شخصیت و شخصیت پردازی یکی از عناصراصلی داستان است. رمان«همنوایی شبانهی ارکستر چوبها»، نوشته رضا قاسمی، یکی از آثار موفق داستانی در دهه هشتاد هجری است که از غنای شخصیت پردازی برخوردار است. در این رساله، در حد توان، با اتکا به تعاریف شخصیت و واکاوی شگردهای شخصیت پردازی، ابتدا به تفکیکِ حوزههای کنش کرداری شخصیتهای این رمان پرداخته و در پایان، مشخصات دقیق کرداری، گفتاری و اندیشگی هر شخصیت را به کمک اصطلاحات و تعابیر تخصصی فن داستان نشان داده ایم. «همنوایی شبانهی ارکسترچوبها» اثری سوررئالیستی است که در آن، برای پردازش شخصیت، بیشتر از شخصیت پردازی نمایشی استفاده شده است. از بین شگردهای شخصیت پردازی نمایشی، گفتگو بیشترین کاربرد را داشته است. شخصیت پردازی نمایشیِ «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» بیشتر باتکیه بر عنصر گفتگو انجام شده است و در بیشتر موارد، مخاطب از طریق گفتگوهای متعدد به عالم درون شخصیتها راه میبابد، در این میان، گفتگوهای درونی باتک گوییهای فردی (گفتگوی شخصیت باخود) کارکرد بیشتری دارند. به عبارت روشن تر، شخصیتهای «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» درون گرا هستند.
واژههای کلیدی: همنوایی شبانهی ارکستر چوبها، رضا قاسمی، رمان سوررئال، شخصیت پردازی.
-1- مسئلهی تحقیق
مسئلهی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها (۱۳۸۰) نوشتهی رضا قاسمی است. داستان از دیدگاه اول شخص بیان میشود و حکایت یک روشنفکر ایرانی است که به کشور فرانسه پناهنده شده و در اتاق زیر شیروانیِ ساختمانی در یکی از محلات پاریس زندگی میکند که ساکنانش را چند فرانسوی و ایرانی تبعیدی تشکیل داده اند. نویسنده واقعیت و خیال را در این داستان به هم آمیخته و ساختاری مالیخولیایی ایجاد کرده. تم اصلی رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها، ترس و ویرانی است. تنهایی، بی پناهی، احساس پوچی و افسردگی، دلزدگی و خستگی خصوصیات مشترك اغلب این رانده شدگان یا فراریان از وطن است. سرزمین نوین نتوانسته به آنها هویتی تازه بدهد، و آنان به سختی احساس بی ریشگی و بی هویتی میكنند و این احساس آزارشان میدهد. اغلب آنها داروهای اعصاب و آرام بخش مصرف میكنند1.
شخصیت پردازی یکی از عناصر اصلی داستان در پیشبرد طرح است که در طول دورهی داستان نویسی بر اساس شرایط زمان وشناخت انسان از خود و دیگران دستخوش تغییراتی شده است. در داستان پردازی پیشامدرن نویسنده جملههای زیادی را صرف شناساندن ویژگیهای شخصیت از طریق توصیف مستقیم میکند. تاجایی که گاه جملههای زیادی را به طرز لباس پوشیدن شخصیت اختصاص میدهدی
ا به طورصریح و مستقیم ویژگیهای ظاهری و شخصیتها را بیان میکند و یک شخصیتِ از پیش شناخته شده را در اختیار خواننده قرار میدهد که با این روند، شخصیت و تمامِکنشها و واکنشهایش برای خواننده قابل پیش بینی است و خواننده در موقعیتهای مختلف بر اساس شناختی که از شخصیت دارد میتواند اعمال او را پیش بینی کند. در داستان نویسی مدرن و پسامدرن نویسنده عمل داستانی را متوقف نمیکند تا باجملههایی، شخصیتها را معرفی و توصیف کند، بلکه برای آن که شخصیت را برای مخاطب قابل درک و شناخت نماید، او را از خلال گفتگوهایش – چه با خود و چه با دیگران و همچنین اعمالی که انجام میدهد باز مینمایاند. در داستانهای پیشامدرن، نویسنده به شخصیتهای خود قاطعانه صفتهایی نسبت میدهد، اما نویسندهی مدرن و پست مدرن به خوبی میداند که خصوصیات آدمها نه تنها مطلق وپایدار نیست (البته اگر شخصیت جامع باشد) بلکه در شرایط مختلف و به نسبت دیگر آدمها و موقعیتهای گوناگون تغییراتی خواهد داشت.
