تعلیم و تربیت فرآیندی است که فکر انسان را پرورش می دهد. بنا بر عقیده کریستین و مک روبی اهمیت اندیشیدن و تفکر برای انسان به اندازه ای است که بدون آن زندگی ممکن نیست و هدف اصلی هر نظام آموزشی متفکر بار آوردن افراد است (کریستین و مک روبی[1]، 2012). در حقیقت هر گام در راه تفکر، تنها تلاشی محسوب می شود برای آن که انسان را متفکرانه، در یافتن مسیر ذات خویش همیاری کند (هایدگر، 1391، ص 1). اهمیت توجه به تفکر در نظام های آموزشی دنیا در هر دوره ای، سبب پیدایش شیوه های نوینی از آموزش گردید که در آنها بر تفکر و شیوه ی علمی حل مسائل تأکید گردید. از جمله ی این شیوه های آموزشی می توان به الگوی دریافت مفهوم[2] اشاره نمود.
الگوی دریافت مفهوم در سال 1985 و به وسیله ی جویس و ویل[3] و بر اساس تئوری برونر از دریافت مفهوم گسترش یافت. آنها سه
روش از این الگو را مطرح کردند که عبارتاند از: مدل پذیرش گرا، مدل انتخاب گرا و مدل مواد سازمان نیافته (بهاسکارا[4] و همکاران، 2006، ص 11). این شیوه ی آموزشی می تواند در هر سطح و کلاسی مورد استفاده قرار گیرد و زمینه ساز ارتقاء سطح تفکر انتقادی و مهارتهای فراشناختی دانش آموزان گردد (مایر[5]، 2012، ص VII). بررسی مبانی تجربی موضوع بیانگر آن است که استفاده از الگوی دریافت مفهوم در بسیاری از پژوهش ها دارای آثار مثبتی بوده است. اما امروزه با رشد و گسترش فناوری های نوین آموزشی و ورود این فناوری ها به عرصه ی آموزش، توجه به آموزش های مبتنی بر درس افزارها و شیوه های دیجیتالی افزایش یافته و به نوعی الزام برای محیط های یادگیری تبدیل گردیده است. از این رو ساخت و به کارگیری درس افزارهای مبتنی بر شیوه های یادگیری دارای پشتوانه از اهمیت، خاصی برخوردار است. این موضوع در خصوص دروس مشکل نظیر زبان انگلیسی لزوم بیشتری یافته و نیازمند پژوهش های نوین است.
استفاده از چند رسانه ای ها، بعد تازه ای به ابعاد روشهای تدریس قدیمی می افزاید که قبلاً در دسترس معلمان نبود (هروی و فرقاندوست حقیقی، 1377، ص 22). لذا توان این نرم افزارها در آموزش سطح بالا از یک سو و پیچیدگی ها و نیازهای روزافزون دنیای کنونی در زمینه های آموزشی از سوی دیگر، ما را وا می دارد تا به الگوهای نوین، کارا و مؤثر مناسب در آموزش و پرورش روی آوریم (نوروزی و همکاران، 1387، ص 11). و با به کارگیری نظریه های بنیادین مربوط به این الگوها در ساخت و طراحی چند رسانه ای ها، شرایط یادگیری فراگیران را آسان و آسان تر نماییم.
پژوهشها نشان دادهاند که آموزش مبتنی بر چندرسانهای ها میتواند به درک مطلب و یادداری دانش آموزان کمک کند. در واقع چند رسانه ای های آموزشی از جمله نظام رسانه ای هستند که با توجه به ماهیت چند حسی شان، میتوانند به راحتی با انواع سبکهای یادگیری سازگار شده و با شکلهای گوناگون تعامل، یادگیری آسان و پایداری را فراهم نمایند. از مزایای چندرسانهای ها میتوان به ایجاد خلاقیت، صرفه جویی در زمان، حذف فعالیتهای غیر مفید، افزودن زمان برای ارتباط با شاگرد و مباحثه، ارائهی مطالب در قالبهای متنوع، شناسایی سبکهای متفاوت یادگیری، یادگیری فعال همراه با بازخورد، امکان تکرار، یادگیری متناسب با سرعت ویژهی فراگیر ضمن کنترل فرآیند یادگیری، تسهیل مشارکت در فعالیتها و برقراری تعامل و رابطه دو سویه با کاربر نام برد (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1388، ص 23). مایر (2001) نیز دلیل منطقی ارائهی چند رسانه ای یعنی ارائهی مطالب در قالب کلمات و تصاویر را به کار گیری کل ظرفیت شناختی انسان برای پردازش اطلاعات میداند.و مزایای آموزش با چندرسانهای در محورهای زیر قابل تبیین می داند.
