در این فصل ابتدا به بررسی دیدگاه های نظری کلاسیک و متاخر درباره سرمایه اجتماعی و شهروندی فعال پرداخته و سپس از مطالعات تجربی در رابطه با موضوع پژوهش استفاده می کنیم.
2-2- مطالعات نظری
دیدگاه نظری در زمینه سرمایه اجتماعی:
در هر جامعه ای خرده نظام اجتماع در ارتباط با سایر خرده نظام های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اصلی ترین منبع و قلمرو روابط و تعاملات اجتماعی توام با احساسات و عواطفی است که مولد تعهدات متقابل برای وصل کردن کنش گران به هم دیگر و ایجاد اعتماد، همبستگی، انسجام و محیط گرم و سینرژی لازم برای سلامت جسمانی، روانی و شور و نشاط اجتماعی است. در جوامع سنتی، غلبه ی اجتماع بر سایر خرده نظام ها، زندگی گرم و پر احساسی را در درون اجتماعات کوچک خانوادگی، طایفه ای و قومی پدید می آور که هر چند برای اعضای هر یک از آن گروه ها مثبت محسوب می شود ولی برای بسط تعاملات اعضای آن گروه ها و روابط آن ها با گروه های دیگر ایجاد مشکل می کند. در جوامع مدرن هم علی رغم پیدایش و گسترش نهاد های مدنی جدید، شکل گیری اجتماع جامعه ای، یا اجتماع اجتماعات و رشد سرمایه اجتماعی جدید بین گروهی در قالب نظام سرمایه داری و با سیطره سیستم (خرده نظام های اقتصادی و سیاسی) بر جهان حیاتی[1] (خرده نظام های اجتماعی- فرهنگی)، زندگی نسبتا سرد و بی روح گردیده و کنش های ارتباطی تحت الشعاع کنش های ابزاری قرار گرفته است.(عبداللهی و موسوی، 1386: 197-198).
سرمایه اجتماعی در آثار صاحب نظران و دیدگاه های کلاسیک:
مضمون سرمایه اجتماعی در بعد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، بعد ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد نظر وبر و مید و بعد ارتباطی وتعاملاتی آن در سطح شبکه ی روابط مورد عنایت زیمل قرار گرفته است. علاوه بر اینها، دیدگاه مبادله به ویژه تئوری هومنز در ارتباط با تحلیل رفتارهای مبادله انسان با عوامل زیستی- روانی، از جمله نقش احساس بهره مندی و لذت طرفین مبادله در تداوم و استمرار روابط مبادله ای و دیدگاه تضاد مبتنی بر ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی مارکس در توجه به شرایط مادی تولید از جمله نیروهای مولد و روابط تولیدی در شکل گیری روابط و تعاملات اجتماعی (1973) در پی ریزی مبانی نظری- تجربی و شکل گیری مفهوم سرمایه اجتماعی بی تاثیر نبوده اند(عبداللهی و موسوی، 1386: 199).
دیدگاه های کلاسیک از مساله دو انگاری یا دوگانه بینی های تقلیل گرایانه ی نظم در برابر تضاد، فرد در برابر جمع، ذهن در برابر عین و … رنج می برده اند، چیزی که امروز در دیدگاه های تلفیق گرایانه نوین معاصر رنگ باخته است. اغلب جامعه شناسان بزرگ معاصر جوامع توسعه یافته که وارث منابع و متون علوم اجتماعی نسل های ماقبل خود بوده اند، ضمن مرور انتقادی آثار صاحب نظران کلاسیک سعی کرده اند با دوری از دو انگاری ها در تحلیل پدیده ها و مسائل اجتماعی، همه ی جنبه هاو ابعاد آن ها را در قالب دیدگاه های تلفیقی جامع تری مطمح نظر قرار دهند. برخی از این صاحب نظران نظیر تالکت پارسونز، یورگن هابرماس، آنتونی گیدنز و مانوئل کاستلز در ارائه دیدگاه های نظری جامع و تلفیقی برای طرح مسائل و پدیده های اجتماعی از جمله مفهوم سرمایه ی اجتماعی و کسانی چون جیمز کلمن، پی یر بوردیو، رابرت پاتنام و کلاوس افه در طرح مفهوم سرمایه اجتماعی و طراحی چارچوب های نظری و روش شناختی آن سهم قابل توجهی داشته اند. (همان)
چند بعدی بودن مفهوم سرمایه اجتماعی باعث شده تا اختلاف نظرهای زیادی در تعریف آن به وجود آید. یکی از گام های اساسی در رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد صراحت مفهومی از طریق ایجاد تمایز شفاف بین منابع، ابعاد، مولفه ها، اشکال و پیامدهای سرمایه اجتماعی و رهایی از گرفتار شدن در تفسیرهای همان گویانه در زیر چتر یک برنامه تحقیقی واحد و یکپارچه است. سنجش سرمایه اجتماعی باید با پیچیدگی نظری که بر ابعاد چندگانه موجود در مفهوم آن تاکید دارد، همخوانی داشته باشد. در این موضوع اجماع کلی وجود داردکه سرمایه اجتماعی متشکل از شبکه های اجتماعی (کمیت روابط) است که با هنجارهای اعتماد و بده بستان (کیفیت روابط) مشخص می شود. اما اینها باید به بخش های جزئی شان شکسته شده و به صورت جداگانه مورد سنجش قرار گیرد. (علیوردی نیا و همکاران، 1387: 114).