به شخصیت پردازی به شیوهی نخست که بیشتر از طریق توصیفات مستقیم انجام میشده است و امروزه نیز گاه در داستان نویسی از آن استفاده میشود، شخصیت پردازی گزارشی و به شیوهی جدیدتر آن، که غیرمستقیم است، نمایشی میگویند. درشیوهی گزارشی از توصیف ظاهر، اخلاق و رفتار، مکان، زمان و… کمک گرفته میشود؛ و در شخصیت پردازی نمایشی یشتر از گفتگو، عمل، نام، صحنه، لحن وشیوهی گفتار.
بررسی ساختار و چگونگی شخصیت پردازی در همنوایی شبانهی ارکستر چوبها–با توجه به تعابیر و تعاریف مذکور – مسئلهی اصلی این رساله است.
۱-2- ضرورت تحقیق
اگر چه در زمینهی شخصیت و شخصیت پردازی در آثار نویسندگان مختلف کارهایی انجام شده و کتابهایی نوشته شده است و همچنین مقالههایی در زمینهی آثار این نویسنده تآلیف شده است، اما تاکنون پژوهشگر یا پژوهشگرانی به بررسی شخصیت پردازی در این اثر به شیوه ای که در این تحقیق پرداخته شده است نپرداخته اند. البته به همین نکته نیز توجه کنیم که در ساختار آثار سورئال و رئالیستی شخصیت و شخصیت پردازی اهمیت بسیار بالایی دارد. از این رو تحلیل شخصیت پردازی در اثر مذکور امری ضروری مینماید.
1-3-پیشینیهی تحقیق
1- داوودی حموله، ثریا. (1382). «برنیامدن از پس غربت این جهان غربتی»، شمارههای 41-39، نشریه نافه.
2- سمیعی، عنایت. (1381). « اینهای برای آینه گم كردگان، نقد و بررسی كتاب «همنوایی شبانه اركستر چوبها»، شمارههای 29/28، نشریهی حیات نو.
3- صادقی، لیلا. (1383). «هم زمانی همنوایی شبانهی اركستر چوبها با سلاخ خانه شماره 5 و بوف كور»، نشریهی كلك، شمارههای 149-150.
4- عبداللهی، ارسلان. (1383). «معمای معمار كلمات، نقد نمایشنامههای رضا قاسمی»، شماره76، نشریهی عصر پنجشنبه.
5- فضلاللهی، نسیبه. (1384). «سقوط خود، نقد رمان “همنوایی شبانه اركستر چوبها”»، 25/7/1384، نشریهی شرق.
6- قاسمی، رضا. (1381). «نویسندهی ایرانی و آزادی درونی»، نشریه حیات نو، 27/9/1381.
7- كاملی، روحالله. (1385). «همنوا با رهبر شبانهی اركستر چوبها: جستاری زیباییشناسی و متن محور به رمان “همنوایی…. “»، شماره 1، نشریهی آفرینه.
8- مزرعه، حمید. (1381). «راوی كاریكاتوری، نقد رمان “همنوایی شبانهی…. “»، نشریه كامیاب، شمارهی 4.
9- مزرعه، حمید. (1382). «فردیت گمشده انسانها، نقد رمان “همنوایی شبانهی…. “»، نشریهی ایران، 23/8/1382
10- نوروزی، یاسر. (1381). «نگاهی به رمان “همنوایی شبانهی اركستر چوبها” نوشتهی رضا قاسمی»، 8/9/81، نشریهی ایران.
درباره رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» کتاب مستقلی نگاشته نشده است. آن چه را که در باب این کتاب میتوان به عنوان سابقه ای در نظر گرفت مقالاتی است پراکنده در نشریات (اعم از تخصصی و روزنامهها). نکته اینجاست که این رمان تا کنون از نگاه و دید شخصیت پردازانه محروم مانده است. پژوهش مستقلی در این مورد به خصوص صورت نگرفته است. آن چه که در پی میآید شناختی است نسبی درباره این رمان.
1-4-اهداف تحقیق
اهدافی که نگارنده قصد دارد به آنها دست یابد عبارتند از:
۱. تلاش میشود، در حد توان به انواع شخصیت پردازی در رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها »، پرداخته شود.