[1] – Christine & McRobbie
[2] Concept Attainment
[3] Joyce & Weil
[4] Bhaskara
[5] Mayer
در سالیان نه چندان دور، رقابت بین سازمانها وجود داشته ولی در طی سالیان اخیر رقابت بین سازمانی جای خود را به رقابت بین زنجیره تأمین آنها داده است.در رقابتهای جهانی عصر حاضر، باید محصولات با کیفیت را با توجه به درخواست مشتری ودرکمترین زمان دردسترس وی قرار داد.خواست مشتری بر کیفیت بالاوخدمت رسانی سریع، موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلا وجود نداشته است، درنتیجه سازمانها قادر نیستند به تنهایی از عهده ی برآوردنیازهای مشتریان خود برآیند. دربازار رقابتی امروز، بنگاههای اقتصادی وتولیدی علاوه بر توجه به سازمان ومنابع داخلی، خودرابه مدیریت ونظارت برمنابع وارکان مرتبط خارج ازسازمان نیازمندیافته اند. علت این امردرواقع دستیابی به مزیت یامزایای رقابتی باهدف کسب سهم بیشتری از بازار است. براین اساس، فعالیتهایی نظیر برنامه ریزی عرضه وتقاضا، تهیه ی مواد، تولیدوبرنامه ریزی محصول، نگهداری کالا، کنترل موجودی، توزیع، تحویل وخدمت به مشتری که قبلا همگی در سطح شرکت انجام می شداینک به سطح زنجیره تأمین انتقال پیداکرده است. تأثیرگذاری وتأثیرپذیری تولیدکنندگان، تأمین کنندگان ومشتریان بریکدیگرونیزنتیجه این آثارکه درهزینه ها، کیفیت، زمان تولیدوتحویل نمایان می شوند، موجب شده است تازنجیره تأمین به عنوان یک نظام یکپارچه وهمبسته مطرح گردد.]4[
مساله زنجیره تامین در دنیای امروز به عنوان یک مزیت رقابتی عمده در راستای کاهش قیمت تمام شده مطرح است. زنجیره تامین شامل خرید و تامین، لجستیک و حمل و نقل، بازاریابی، رفتار سازمانی، شبکه، مدیریت استراتژیک، مدیریت سیستم های اطلاعاتی و مدیریت عملیات می باشد. ]5[ با وجود این مطلب، تصمیم گیری در مراحل مختلف این روند و هماهنگی این مراحل، مساله اصلی در زنجیره تامین می باشد با توجه به رقابت شدیدی که بین تولید کنندگان وجود دارد، در صورتی که هر کدام از حلقه های این زنجیره ضعیف عمل کند، کل مجموعه موفق نخواهد بود و در سطح مورد انتظار عمل نخواهد کرد. بنابراین مدیریت موثر این زنجیره در صنعت یک چالش مدیریتی عمده به حساب می آید. در سالهای اخیر، شرکت ها و سازمان های کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان، توجه ویژه ای به مدیریت زنجیره تامین داشته اند و از این رهگذر به موفقیت های قابل توجهی نیز دست یافته اند که گواه این امر، حجم بالایی از مبادلات تجاری انجام شده و درآمد و سود آوری بالای زنجیره تامین موفق و کارآمد است که در بازارهای به شدت رقابتی امروز، موفق به پیشی گرفتن از رقبا شده اند.]6[
امروزه رویکردسیستمی ومباحث زنجیره تأمین به عنوان موضوعات شناخته شده ای در مهندسی صنایع مطرح هستند. حجم گسترده وتنوع تحقیقات صورت گرفته درزمینه مدیریت زنجیره تأمین، حاکی ازاهمیت وجذابیت موضوع است.