کلمن سرمایه اجتماعی را مترادف با کمیت و کیفیت رابطه نهادینه شده و با دوام یک فرد با دیگران فرض می کند که فرد از خلال آن به منابع موجود در جامعه در جهت نیل به اهداف خود، دسترسی می یابد. وی سرمایه اجتماعی را ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی که کنش گران به عنوان منابعی جهت تحقق اهداف و علایق شان از آن استفاده می کنند، می دانست. (کلمن، 1377: 462 به نقل از قاسمی و کاظمی، 196).
پاتنام در تعریف سرمایه اجتماعی، به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می نماید (پاتنام، 1380: 285).
بوردیو نیز در رویکرد تضاد، سرمایه اجتماعی، را این گونه تعریف می کند «مجموعه منابع بالقوه و بالفعل در دسترس فرد یا گروه است که دارای شبکه نسبتا با دوامی از ارتباطات نهادینه شده یا آشنایی های متقابل و قابل احترام هستند[2]» (بوردیو، 1985: 248).
اما خلاصه ترین تعریفی که از سرمایه اجتماعی به عمل آمده است و تا حدی دربردارنده تمام تعاریفی است که از سرمایه اجتماعی ارائه شده است، تعریف فیلد از سرمایه اجتماعی است؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را در سه کلمه «ارتباطات مهم است» بیان می کند. او بیان می دارد که مردم زمانی که با یکدیگر ارتباط دارند، کارهایی انجام می دهند که به تنهایی قادر به انجام دادن نیستند یا برای انجام آن دچار مشکل می شوند. هنگامی که مردم شبکه های ارتباطی ایجاد کرده و با اعضای آن شبکه که ارزش های مشترکی دارند رابطه دارند، این شبکه ها به عنوان منابعی تلقی می شوند که سرمایه اجتماعی ایجاد می کند[3] (فیلد، 2003: 1).
به طور کلی سرمایه اجتماعی را می توان به معنای مجموعه منابعی دانست که روابط اجتماعی را تسهیل می کند و به وسیله آن می توان از توانایی های افراد در جهت منافع شخصی و سود جمعی بهره برد. روابط اجتماعی در چارچوب ارزش ها و هنجارهای خاصی صورت می گیرد که از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت است.( قاسمی و کاظمی، 1387: 197).
یکی از متقدمان طرح نظریه سرمایه اجتماعی را هنی فن[4] می دانند که در سال 1920 اولین بار واژه سرمایه اجتماعی را مطرح کرد و آن را شامل دارایی هایی دانست که در زندگی روزانه افراد خیلی به حساب می آیند، همانند حس تفاهم، رفاقت و دوستی، احساس همدردی و روابط اجتماعی در بین افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می دهند (فلدمن و اساف، 1999، به نقل از شریفیان: 11).
هنی فن که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای آمریکا خدمت می کرد معتقد بود که سرمایه اجتماعی به ابعادی مانند حسن نیت، دوستی و همدردی، داد و ستد میان افراد و خانوارها اشاره دارد. او برداشتی محدود از مفهوم سرمایه اجتماعی داشته و آن را تنها در قالب روابط درون گروهی مورد توجه قرار داده است. به نظر جیمز کلمن، کنشگران به رویدادهایی که تحت کنترل کنشگران دیگر است علاقه دارند و همین مساله باعث ایجاد روابط اجتماعی می گردد که در طول زمان تا اندازه ای پایدار می ماند. (کلمن، به نقل از عنایت و رئیسی، 1391: 27)
از آنجا که کنش و واکنش های افراد در درون قالب هایی جمعی رخ می دهد که اجتماعا بنا شده اند، مواردی چون خانواده، گروه، سازمان، نهاد و در کلی ترین شکل آن ساختار اجتماعی چنین قالب هایی نیز حاوی سرمایه اجتماعی می گردند. (پیران و همکاران، 1385: 10)
تلقی از سرمایه اجتماعی به عنوان «منابع ساختاری اجتماعی»(کلمن[5]، 1994: 302) موجب انجام مطالعات متمرکزی برای شناخت ابعاد و گستره شبکه های اجتماعی شد و بر این اساس تقسیم بندی مفاهیم و در نتیجه، مدل های مختلفی برای اندازه گیری ابعاد شبکه های اجتماعی ارائه گردید و این بار، سرمایه اجتماعی تنها با کمک یک عضو موثر در شکل گیری آن، یعنی شبکه ها تعریف شد. سرمایه اجتماعی توسعه ای هنگامی به وجود می آید که سطح پایینی از سرمایه اجتماعی اتصالی (که بیانگر کیفیت خوبی از ارتباطات خانوادگی است) و سطوح بالایی از سرمایه اجتماعی انتقالی (به معنای ارتباط ضعیفی میان جمع دوستان) و سرمایه اجتماعی ارتباطی (به معنای ارتباط میان اعضا در سازمان های داوطلبانه و سطوح بالای آگاهی مدنی) وجود داشته باشد. (ساباتینی[6]، 2005؛ به نقل از شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 49).
چهار بعد اصلی سرمایه اجتماعی یعنی پیوندهای قوی خانوادگی، پیوندهای ضعیف غیر رسمی، ارتباط در سازمان های داوطلبانه و آگاهی مدنی با شاخص های خود، همه حاکی از رویکردی ساختاری به شبکه های اجتماعی و سرمایه اجتماعی به شمار می آیند. (شریفیان ثانی و ملکی، 1385: 50)
[1] . Life World
[2] . Bourdieue
[3] .Field
[4].Hanifan.
[5] . Coleman.
[6] . Sabatini
[1] . scfington
فرم در حال بارگذاری ...