۲. برآنیم تا در حد توان دریابیم کدام تیپ شخصیتی در عرصه رمان برجستهتر از تیپ شناسیهای دیگر است.
۱-5-پرسشهای تحقیق
۱- رضا قاسمی در رمان « همنوایی شبانهی ارکستر چوبها » از چه شگردهایی در شخصیت پردازی استفاده کرده است؟
۲- این شگردها بیشتر بر پایهی کدام گونه تیپ شناسی (ادبی – غیر ادبی) استوار است؟
1-6-روش تحقیق
در این تحقیق پس از مطالعهی دقیق متن اصلی مورد نظر، نمونههای کار آمد، استخراج و سپس، به صورت جدا جدا تحلیل شده است. در این تحقیق در شیوهی ارجاع به روش پیشنهادی کتاب آیین نگارش مقالهی علمی – پژوهشی، تألیف دکتر محمود فتوحی توجه شده است و در شیوهی نگارش آن الگوی رسم الخط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی رعایت شده است. در نمونههایی که از رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها آورده شده، اندازهی قلم برجسته (BOLD)انتخاب شده است تا متن نقل شده از رمان، از نوشتههای نگارندهی رساله متمایز باشد. در نمونههای اخذ شده از این رمان رسم الخط آن حفظ شده است.
ادبیّات میدان تجلی افکار و اندیشههای انسانی است. انسان با همه وسعت فکری واندیشگی که دارد با تمام جزئیات در آینه تمام نمای ادبیّات مطرح شده است. وقتی سخن از انسان و ادبیّات پیش میآید، منظور انسان با همه ابعاد وجودی اوست. انسانی که خلیفهاﷲ است، انسانی که به دنبال امیال و آرزوهای حیوانی است و آنکه بین این دو قطب در نوسان است، اگر از طبقات مختلف سخن به میان میآید به طور کلی منظور بیان صفت و ویژگیهای انسانی است که در طبقات مختلف به اشکال گوناگون جلوهگری مینماید. طبقات پادشاهان، کارگران، دبیران، سپاهیان،گارگران و… هر کدام در کتابهای مختلف ادب فارسی از نظم گرفته تا نثر صفاتی دارند. زاهد و عالم و عاشق و صوفی هم در ادبیّات مخصوصاً شعر با زبان و بیّان خاصی معرفی شدهاند. یکی از طبقاتی که در حوزهی ادبیّات به بهانههای مختلفی حضور پیدا کرده و سخنانی به آن منسوب است، طبقه دیوانگان است. در دواوین شعر برای دیوانگان صفاتی بر شمردهاند، گاهی در منظومههای عرفانی داستانهایی را از قول آنان نقل کردهاندکه جنبهی نمادین و سمبلیک دارند. در حوزهی غزلیّات عاشقانه نهایت عشق به دیوانگی منتهی میشود و خلاصه برای دیوانه، عوامل دیوانگی، صفات دیوانه، عملکرد دیوانه و… در کتابهای منظوم فارسی مطالب فراوانی ذکر شده است، با
توجه به وسعت و ارزش این بخش از ادبیّات که قطعاً شایستهی بررسی و تحلیل بود. این نوشتار درصدد بررسی موضوع «دیوانه و دیوانگی در شعر و ادبیّات فارسی» میباشد و ابتدا سعی شده است به تبارشناسی واژهی دیوانه بپردازد و سپس سابقهی تاریخی آن، مخصوصاً خویشکاری دیوان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد، عوامل زشت شدن چهره دیوان را با دلایل اثبات کند و پس از این مقولّات، گفتار شاعران را درمورد دیوانه و دیوانهنمایی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
1-3- پرسش اصلی تحقیق ( مسأله تحقیق):
1-3-1- معنا و مفهوم دیوانگی درادبیّات فارسی دارای چه وجوهی است ؟
1-3-2- آن چه به دیوان در فرهنگ عمومی نسبت میدهند تا چه اندازه به کاربرد این موجودات هماهنگی دارد؟
1-3-3- چرا و تحت چه عواملی چهرهی دیوان و دیوانگان در تاریخ و فرهنگ ایران تغییر یافته است؟
1-3-4- نقش دیوانگان درادبیّات فارسی چگونه است؟
هشت سال جنگ تحمیلی و دفاع مقدس تأثیر شگرفی در عالم ادبیات پدید آورد و نسل شاعر را به خلق سرودهها سوق داد. شعر به عنوان سلاحی اثرگذار درصحنه حضور داشت و حماسهها و مقاومتها را میستود و ثبت میکرد. شعر هشت سال دفاع مقدس شعری است مبتنی با باورها و ارزشهای دینی كه رساترین عنوانی كه بر آن اطلاق شده دفاع مقدس است. به این اعتبار كه انگیزههای اصلی رزمندگان، دین و باور دینی بوده است، همهی مظاهر و نشانهها، نمود دینی داشته است: مانند، وصیتنامهها پیشانیبندها، … جنگ هشت ساله پیامدهای آن نگارش هزاران اثر بوده است كه در این آثار به همهی مسائل درونی و بیرونی پرداختهاند. آثاری كه، ارزشها جلوههای هشت سال دفاع مقدس را با زبانی هنرمندانه بیان كرده.