هندفیلدونیکولز]7[ معتقدندکه سه عامل اصلی باعث شده اندتاشرکتها بحث مدیریت زنجیره تأمین رابه صورت جدی دنبال کنند. این عوامل عبارتند از:
-انقلاب اطلاعات
-افزایش سطح انتظارات مشتریان درهنگام خریدمحصولات
-ضرورت ایجادساختاری جدیددرروابط بین سازمانی
مجموعه این عوامل بیان کننده این مطلب است که درشرایط جدید برای رضایت مشتریان وکسب سهم مؤثردربازارهای جهانی ومنطقه ای بایدحداکثرانعطاف پذیری تولید وکیفیت ودر عین حال حداقل هزینه هاوزمان انتظارباهم وجودداشته باشند.هرچند درنگاه اول جمع این عوامل با یکدیگرغیر ممکن جلوه می نماید، اما شرکتهای تولیدی وخدماتی چندراه را برای دستیابی به قابلیتهای مذکوردر دستور کارخود قرار داده اند، یکی از آنها تشکیل زنجیره تأمین ومدیریت آن بود. به طورخلاصه ویژگی ها وعواملی که موجب حرکت سازمانها درعصرحاضر برای تشکیل و توسعه زنجیره تأمین ومدیریت آن شده اند را می توان به صورت زیر عنوان نمود:
1-وجودامکان ارتباط سریع در بین شرکتهای مختلف و دستیابی به اطلاعات کلی باسرعت بسیار بالاومحیطهای بازرگانی برپایه شبکه های اینترنتی
2-افزایش قابلیت اطمینان بنگاههای حمل کالا برای حمل ونقلهای درون مرزی وبرون مرزی
3-به وجود آمدن سازمانهایی که می توانند وظیفه مدیریت کلی وهماهنگ کردن تمامی زنجیره تأمین را برعهده گیرند.
4-امکان توسعه و ارتقاء سیستمهای کامپیوتری تجاری که امکان یکپارچگی در زنجیره تأمین را افزایش می دهد.
5-وجود ابزارهایی چون مهندسی سیستمهاوروشهای یکپارچه برای مدیریت زنجیره تأمین وروشهای دقیق تر هزینه یابی وکنترل جریان فعالیتهای کار.
کشورماوصنایع تولیدی وخدماتی آن درآستانه ی ورود به یک رقابت همه جانبه بارقبای جهانی هستند.بدین خاطرتلاش برای گسترش علم وفرهنگ مدیریت زنجیره تأمین نیازحال وآینده کشوراست.دانشگاههاومراکز علمی به همراه دیگرسازمانها لازم است باهمکاری یکدیگرزیرساختهای لازم برای این منظور را فراهم آورند.
با توجه به نیازهای دنیای امروز، در این پایان نامه ،ارائه و بررسی مدلی کارا برای طراحی شبکه زنجیره تامین چندهدفه وچندمرحله ای مد نظر بوده است.امید است در این تحقیق تلاشی جهت گسترش دانش در مبحث مدیریت زنجیره تأمین انجام گیرد.
وقتی شخص برای رسیدن به یك نتیجه دلخواه رفتاری را بر میگزیند باید آن رفتار در دسترس باشد. مذاكره، ایفای نقش، ابراز وجود، مهارتهای محاورهای برای شروع و تداوم تعاملهای اجتماعی، مهارتهای فراگیری و یادگیری رفتار دوستانه با دیگران، از مولفه های اصلی مهارتهای رفتاری تلقی گردیدهاند) مهار تهای هیجانی و عاطفی مولفه سومی است كه برای برقراری روابط مثبت با دیگران، ایجاد و گسترش اعتماد و روابط حمایتی دوجانبه، شناسایی و پاسخدهی مناسب به علائم هیجانی در تعاملهای اجتماعی یا مدیریت استرس لازم به نظر میرسد،) مهارتهای انگیزشی شامل ساختار ارزشمند فرد، سطح رشد اخلاقی و احساس اثربخشی و كنترل فرد و در .( نهایت احساس خودكارآمدی او میشود )فلنر و همكاران، 1990 ).
بالبی (1969)به نقل از یزدانی(1390) فرآیند شکلگیری دلبستگی نوزاد و مادر را تشریع کرد و نشان داد که چگونه سیستم احساسات و رفتارهای دلبستگی، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور میسازد و جدایی از مادر اضطراب و درماندگی کودک را در پی خواهد داشت. حساسیت، پاسخگویی و حضور فعال مادر و دسترسی منظم نوزاد به وی خطوط اصلی دلبستگی ایمن را در کودک ترسیم میکند. از این پایگاه امن که متضمن اعتماد کودک به دیگران و خود میباشد رفتار اکتشافی تقویت میشود و کنشوری اجتماعی گسترش مییابد. وقتی مادر بیتفاوت با طردکننده باشد، مشخصههای دلبستگی بر محور فقدان اعتماد به خود و دیگران شکل میگیرد. بر این اساس دلبستگی محصول تجربههای واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخگو بودن و حضور فعال و منظم مادر در خلال سالهای نوزادی، کودکی و نوجوانی میباشد. در چارچوب روابط بزرگسالی اکثر محققان بر اهمیت دلبستگی به منزله یکی از جنبههای ارتباطی و بر استمرار تحولی آن اتفاق نظر دارند.
