptiaca (گل آبی تا بنفش و چند شاخه) بیشترین خسارت را در ایران ایجاد می کنند. خسارت گل جالیز در صیفی کاری ها اطراف تهران (ورامین، قزوین، شهریار و کرج) به خصوص روی گوجه فرنگی، طالبی و خیار به حدی شدید است که در اغلب موارد کلیه محصول را به نابودی می کشاند.
در استان آذربایجان غربی و کردستان خسارت گل جالیز تا هفتاد و پنج درصد محصول را از بین می برد. گل جالیز باعث کاهش نیکوتین در توتون می شود و خسارت اقتصادی گل جالیز به محصول توتون در ایران را تا 30 درصد تخمین زده اند.
به هر حال خسارت گل جالیز به محصولات زراعی تنها محدود به كاهش محصول نمی شود و می توان خسارتهای زیر را عنوان كرد:
• حضور گل جالیز در یك مزرعه ممكن است كشاورزان را مجبور به كشت گیاهان غیر اقتصادی تر كه میزبان گل جالیز نیستند نماید(Batchvarova,2002). گزارش شده است که در مصر در طی یك دهه، مساحت اراضی تحت كشت باقلا بخاطر آلودگی به گل جالیز O.crenata كاهش یافت(Magnus et al., 1982).
• گل جالیز فرآیندهای فیزیولوژیك و متابولیك میزبان را دچار اختلال می نماید و تغییراتی در اسیدهای آلی، كربوهیدراتها، میزان پروتئین، فعالیت های آنزیمی معین و مقدار نیكوتین و فسفر ایجاد می كند (Lopez,1998).
• رشد گیاهان میزبان آلوده به گل جالیز شدیداً كاهش یافته و محصول كیفیت و بازارپسندی خود را از دست می دهد (Lopez & Gatcia- torres ,1998).
فرم در حال بارگذاری ...