شعر مقاومت نوشتهی شاعرانی است كه زخمهای فرود آمده بر سینهی شهیدان را توصیف كرده است. شعر مقاومت سرشار توصیفهایی از ایثارگران و رزمندگانی كه در راه ایمان و عقیده، آزادی و دفاع از سرزمین ایران اسلامی جام خویش را تقدیم كردهاند. توصیف خیانتها و بیداد دشمنان است. ترسیم دردها، داغها و مرثیههای مردم است. در میان اثر آفرینان دفاع مقدس، آثاری كه مبتنی بر ارزشها و باورهای اصیل اسلامی است را نمیشود نادیده گرفت. در این جستار بن مایههای اساطیری در اشعار، شهریار، قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی و … در نظر گرفته میشود. دریافت نمادها و نمایاندن آنها در چهارچوبهای شناخته شده بررسی میشود. دفاع مقدس شعر فارسی را به شدت تحت تأثیر گذاشت باید باور داشت كه این شاعران به طور طبیعی، به خلق حماسه و نگاهی به اسطوره متوجه میشوند. بیان اساطیری شعرشان بسی ساده و دور از صنعتهای لفظی است؛ اما دنیای اساطیری فضای گسترده و پر رمز و راز دارد در سالهایی كه صدای موشك و خمپاره در فضای شهرها میپیچید و کاروانهای رزمندگان از خیابانها گذر میكردند. ذهن خلاق شاعران به تصویر آفرینی میپردازد، جنگ و مقاومت همچون اهریمنی بر سر مردم وارد میشود، تنها كسانی كه بتوانند انسانهای پاك و متعالی را اسطوره سازند شاعران هستند؛ و روی هم رفته شکلگیری اساطیر بر اساس اوضاع اجتماعی و پدیدههایی تاریخی میتواند باشد. اسطوره با حماسه دفاع مقدس پیوندی تنگاتنگ دارد، در قالب جنگ و حماسهی مقاومت است که جاودانه میگردد.
«هیچ ملتی را نمیتوان شناخت و به ژرفای اندیشه آن دست یافت؛ مگر اینكه ریشهی باورهای آن را در نمادهای اساطیری دریافت. زمانی كه تاریخ سكوت میكند و گسترهی باستان شناسی در میماند؛ هزاره های ناشناختی قومی چون ایران را، باید در اسطورهها جست.»
(واحد دوست،1379: 25)
«اسطوره طرحی از ابتدا تا انتهای هستی ترسیم میکند و خویشکاری و عناصر دیگر سازنده روایت خود را آشکار می سازند. اسطوره در
گسترده ترین معنای آن گونه ای جهان بینی باستانی است آنچه اسطوره را میسازد یافته ها و دست آوردهای انسان دیرینه است.» (کزازی، 1376: 9) دفاع مقدس سرگذشت ملتی است كه با شگفتی حماسه آفریدند: هشت سال جنگی كه بر این ملت گذشت، اگر بر بزرگترین ملت وارد میشد؛ كمرشان میشكست و اساس آنها در هم میشد. در جامعهای زندگی میكنیم كه جوانان ما با تعهد و التزام میراث دار معرفت، هنر و جوانمردی هستند در اینجا شایسته میدانیم كه شهدای هشت سال دفاع مقدس را ارج نهیم، و به خاطر آوریم كه چه اهریمنانی بر ما دشمنی كردند و جنگ راندند.