دورة نوجوانی دورهای است همراه با تغییرات متعدد از لحاظ جسمانی و روحی، مهمترین مسألهای که در این دوره مطرح است مسأله تکوین هویت شخصی است به این معنی که فرد باید به پرسشهای تقلید: «من کیستم؟»، «مقصدم کجاست؟»، «جایگاه اجتماعی من کجاست؟، «شغل آیندة من چیست؟» پاسخ دهد، پاسخگویی به این پرسشها که چندین سال ادامه خواهد داشت، جستجو و کاوش در مورد پدیدهای به نام هویت است. پاسخگویی به این سؤالات شاید خیلی هم آسان نباشد اما یافتن پاسخ مناسب فایده بسیار مهم به حال نوجوانان و جامعه پیرامون آن خواهد داشت. انتخاب راهها و ارزشهای ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست، چرا که آنها با طیف گستردهای از انتخابهای ممکن مواجه میشوند و با توجه به تنوع انتخابها باید تصمیم بگیرند (اسماعیلی، 1380).
در صورتی که خانواده پایگاه امنی باشد که نوجوان بتواند با اطمینان از این پایگاه به سوی دنیای بزرگترها پیش برود هویت تقویت میشود. نوجوانانی که احساس میکنند به والدینشان وابستهاند، اما در عین حال آزادند تا عقایدشان را بیان کنند هویت کسب کرده یا در حالت وقفهاند نوجوانی که هویت جعلی دارد معمولاً روابط صمیمی باوالدین دارد اما از فرصت جدا شدن سالم بیبهره بوده است و نوجوانی که دچار پراکندگی هویت است از کمترین رابطه صمیمانه برخوردار است (پالکین[1]، 1994؛ به نقل از برک، 1383).
بدون شک خانواده و محیط عاطفی اولین پایهگذار شخصیت و ارزشها و معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک خطمشی زندگی آینده فرد است و اخلاق و صحت و سلامت روانی فرد تا حدود بسیاری در گرو آن است. واکنش کودک نسبت به محیط خود تحت تأثیر موازین اجتماعی و فرهنگی و گروهی است که در میان آن بزرگ شده است. از آنجا که خانواده خود یک واحد اجتماعی است و ارزشها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک متصل میشود به عنوان یک واسطه از لحاظ محیط اجتماعی به کودک اهمیت فراوانی دارد. به دیگر سخن چون خانواده که کانون تولد و زایش است پیش از وی شکل گرفته است تا مرحلهای که فرزند به شعور و آگاهی کافی برسد و در تعیین سرنوشت وی تأثیر فراوانی دارد (احدی و محسنی، 1380).
لازم به ذکر است که در دورة نوجوانی فرد شاهد تغییر و تحولات بسیار بزرگی در عرصه جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی است که به علت این تغییرات فراگیر در بسیاری از موارد کودک و نوجوان باید تلاش بسیاری در جهت کفایت اجتماعی نماید تلاشی که اگر بستر آن یعنی عوامل خانوادگی، عاطفی و هویتی نامنسب باشد بیفایده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا بین نوع سبکهای دلبستگی، سبکهای هویت با کفایت اجتماعی رابطه وجود دارد؟
[1]- Pulkien
[1]- attachment styles
[2]- Bowlby
[3]- adolescence
[4]- Atkinson et al
[5]- Identiy
[6]- Erickson
[7]- Faber & et al
[8]- Glaser
سازمانهای امروزی در بازار جهانی، با سطح بالایی از رقابت مواجهند. توسعهی محصول جدید فرایندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه میشود. امروزه عمر بازار محصولات در حال کاهش است؛ در نتیجه محصولات جدیدی که نیازها و خواستههای مشتریان را برآورده سازند و از آن فراتر روند، عاملی کلیدی در حفظ و بهبود مزیت رقابتی به شمار میرود.