آن چه نگارنده را بر آن داشت تا به اسطوره در شعر دفاع مقدس بپردازد، وجود اشعار حماسی و عناصر اسطورهای در آنهاست؛ كه نشان دهندهی فضای حماسی بر جنگ است و علاوه بر آن علاقهی وافری كه به بحث شهدا و مناسبات آنان داشته است. به منظور دریافت میزان حضور عناصر اسطوره در شعر جنگ با تكیه بر آثار پنج شاعر دفاع مقدس: شهریار، سبزواری، علی معلم دامغانی، سید علی گرمارودی، قیصر امین پور میباشد. این بررسی ابتدا به صورت مطالعه كلی و مستمر صورت گرفت و سپس تمامی موارد اسطورهای آفرینش، شاهان، قهرمانان و … را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داده و جمعآوری كرده است؛ و در هر قسمت تعریفی قابل فهم بیان نموده و ابیاتی را به عنوان شاهد بیان كردهام.
شاید پژوهش تكراری به ذهن آید با این همه باید پذیرفت بن مایههای اساطیری دنیایی شگفت و فضایی پررمز و راز دارد؛ و راه بردن به ساحل بیكران علم جای چون و چرا دارد زیرا زمانی كه بر پهنهی دریای علم حركت میكنی درمییابی كه هنوز در آغاز راهی این رساله در پنج فصل طراحی شده است:
فصل اول: كلیات كه شامل: هدف تحقیق، پیشینه تحقیق و روش كار.
فصل دوم: به دو قسمت 1- تاریخچهی دفاع مقدس 2- آشنایی با شاعران مقاومت
فصل سوم: واژه اسطوره، مفاهیم و كاركرد آن
فصل چهارم: بازتاب اسطوره در شعر، شاعران مقاومت، شهریار، حمید سبزواری، علی موسوی گرمارودی، محمدعلی معلم دامغانی، قیصر امین پور و درک پیامهای آن است.
به چهار قسمت تقسیم میشوند.
1-اسطورههای طبیعت و عناصر اربعه 2-اسطورههای شاهان و قهرمانان
3-اسطورههای موجودات فرا طبیعی و جانوران غیر انسان
4-اسطورههای پیامبران
1-2- پیشینه پژوهش
این موضوع در ادبیات ایران مورد توجه بوده است دانشجویان متعددی در رشتهی ادبیات فارسی، در زمینهی اسطوره پایاننامه نوشتهاند. به طور مثال: تجلی اسطوره در شعر حافظ تألیف محمد سرور مولایی، اسطوره و طبیعت در اشعار منوچهر آتشی تألیف راضیه رزازان سال 1391، نهادینههای اساطیری در شاهنامه فردوسی تألیف مهوش واحد دوست، اساطیر در خمسه نظامی و منطقالطیر تألیف حمیرا زمردی، بازتاب اسطوره در اشعار سهراب سپهری تألیف ابوالقاسم اسماعیلپور، بازتاب اسطوره در شعر احمد شاملو و … نتایج تحقیقات حاكی از آن است كه پیوند شعر و اسطوره بنیادین است و اینكه شعر بر دوش اسطورهها حركت كرده جلو آمده و به میزان قدرت تخیل و آگاهی از فرهنگ سرزمین و اوضاع اجتماعی كه در آن زندگی میكنند، اسطورهها را در شعر به كار میبرند. همان طور كه از عناوین آثار به خوبی بر میآید در هیچ از این آثار به طور اختصاصی و مفصل موضوع اسطوره در شعر شاعران ادبیات مقاومت با تكیه بر آثار شهریار، قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی، حمید سبزواری و معلم دامغانی بررسی نشده است. بنابراین این پایاننامه هم از نظر موضوع و هم به لحاظ شیوهی كار با تمام پژوهشهای انجام شده متفاوت است.
-3- اهداف تحقیق
با توجه به علاقهای كه به شعر دفاع مقدس دارم، این موضوع را به عنوان پایاننامه انتخاب كردم. هدفم از این تحقیق شناخت بیشتر شاعران دفاع مقدس، كاركرد اسطوره، دریافت نمادهای اساطیری و نمایاندن آنها در چهارچوبهای شناخته شده است.