هدف از NPD [1]جمعآوری دانش و توانایی موردنیاز برای تعیین محصول جدید مناسب است. چالش اصلی توسعهی محصول جدید پیشبینی مسائلی است که هنوز اتفاق نیفتادهاند و این پیشبینی میبایست در یک بازار پویا با متغیرهای بسیار زیادی که تحت کنترل ما نیستند صورت گیرد.
دیدگاههای مبتنی بر درک و حس افراد، دانشی را تولید میکند که نمیتواند منحصراً از تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود بهدستآید. اینجاست که اهمیت تیم توسعه در موفقیت توسعه محصول جدید پدیدار میشود؛ اعضای تیم اهداف پروژه را به اشتراک گذاشته، پیچیدگی فنی را کنترل و با استفاده از دانش میانکارکردی جمعآوریشده، تغییرات را اعمال میکنند.
با این وجود هنوز یک چالش قابلتوجه برای مدیران پروژه و سایر تصمیمگیرندگان وجود دارد و آن گردآوری اعضای گروه است به طوری که بتوانند به صورت موثر برنامهها را اجرا و پروژههای NPD موفق را تولید کنند.
سازمانها از جنبههای مختلفی باهم در رقابت هستند که یکی از مهمترین آنها بعد اقتصادی است؛ شرکت یا سازمانی که دارای اقتصاد قوی، سالم و پویا باشد توانایی ماندن در بازار جهانی را خواهد داشت. تحقق این امر مستلزم تغییر و نوآوری مستمر با هدف اثبات مشتریان قدیم و جذب مشتریان جدید میباشد.
توسعه محصول جدید راه حلی روشن و تضمینشده برای ایجاد نوآوری است. اما در قدم اول نیاز به یک تیم توسعه قوی و کارآمد داریم زیرا نیروی انسانی همواره عامل اصلی تغییر در امکانات و شرایط مطالعات فنی بوده است، پس برای هموارکردن فرایند تغییر و توسعه، ناگزیر به کنترل نیروی انسانی و شرایط کاری آنها هستیم. در نتیجه با داشتن یک تیم کارا و همدل، بهرهوری سازمانها افزایش یافته و در فضای متلاطم رقابت پیروز میشوند.
ما نیز در این پژوهش سازماندهی افراد در تیم توسعه را هدف قرار دادهایم که در واقع پایه و اساس تشکیلدهنده هر سازمان هستند.
[1] New Product developement
اصولا در توسعه اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایهگذاری در بخشها و فعالیتهای مختلف اقتصادی آن کشور است و بدون سرمایهگذاری در طرحهای زیربنایی و روبنایی نمیتوان انتظار گسترش اشتغال، تولید و رفاه اقتصادی را داشت. سرمایهگذاری در زیر ساختهای توریسم و استفاده از توانهای بالقوه منطقهای به منظور جذب توریست یکی از راههای مناسب برای توسعه اقتصادی است (ابراهیم زاده و آقاسی زاده،108:1388). در عصر حاضر گردشگری به عنوان یکی از عوامل موثر در گسترش روابط بین ملتها به شمار میرود، اما توسعه آن نیازمند امکانات ویژهای از قبیل آب و هوا، آثار تاریخی و فرهنگی، جاذبههای طبیعی، آداب و سنن، زیرساختها و امکانات است. کشورها با درک این مهم شروع به فراهم نمودن امکانات و تجهیزات مناسب به منظور جذب گردشگری میباشند. با افزایش جمعیت و رشد فزاینده شهرها از یک سو و پیشرفتهای چشمگیر اخیر در شبکه حمل ونقل و تکنولوژی و سایر عناصر زندگی بشر از سوی دیگر هر روز که میگذرد انگیزههای نیاز به مسافرت و سفرهای گردشگری نیز افزایش مییابد. از اواخر دهه 1960 میلادی ، صنعت گردشگری در ابعاد جهانیاش رشد قابل ملاحظهای داشته است، چنان که در سال 2006 میلادی تعداد گردشگران بین المللی به 808 میلیون نفر رسیده است و پیشبینی میشود که طی دهه 2020 میلادی توریسم، صنعت شماره یک جهان محسوب گردد ( مسیحائی ،114:1389). ایران جزء ده کشور اول دارای پتانسیل صنعت توریسم میباشد، درآمد حاصل از صنعت توریسم بطور بالقوه میتواند جایگزین صنعت نفت در ایران گردد. این وضعیت با ذکر مطالعات سنتی تا روشهای نوین و فناوری اطلاعات در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت موضوع به قدری روشن و