با این همه باید پذیرفت كه شاعران ادبیات مقاومت به طور طبیعی به خلق حماسه و نگاهی به اسطوره متوجه میشوند. دنیای اساطیری دنیای بیکران و فضای پر رمز و رازی است. بررسی شعر شاعران مقاومت تلفیقی نو به حساب میآید.
1-4-روش تحقیق
در این پژوهش به بررسی اسطوره در شعر شاعران مقاومت با تكیه بر آثار شهریار، قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی، حمید سبزواری و محمدعلی معلم دامغانی پرداخته شده است. جمعآوری اطلاعات به روش فیشبرداری و كتابخانهای انجام گرفته است. بدین صورت از طریق مطالعهی كتابهای مرتبط با موضوع تحقیق مهمترین و برجستهترین مطالب را باز یافته و همچنین به مطالعهی اسطوره شناختی از دیدگاه پژوهشگران پرداخته و بهره گرفتهام؛ پس از تحلیل و نگارش در محتوای تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. در ضمن از بن مایههای اساطیری شاهنامه كه در مقالهها و كتابها چاپ شده بودند. فراهم آورده و در این رساله باز نموده است.
صورخیال یعنی شکل های مختلف تخیّل که شعر را با مفهومی خیالی و تصویری همراه می سازد زیرا عنصر معنوی شعر در همه ی زبانها و در همه ی ادوار ، همین خیال و شیوه ی تصور ذهن شاعر در نشان دادن واقعیات مادّی و معنوی است و زمینة اصلی شعر را صور گوناگون و بی کرانه ی این نوع تصرفات ذهنی تشکیل می دهد .
خیال یا تصور ، همان کوشش ذهنی شاعر است که برای برقراری نسبت میان انسان و طبیعت انجام می دهد و شعر اگر با تخیّل همراه نباشد سخن موزون است که شعر حقیقی محسوب نمی شود . پس عناصر صورخیال از جمله : تشبیه ، استعاره ، کنایه و مجاز با انواع مختلفی که دارند ، شعر را خیال انگیز کرده به آن مفهوم واقعی می بخشد .
حافظ که شاعری زیرک و رند است با استفاده از عوامل مختلف ، غزلهایی هنرمندانه از خود به جا گذاشته است که زبان حال همه ی افراد در سنین مختلف و در دوره های مختلف و در دوره های متفاوت می باشند و هرگز رنگ کهنگی به خود نمی گیرند . از جمله عوامل این استواری و طراوت دایمی اشعار او ، استفاده از عناصر صورخیال است که بسیار هنرمندانه به کار رفته اند و موجبات جاودانگی و جهانگیری شعر او را فراهم آورده اند و در یک کلام می توان گفت که راز بقا و افق درخشنده ی غزلهای خواجه ی شیراز ، هنر تخیّل انگیزی اوست که در این
رساله مورد تحقیق و بررسی قرار می گیرد .
بخش سوم : اهداف تحقیق :
انگیزه ی حقیر در انتخاب این موضوع ، این بود که گوشه ای از عظمت هنری حافظ را ـ که آن چنان پوشیده است ـ تا حدودی دریابد و این نکته را که ذهن بسیاری از نویسندگان و ادب شناسان را به خود مشغول داشته است ، تا اندازه ای روشن سازد و از این طریق هر طالب علم و دانش پژوهی را که بخواهد در دیوان حافظ به تحقیق و تفحض بپردازد ، یاری نماید . توضیح آن که اگر چه عده ای از حافظ شناسان و ادیبان بزرگ تا حدودی در این مورد ، داد سخن داده و راه را برای پژوهندگان هموار ساخته اند امّا هنوز برجستگیای شعر خواجه ی شیراز آن طور که باید و شاید ، بررسی نگردیده و این مشکل به طور کامل از سر راه ادب دوستان برداشته نشده است زیرا دیوان حافظ یک مجموعه ی ادبی صرف نیست ، فراتر از ادبیات است ، نامه ی زندگی است ، زندگینامة ماست و چه جست و جوهای عالمانه ای که صرف ردیابی پیشینة مکتب فلسفی و مذهب کلامی و فرقه ی عرفانی حافظ شده و راه به جایی نبرده است . همین موارد ، انگیزه ای شد تا این رساله با هدف روشن سازی بیشتر هنرمندیهای حافظ نگاشته شود .