شفاف است که در دنیای فناوری، بیشتر سایتهای اینترنتی استانها و بویژه سایتهای معروف ایران جهت معرفی قابلیتهای محلی، منطقهای، ملی و بین المللی به آثار باستانی و گردشگری توجه خاصی دارند و حتی در تبلیغات محلی چه در سطح محلی و چه در سطح ملی و بین المللی، اشارهای به قابلیتهای توریستی و باستانی مینمایند. قابلیتها، محدودیتها، فرصتها و تهدیدهای گردشگری میبایست با توجه به رویکردهای نوین و برنامههای کلان و خرد کشور تبیین گردند( کیانی،1389 :2).دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دایمی آسیای غربی است که در شمالغرب ایران واقع شده است و بیستمین دریاچه بزرگ جهان و دومین دریاچه فوق شور دنیا میباشد مساحت آن به طور متوسط 5100 کیلومترمربع برآورد میشود، این دریاچه یکی از مهمترین زیستگاههای طبیعی در منطقه میباشد و به دلایل منحصربهفردی توسط سازمان یونسکو(1976) به عنوان پارک ملی شناخته شده است(رسولی و جهانبخش 1387). این دریاچه با برنامهریزی صحیح میتواند بعنوان قطب جذب گردشگری ایران تبدیل گردد، این پژوهش نیز در راستای این هدف مهم به عمل میآید.
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
ایران جزء ده کشور اول جهان از لحاظ جاذبه های گردشگری و جزء پنج کشور اول جهان از نظر تنوع گردشگری می باشد. از لحاظ جذب گردشگری تقریبا در رده های آخر جهانی قرار گرفته است. طبق آمار سال 2002 میلادی، سازمان جهانی گردشگری[1](W.T.O)،فقط 4/2درصد از تعداد و 6/1 درصد از در آمدهای گردشگری دنیا، به ایران اختصاص دارد. در چشم انداز بیست ساله کشور در افق 1404، کسب 2 درصد از درآمد جهانی توریسم و 1/5 درصد گردشگران بین المللی یعنی بیست میلیون گردشگر به عنوان هدف در نظر گرفته شده است. تحقق این اهداف در صورتی امکان پذیر خواهد بود که اولاً پتانسلهای گردشگری شناسایی گردد، ثانیاًدر سطح بین المللی و هم در سطح داخلی شناسانده شوند. در ایران تنوع تنوع آب و هوا به عنوان یک منبع گردشگری می تواند محسوب شود، که استفاده بهینه از این پتانسلها با هدف ارتقاء کیفیت گردشگری به توسعه گردشگری منجربهمیشود(اسماعیلی و همکاران،3:1389). دریاچه ارومیه كه یكی از مهمترین و با ارزشترین اكوسیستمهای آبی ایران است، در اوایل دهه 1350، به عنوان پارك ملی و در سال 1355، به عنوان ذخیرهگاه بیوسفر از سوی سازمان یونسكو اعلام شده است. همچنین این دریاچه جزو تالابهای با اهمیت بینالمللی محسوب و در سال 1354 به كنوانسیون حفاظت از تالابها (رامسر1971) معرفی شده است و جزو مناطق دارای اهمیت برای پرندگان است و برای مردم آذربایجان تنها یك پهنه آبی نیست، بلكه میعادگاهی برای گردش، تفریح، استراحت و منظرگاه زیباییهای خدادادی و شفابخش آلام و دردهاست.این دریاچه كه 102 جزیره بزرگ و كوچك را در دل خود جای داده است، هر ساله پذیرای گردشگران خارجی و داخلی ای است كه برای تفریح و استفاده از جاذبه های گردشگری این دریاچه و یا برای درمان بیماری ها با استفاده از جلبك ها و املاح آب دریاچه ارومیه به قلب ارومیه پناه میآورند.زیبایی های دریاچه ارومیه و موقعیت جغرافیایی آن سبب می شود همه گردشگرانی كه وارد استان آذربایجان غربی می شوند، از این دریاچه نیز دیدن كنند.رشد عرض این دریاچه و واقع شدن آن در بین کوههای آذربایجان و کردستان باعث ایجاد آب و هوای مناسبی در اطراف این دریاچه شده، که هر ساله علاقهمندان زیادی را برای گردشگری و تفریح به این منطقه جذب میکند.
1. World Tourism Organization
[1]- Font and Ahjem
[2]- Eccles and casta