بخش چهارم : اهمیت تحقیق :
از آن جا که در دیوان حافظ ، صور بلاغی به طور کامل بررسی نشده و زیباییهای زیادی در دوران ادبیات نهفته است لازم می باشد که زوایای پنهان این ابیات از لحاظ زیباشناسی مشخص گردد تا دانش پژوهان و علاقه مندان ادبیات با آن آشنایی بیشتر پیدا کنند از این لحاظ ، بحث و تتبع درباره ی شعر حافظ در حوزه ی زیبایی شناسی ضروری به نظر می رسد .
بخش پنجم ـ پرسشهای تحقیق :
1- صورخیال یعنی چه ؟
2- عناصر صورخیال کدامند؟
3- تأثیر صورخیال در آثار ادبی چیست ؟
4- حافظ ، چگونه از عناصر صورخیال در شعر خود بهره برده است ؟
5- صورخیال چه تأثیری در طراوت همیشگی و ماندگاری شعر حافظ داشته است ؟
بخش ششم ـ فرضیه ها :
1- اهل ادب ، گاهی عناصر صورخیال را برای زیباسازی در شعر خود به کار برده اند .
2- ابیاتی از غزلهای حافظ ، جزو بهترین نمونه های عناصر صورخیال هستند .
3- حافظ با زیرکی خاصی از عوامل صورخیال در شعر خود بهره برده است .
4- عناصر صورخیال باعث جاودانگی و جهانگیری شعر حافظ شده اند .
قیصر امینپور یکی از برجستهترین شاعران پس از انقلاب اسلامی است که توانسته است سبک و طرزتازهای در شعر بیافریند که هم ساختار کلی کلام خود را منسجم سازد و هم در سایه ی ساختار کلام و الگوهای ادبی، الگوی جهان نگری خود را براساس تجربیّات شخصی به مخاطبان خویش انتقال دهد. عناصر طبیعی نقش مهمّی در بیان اندیشه و احساس وی دارند ؛ و تصاویر شعری او غالباً با عناصر طبیعی شکل گرفتهاند . شاعردرپدیده ها و جلوه های زیبای الهی به دقّت می نگرد وباخیال دورپرواز خود، زیبایی های شگفت انگیز پنهان در طبیعت را کشف وآن را در آیینهی نهان خود باز میسازد و آن رادر لباس الفاظ وکلمات در میآورد و در اعماق روح وجان مخاطب تاثیر شگفت برجا میگذارد. در این رساله، دلایل رویکرد شاعر به طبیعت، چگونگی کاربرد واژگان و تصاویر شعری امینپور ، در دورههای مختلف حیات شعری
وی، با عناوین ذیل مورد بررسی قرار میگیرد: الف) طبیعتگرایی توصیفی که شاعر در آن، با به کار گرفتن وصفهای روشن، تک معناودقیق و خود، تصاویری میسازد که مقبول عقل و ادراک حسّی است. ب) طبیعتگرایی با کارکرد عناصر حماسی که در آن، شاعر به دلیل اعتقاد خود و فضایی که در آن قرار گرفته است، واژگان و تصاویری را می سازد که بیانگر خشم و اقتدار و ستیهندگی باشد و گاه به تناسب فضای حاکم، حماسه را با تغزّل و عرفان در هم میآمیزد و تصاویر، بار حماسی غزل را در کنار بار تغزّلی آن به خوبی به دوش میکشند. پ) طبیعتگرایی تألیفی و تأویلی که در آن، شاعر به کمک عناصر طبیعی تصاویری را ارائه میدهد که در زیرساخت آن، میتوان به دغدغههای درونی شاعر و آرمانهای او پی برد. ت) طبیعتگرایی شهودی که در دوره سوّم شعری او نمود پیدا میکند، ایماژها از درونگرایی او حکایت میکند و دلمشغولی وی به زبان ویژه که زبان گفتاری و امکانات معنایی و صوتی زبان است، سبک وی را به سوی طبیعی شدن سوق می دهد. ث) طبیعت و جنبههای سمبلیک آن که در آن شاعر با رشتهای از ارتباطات تأویلی، مصداقهای عینی و ذهنی نمادها را به هم پیوند میدهد و از این رهگذر، احوال درونی خود را بیان میکند.
در دو بخش پایانی نیز به عینیّت ، ذهنیّت و رابطهی عشق ، انسان و طبیعت و نقش آن در اشعار قیصرامین پور پرداخته شده است.